سیاست ترامپ تنها به نفع آمریکاست، چراکه رئیس جمهور آمریکا در حالی درخواست کاهش قیمت نفت داده که همزمان با افزایش تعرفه به زیان کشورهای صنعتی عمل کرده است.
به گزارش سرمایه فردا، ترامپ در حاشیه اجلاس داووس خواستار کاهش قیمت نفت توسط اوپک شده و بهانه آن را پایان دادن به جنگ اوکراین خوانده است. این سیاست ترامپ با پیشبینیهای قبلی متفاوت است، این تغییر رویکرد میتواند تأثیرات گستردهای بر بازار نفت و اقتصاد جهانی داشته باشد. آیا این نشاندهنده تغییر در رویکرد او نسبت به مسائل بینالمللی است؟
ترامپ نشان داد که با او هیچ چیزی قطعی نیست و هر روز ممکن است با یک اتفاق جدید شرایط را تغییر کند. این شرایط هم چالشهای خاص خود را دارد. هرچند با بازگشت مجدد ترامپ به کاخ سفید، اولین اقدام او تمرکز بر تغییر تعرفهها بر روی واردات مواد اولیه استراتژیک بود که در صنایع دفاعی، تجهیزات پزشکی و انرژی، اثرگذار هستند. فرض کنید زنجیره تأمین جهانی مانند یک شبکه پیچیده است که هر بخش آن به بخش دیگر وابسته است. حالا ترامپ با تعرفههای بالا میتواند این شبکه را دچار گرههای بزرگ کند که نتیجه آن افزایش هزینههای تولید است. اما در مقابل به دنبال کاهش قیمت نفت و تعدیل بخشی از این هزینه هاست.
هدف ترامپ چیست؟ او قصد دارد هزینه تولید را کاهش دهد تا شرکت های تامین کننده مواد اولیه حداقل سود را ببرند و مصرف کننده ها جنس را ارزانتر از قبل بخرند امادر مقابل با افزایش تعرفه می خواهد همچنین درامد آمریکا نیز بالا برود. این استعمار جدید ترامپ علیه کشورهای غیر صنعتی است که به نوعی موااد اولیه معدنی و نفتی تولید می کنند و کالای خود را به کشورهای صنعتی می دهند. در مقابل ترامپ برای واردات این کالاها به امریکا تعرفه بالایی را از این کالاها می گیرد. این به معنای افزایش درآمد آمریکا از واردات این کالاها به نسبت بیشتر از تولیدکنندگان و تامین کنندگان مواد اولیه است.
سیاست ترامپ منجر می شود که رشد اقتصادی سایر کشورهای دیگر کاهش مییابد و در نهایت این موضوع می تواند اقتصاد چین را که جزو بزرگترین کشورهای صادرکننده کالا به آمریکاست را متاثر کند و تقاضای مواد معدنی و حتی نفت چین را کاهش می دهد.
درواقع رفیق قدیمی ترامپ، دلار قوی است. این سیاست های ترامپ در راستای تقویت دلار است. حال اگر دلار دوباره قدرت بگیرد، قیمت کامودیتیها برای خریداران غیرآمریکایی گرانتر میشود. حالا تصور کنید یک خریدار بزرگ مانند چین مجبور باشد پول بیشتری برای مواد اولیه بپردازد؛ تقاضا کاهش مییابد و قیمت جهانی کاهش پیدا میکند. بنابراین دشمن قدیمی آمریکا، چین و دشمن جدید آن بریکس است.
از طرف دیگر تصمیم ترامپ میتواند بازی جدیدی را در بازار جهانی راه بیاندازد، زیرا با افزایش تعرفه ها، قیمت نهایی محصولات نیز به شدت افزایش مییابد. این موضوع برای مهاجرانی که در آمریکا حمایت چندانی ندارند هزینه ها را بلا ببرد و در نهایت بسیاری از آنها مجبور به ترک این کشور شوند. این یکی از سیاست های وعده داده شده ترامپ است که تاکید زیادی برای اجرای آن دارد اما می خواهد بدون اینکه قانون جدیدی را وضع کند منجر به خروج آنها از آمریکا شود.
بازی نفتی ترامپ با کشورهای عضو اوپک نیز اینگونه است که کاهش قیمت نفت منجر میشود هرچند صادرات نفت آمریکا کاهش پیدا کند ولی در مقابل فشار بر تولیدکنندگان نفت افزایش می یابد. هدف اصلی ترامپ احتمالاً افزایش فشار بر روسیه و ایران است. با کاهش قیمت نفت، درآمدهای نفتی این کشورها کاهش مییابد و این مسئله میتواند آنها را مجبور به مذاکره کند. ترامپ به این نتیجه رسیده که با کاهش قیمت نفت، میتواند فشار بیشتری بر ایران و روسیه وارد کند. با کاهش درآمدهای نفتی، این کشورها ممکن است مجبور شوند برای کاهش تنشها و بهبود شرایط اقتصادی خود، به میز مذاکره بازگردند.
اینکه سیاست ترامپ به نفع اروپا شود یا منجر به پیان جنگ اوکراین شود سادهلوحانه به نظر می رسد. از طرف دیگر کشورهای عضو اوپک به شدت به درآمدهای نفتی وابسته هستند و کاهش قیمت نفت میتواند تأثیرات منفی بر بودجه و اقتصاد آنها داشته باشد. بنابراین، احتمالاً کشورهای عضو اوپک با کاهش قیمت نفت موافقت نخواهند کرد. این مسئله میتواند سناریو ترامپ و سیاستهای او را پیچیده تر کند.
به همین دلیل، احتمالاً سیاست ترامپ دو رویکرد را دنبال خواهد کرد؛ افزایش تحریمها و افزایش سرمایهگذاری برای تولید نفت داخلی. همانطور که از بن سلمان ولیعهد عربستان خواسته تا سرمایه گذاری در آمریکا برای چهار سال آینده را افزایش دهد. این رویکرد میتواند به کاهش وابستگی اروپا به واردات نفت خاورمیانه و افزایش تولید داخلی آمریکا منجر میشود، که در نهایت میتواند به کنترل بیشتر قیمت نفت در بازارهای جهانی توسط آمریکا کمک کند. این استراتژی میتواند تأثیرات گستردهای بر بازارهای جهانی و اقتصاد کشورهای مختلف داشته باشد. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در یک تماس تلفنی با دونالد ترامپ وعده داده که حدود ۶۰۰ میلیارد دلار تا چهار سال آینده در آمریکا سرمایه گذاری می کند. حالا باید دید که محمد بن سلمان چگونه عمل خواهد کرد.
البته این یک احتمال وجود دارد که با یک اتفاق جدید شرایط تغییر میکند. این شرایط هم چالشهای خاص خود را دارد و هم فرصتهایی که میتواند باعث تغییرات جدی در بازارهای جهانی و اقتصاد کشورهای مختلف شود. تنها چیزی که مسلم است این است که باید سیاستها را دنبال و از فرصتهای به وجود آمده در بازار کشورهای منطقه برای تقویت صادرات استفاده کرد.
همچنین سه کشور ایران، روسیه و چین که همواره ترامپ از آنها به عنوان مشکل دشمنان آمریکا نام می برد باید راهبرد بریکس و حذف دلار از اقتصاد جهانی را دنبال کنند. تنها از این طریق است که می توانند فشار آمریکا بر اقتصاد خود را کاهش دهند. از طرف دیگر وقتی ترامپ تهدید کرد که در مقابل بریکس برای کالاهای چینی تعرفه بالاتر را وضع می کند نشان داد که چقدر از هماهنگی کشورها نگران است. حتی خبرهایی از اروپا به گوش می رسد که قصد دارند از کانادا برای عضویت در اتحادیه اروپا دعوت کنند. این موضوع نیز نشان می دهد که ترامپ تقریبا هیچ متحدی به جز رژیم صهیونیستی را نمی شناسد همانطور که تمام کمک های خارجی را به جز برای این کشور و مصر را قطع کرده است.
رویکرد ترامپ منجر شده بار دیگر قیمت طلا و رمزارزها بالا بروند. در شرایط بحران سرمایهگذاران به طلا به عنوان یک پناهگاه امن برای سرمایههایشان نگاه می کنند به همین دلیل به موازات رمزارزها، طلا نیز گراتن می شود.
از طرف دیگر، بازار نفت ممکن است اوضاع سختی داشته باشد. کاهش تقاضای چین و عرضه زیاد میتواند قیمت آن را تحت فشار قرار دهد. اما گاز سناریو دیگری دارد. با افزایش تقاضای LNG و مسائل ژئوپلیتیکی، احتمال رشد قیمت گاز بیشتر است. به همین دلیل روسیه چندان نمی تواند از رویکرد جدید آمریکا آسیب ببیند چراکه هم اکنون صادرات گاز این کشور به برخی از کشورهای اروپایی از سر گرفته شده است.
در کنار این مسائل، سیاست ترامپ احتمالاً تمرکزش را روی مواد استراتژیک مانند باتریهای معدنی کمیاب و مواد لازم برای صنایع دفاعی و تجهیزات پزشکی خواهد گذاشت. این سیاستها میتواند عرضه و تقاضای این مواد را تحت تأثیر قرار دهد و قیمتهایشان را به شدت تغییر دهد.
بازار کامودیتیها به شدت حساس و ناپایدار است. سیاستهای ترامپ، تأثیرات گستردهای بر این بازار خواهد داشت. اقتصاد غیر نفتی ایران نیز بیشتر بر کامودیتی ها یعنی مواد معدنی، فولاد و پتروشیمی وابسته است به همین دلیل از سیاستهای ترامپ به شدت تاثیر می گیرند.
بازخوانی واکنش بازارهای مالی به سیاست ترامپ
طلا در ابتدای دوره قبلی ترامپ بهخاطر نگرانیهای سیاسی رشد کرد، اما با تقویت دلار افت داشت. در همین دوره، نفت بهدلیل افزایش تولید آمریکا افت کرد. با افزایش تنشها، طلا دوباره رشد کرد، ولی نرخ بهره بالا رفت و نفت نوسان داشت. کرونا باعث رشد طلا بهعنوان دارایی امن شد، ولی نفت به دلیل کاهش تقاضا سقوط کرد.
به نظر میرسد که ۴ سال آینده، دوران پر از نوسان و استرس برای اقتصاد جهانی باشد. شاید باید آماده شویم برای یک رکورد تورمی جدید در بحرانهای اقتصادی!
سیاست های ترامپ یکی از محکر های اصلی در اقتصاد جهانی خواهد بود و قطعاً اثرات زیادی در بازار ایران نیز به همراه خواهد داشت. همانطور که بازارهای خارجی تحت فشار قرار گرفتند، ناشی از ورود نقدینگی و انتظارات تورمی کالاها گران می شوند.
الان با آمدن ترامپ، شاید شرایط دوباره پیچیده شدهاست. یکی از سناریوها این است که با ادامه فشارها و تحریمها، بازارها همچنان درگیر بیثباتی و نوسانات شدید شوند.
حالا در کنار این سناریوها، باید به یک سری تغییرات در اقتصاد داخلی ایران هم اشاره کرد که اثر مستقیمی روی بازار و قیمتها دارند. مثلاً افزایش قیمت دلار در بازار رسمی و معرفی بازار توافقی با قیمت دلار بالاتر اثر مستقیمی بر گرانی دارد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا