تصمیم کابینه امنیتی اسرائیل برای اشغال کامل شهر غزه، نقطه عطفی خطرناک در بحران فلسطین و تحولی تنشزا در معادلات منطقهای است. این اقدام، نهتنها نشانهای از تغییر فاز عملیات نظامی به تسلط میدانی است، بلکه پیامدهایی گسترده در حوزه انسانی، دیپلماتیک و امنیتی بههمراه دارد. از تشدید درگیریها و گسترش جنگ فرسایشی گرفته تا تقویت گفتمان مقاومت و افزایش نفوذ ایران در معادلات خاورمیانه، اشغال غزه میتواند جهنمی باشد که اسرائیل خود آن را شعلهور کرده است.
به گزارش سرمایه فردا،دولت اسرائیل با تصویب طرح تصرف شهر غزه، گامی دیگر در راستای تشدید بحران در منطقه برداشته است. این اقدام که بلافاصله پس از اظهارات بنیامین نتانیاهو درباره کنترل نظامی کامل بر نوار غزه صورت گرفته، نگرانیهای بینالمللی را درباره تشدید درگیریها و نقض حقوق بشر در فلسطین افزایش داده است. جامعه جهانی بهویژه سازمانهای حقوق بشری و کشورهای طرفدار صلح، بارها نسبت به سیاستهای توسعهطلبانه و اشغالگرانه اسرائیل هشدار دادهاند. تصرف غزه نهتنها به بحران انسانی که همینک نیز خود بحرانی عمیق در این منطقه است دامن میزند، بلکه احتمال گسترش درگیریها و بیثباتی در خاورمیانه را نیز افزایش میدهد. حمایت بیقیدوشرط برخی قدرتهای جهانی از اسرائیل، به ادامه این روند خطرناک کمک کرده است.
در مقابل، مقاومت فلسطینیان و تلاشهای دیپلماتیک کشورهای منطقه برای متوقف کردن اشغال و خشونت، همچنان ادامه دارد. این اقدام اسرائیل نه تنها با محکومیت سیاسی بینالمللی مواجه میشود، بلکه باید فشارهای بینالمللی برای توقف فوری آن افزایش خواهد یافت. موضوعی که سبب تائید راهحل پایدار برای بحران فلسطین، یعنی خاتمه دادن به اشغالگری و احقاق حقوق قانونی مردم فلسطین، از جمله حق تعیین سرنوشت و تشکیل دولت مستقل با مرکزیت قدس شریف در گسترده بینالمللی خواهد شد. فضای بینالمللی همینک نیز با رویکردهای رژیم اسرائیل شدیدا در مخالفت است. به نظر می رسد ورود اسرائیل به عملی کردن طرح کابینه امنیتی اش مبنی بر اشغال غزه، موج بعدی شناسایی فلسطین در سازمان ملل متحد را رقم خواهد زد.
پیامدهای اشغال غزه
تصویب طرح تصرف شهر غزه توسط کابینه امنیتی-سیاسی اسرائیل، آن هم تنها چند ساعت پس از اعلام رسمی نتانیاهو مبنی بر کنترل کامل نظامی نوار غزه، چند نکته مهم را نشان میدهد:
تثبیت استراتژی جنگ فرسایشی: به نظر میرسد اسرائیل در پی آن است که با اشغال مستقیم و فیزیکی مراکز شهری، کنترل امنیتی را به سطحی برساند که حضور حماس یا سایر گروههای مسلح را به حداقل برساند و مانع بازسازی قدرت آنها شود.
سیگنال داخلی و خارجی: تصویب سریع طرح، پیام قاطعیت به جامعه داخلی اسرائیل و نیز به بازیگران خارجی، بهویژه آمریکا و کشورهای عربی، میفرستد مبنی بر اینکه دولت نتانیاهو قصد عقبنشینی از اهداف نظامی را ندارد.
تغییر فاز عملیات: این تصمیم نشان میدهد که عملیات اسرائیل از فاز حملات هوایی و محاصره به فاز تسلط میدانی و اداره مستقیم مناطق منتقل شده است. چنین تغییری معمولاً با افزایش هزینههای نظامی، تلفات، و فشار بینالمللی همراه است.
پیامدهای انسانی و دیپلماتیک: تصرف یک شهر پرجمعیت مانند غزه میتواند موج جدیدی از بحران انسانی، جابهجایی اجباری و فشارهای حقوق بشری بر اسرائیل ایجاد کند و موقعیت این کشور را در سازمانهای بینالمللی دشوارتر سازد.
اهداف اسراترتژیک رژیم اسرائیل
اهداف استراتژیک اسرائیل از تصویب طرح تصرف شهر غزه و اعلام کنترل کامل نظامی بر کل نوار غزه را میتوان در چند محور اصلی دستهبندی کرد:
نخست؛ حذف ظرفیت نظامی حماس و گروههای مسلح؛ به نظر میرسد هدف فوری اسرائیل، نابودی زیرساختهای فرماندهی، تونلها، و توان عملیاتی حماس است. علاوه بر این اشغال مستقیم مراکز شهری مانند غزه، امکان مانور و تجدید قوا را از گروههای مسلح میگیرد. اسرائیل میخواهد چرخه درگیریهای چندساله با حماس را با یک ضربه سخت و طولانی در عرصه زمینی متوقف کند.
دوم؛ ایجاد بازدارندگی منطقهای؛ اسرائیل با اشغال غزه و ورود زمینی به غزه، بهدنبال فرستادن پیام به حزبالله، ایران و دیگر بازیگران محور مقاومت است. علاوه بر این بهنظر میرسد ایجاد یک «نمونه بازدارنده» که نشان دهد حمله یا فشار به اسرائیل میتواند منجر به اشغال کامل و طولانیمدت مناطق تحت کنترل طرف مقابل شود، نیز از اهداف استراتژیک اسرائیل محسوب میشود، خصوصا که یکی از مهمترین مسائلی که اسرائیل همواره در تاریخ خود از آن رنج دیده است، دفاع زمینی در برابر تهدید زمینی بوده است.
سوم؛ مهار فشار داخلی و حفظ جایگاه سیاسی نتانیاهو؛ هیچ طرحی در شرایط اسرائیل را نباید بدون توجه به جایگاه متزلزل نخست وزیر رژیم اسرائیل در نظر گرفت و تحلیل کرد. جامعه اسرائیل پس از حملات ۷ اکتبر شوک امنیتی بزرگی تجربه کرد و فشار زیادی بر دولت برای نشان دادن قاطعیت وجود دارد. نتانیاهو با این اقدام، خود را بهعنوان رهبر قوی و مصمم معرفی میکند و سعی دارد ائتلاف شکننده حاکم را حفظ کند.
چهارم؛ تغییر معادلات امنیتی نوار غزه به نفع اسرائیل؛ به نظر میرسد ایجاد مناطق حائل بین غزه و مرزهای اسرائیل برای جلوگیری از نفوذ مجدد حماس از جمله اهداف رژیم اسرائیل برای اشغال غزه باشد. همچنین کنترل فیزیکی گذرگاههای مرزی برای مدیریت ورود کالا و افراد، بهویژه سلاح و نیروهای شبهنظامی و کنترل شدید بر رفت و آمد و ورود و خروج اقلام و کالاها نیز از جمله مواردی است که رژیم اسرائیل به دنبال آن است.
پنجم؛ تأثیرگذاری بر روند سیاسی آینده غزه؛ کابینه امنیتی-سیاسی اسرائیل تصور می کند، با تصرف شهر غزه، میتواند در تعیین ساختار سیاسی و امنیتی پساحماس نقش مستقیم ایفا کند و احتمالاً هدف این است که هرگونه مدیریت آینده غزه یا توسط نیروهای مورد تأیید اسرائیل یا تحت نظارت بینالمللی ولی با شروط امنیتی تلآویو انجام شود.
و در نهایت و ششم؛ بازی در زمین مذاکرات بینالمللی؛ در شرایط مذاکرات بین اسرائیل و حماس، به دست آوردن دست برتر در میدان نظامی، می تواند نقش مذاکراتی را نیز تعیین و تعریف کند. اسرائیل با پیشروی میدانی، دست بالاتری در هر مذاکره آتی (با آمریکا، کشورهای عربی، یا سازمان ملل) خواهد داشت. کنترل زمینی شهر غزه به عنوان اهرم فشار در تبادل اسرا و مذاکرات امنیتی استفاده میشود.
پیامدها برای ایران
تصمیم اسرائیل برای اشغال کامل غزه میتواند پیامدهای مهمی برای ایران و تحولات منطقهای داشته باشد. برخی از این پیامدها عبارتند از:
تشدید تنشهای امنیتی و نظامی
این اقدام مخاطره آمیز رژیم، احتمال افزایش درگیریهای بین ایران و اسرائیل، از جمله حملات احتمالی گروههای مقاومت مانند حماس و حزبالله به مواضع اسرائیل را افزایش خواهد داد. همچنین این اقدام، خطر گسترش جنگ به جبهههای دیگر، مانند جنوب لبنان یا سوریه، که میتواند منجر به درگیری مستقیمتر جبهه مقاومت و اسرائیل شود را نیز افزایش خواهد داد.
تقویت گفتمان مقاومت در منطقه
این اقدام مخاطره آمیز در عین حال میتواند زمینههای تقویت گفتمان مقاومت در منطقه در برابر اشغالگری را افزایش دهد. چنین وضعیتی فرصتی برای تشدید فضای ضداسرائیلی و تقویت جایگاه مقاومت مسلحانه را تشدید خواهد کرد. همچنین افزایش محبوبیت گفتمان مقاومت در میان مردم منطقه، در شرایط تشدید خشونتها در غزه ادامه خواهد یافت.
تأثیر بر روابط ایران با کشورهای عربی
برخی کشورهای عربی ممکن است موضع سختتری نسبت به اسرائیل بگیرند و آن را به حمایت از بیثباتی در منطقه متهم کنند. در مقابل، برخی دیگر از دولتها و جنبشهای مردمی ممکن است به ایران نزدیکتر شوند و خواستار همکاری بیشتر علیه اسرائیل شوند. این موضوع با توجه به نقش اخیر ایران در زدن ضربات محکم به اسرائیل میتواند ایران را بهعنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات امنیتی خاورمیانه مطرح کند و احتمالا منجر به افزایش نفوذ ایران در میان گروههای فلسطینی و جریانهای ضداسرائیلی در منطقه شود.
نویسنده:رضا رحمتی
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا