بازار جهانی نفت در سال ۲۰۲۵ با موجی از تحولات ژئوپلیتیکی و اقتصادی روبهروست که میتواند مسیر قیمتها را بهطور چشمگیری تغییر دهد. در حالی که تحریمهای آمریکا علیه ایران و روسیه ظرفیت عرضه را محدود کردهاند، کشورهایی مانند چین، هند و روسیه با سازوکارهای غیررسمی و ناوگان سایه، نقش تعیینکنندهای در حفظ جریان نفت ایفا میکنند.
به گزارش سرمایه فردا، بازار جهانی نفت در سال ۲۰۲۵ در آستانه تحولات ژرف ژئوپلیتیکی و اقتصادی قرار دارد که میتواند مسیر قیمتها را بهطور چشمگیری دگرگون سازد. در حالی که تقاضای انرژی در آسیا، بهویژه چین و هند، همچنان رو به رشد است، عرضه جهانی با چالشهایی جدی مواجه شده که ریشه در تحریمهای فزاینده آمریکا علیه ایران و روسیه دارد. این تحریمها نهتنها صادرات مستقیم نفت را محدود کردهاند، بلکه با هدف قرار دادن شبکههای حملونقل، شرکتهای واسطه و نفتکشها، ظرفیت عملیاتی بازار جهانی را نیز بهشدت کاهش دادهاند.
در مورد ایران، ایالات متحده با بازگشت سیاست «فشار حداکثری»، بیش از ۴۶۵ تحریم جدید علیه شبکه فروش نفت اعمال کرده است. هرچند این اقدامات مانع نشده حجم قابل توجهی از نفت ایران فروش نرود. البته مااد تقاای بازار که بین ۲۵ میلیون بشکه بوده بهصورت شناور روی آبها باقی مانده و امکان تخلیه آن نفت ایران و بازیگراندر بنادر آسیایی وجود دارد.
در نتیجه، تخفیف نفت ایران نسبت به نفت برنت که پیشتر حدود ۲.۵۰ دلار بود، اکنون به تنها ۵۰ سنت کاهش یافته است. این کاهش تخفیف نشاندهنده رقابتپذیری نفت ایران در بازارهای آسیایی است.
روسیه نیز با تحریمهای مشابه مواجه است. هزینه حمل نفت روسیه به چین و هند تا سه برابر افزایش یافته و در برخی معاملات، قیمت نفت روسیه حتی تا ۳ دلار بالاتر از نفت برنت معامله شده است. البته میزان نفت شناور روسیه نیز به بیش از ۸۸ میلیون بشکه رسیده که نشاندهنده تلاش آمریکا برای اختلال جدی در زنجیره عرضه جهانی است.
در چنین شرایطی، پرسش کلیدی این است که آیا قیمت نفت تا پایان سال ۲۰۲۵ دوباره روندی صعودی خواهد یافت؟ پاسخ به این پرسش در گرو تعامل چند عامل کلیدی است. از یکسو، کاهش عرضه ناشی از تحریمها، افزایش هزینه حملونقل، و رشد تقاضا در آسیا، فشار صعودی بر قیمتها وارد میکنند. از سوی دیگر، رفتار مصرفکنندگان بزرگ مانند چین و هند، نقش تعیینکنندهای در مهار یا تشدید این روند دارد. اگر این کشورها موفق شوند مسیرهای جایگزین برای تأمین انرژی خود بیابند یا از ذخایر استراتژیک استفاده کنند، فشار صعودی ممکن است محدود شود.
با این حال، در صورت تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی، اختلال بیشتر در عرضه، یا کاهش تولید داوطلبانه از سوی اعضای اوپکپلاس، قیمت نفت میتواند بار دیگر به سطوح بالای ۹۰ تا ۱۰۰ دلار در هر بشکه نزدیک شود. در چنین سناریویی، بازار نفت وارد فاز جدیدی از نوسانات خواهد شد.
بنابراین در شرایط ژئوپلیتیکی فعلی و با احتمال تشدید تحریمها علیه ایران، یکی از مهمترین دغدغههای بازار جهانی انرژی، تأمین پایدار نفت خام است. ایران بهعنوان یکی از تولیدکنندگان اصلی نفت در منطقه خاورمیانه، نقش کلیدی در تعادل عرضه و تقاضای جهانی ایفا میکند. هرگونه اختلال در صادرات نفت ایران، بهویژه در شرایطی که بازار با محدودیتهای عرضه از سوی دیگر تولیدکنندگان مواجه است، میتواند تبعات قابل توجهی برای قیمتها و امنیت انرژی اروپا و سایر مصرفکنندگان بزرگ داشته باشد.
ایالات متحده از نظر ظرفیت تولید، بهویژه در حوزه نفت شیل، توانایی افزایش عرضه را دارد، اما این ظرفیت با محدودیتهایی همراه است. تولید نفت آمریکا در سالهای اخیر به حدود ۱۳ میلیون بشکه در روز رسیده، اما افزایش بیشتر نیازمند سرمایهگذاری، زمان و زیرساختهای جدید است. از سوی دیگر، زیرساختهای صادراتی آمریکا هنوز به اندازهای توسعه نیافتهاند که بتوانند به سرعت جایگزین نفت ایران در بازارهای آسیایی و اروپایی شوند. همچنین، ترکیب نفت خام ایران که عمدتاً سنگینتر است، با نفت سبک آمریکا تفاوت دارد و پالایشگاههای اروپایی برای نفت ایران طراحی شدهاند؛ بنابراین جایگزینی آن نیازمند تغییرات فنی پرهزینه خواهد بود. افزون بر این، دولت آمریکا تحت فشارهای داخلی برای کاهش تولید فسیلی و تمرکز بر انرژیهای تجدیدپذیر قرار دارد، که میتواند مانع از افزایش سریع تولید شود.
در صورت کاهش نفت ایران از بازار جهانی و عدم توانایی آمریکا یا سایر تولیدکنندگان مانند عربستان یا امارات برای جبران، بازار جهانی با سناریوهای مختلفی روبهرو خواهد شد. در حالت تحریم کامل، کاهش عرضه جهانی بین ۱.۵ تا ۲ میلیون بشکه در روز خواهد بود که منجر به شوک عرضه و افزایش تقاضا برای ذخایر میشود و قیمت نفت ممکن است به ۱۰۰ تا ۱۲۰ دلار در هر بشکه برسد. در صورت تحریم جزئی، کاهش صادرات بین ۰.۵ تا ۱ میلیون بشکه در روز خواهد بود و بازار با نوسان محدود و افزایش تدریجی قیمتها مواجه میشود که میتواند قیمت نفت را به ۹۰ تا ۱۰۰ دلار برساند. در ادامه اگر اوپک یا آمریکا بتوانند کاهش عرضه را جبران کنند، ثبات نسبی در بازار حفظ خواهد شد و قیمت نفت در محدوده ۸۰ تا ۹۰ دلار باقی میماند. افزایش قیمت نفت در این شرایط نهتنها تورم جهانی را تشدید میکند، بلکه میتواند به رکود اقتصادی در اروپا منجر شود، بهویژه اگر همزمان با بحرانهای دیگر مانند جنگ اوکراین یا اختلال در عرضه گاز همراه باشد.
در این میان، بررسی سناریوهای جایگزین نشان میدهد که کشورهایی مانند چین، هند و روسیه نهتنها در کاهش اثرگذاری تحریمها نقش دارند، بلکه تأثیر قابلتوجهی بر بازار جهانی نفت و انرژی میگذارند. چین بهعنوان یکی از بزرگترین مشتریان نفت ایران و روسیه، نفت تحریمی را با تخفیفهای ۲۰ تا ۲۵ درصدی خریداری میکند و از طریق معاملات تهاتری و شرکتهای پوششی در منشأ واقعی نفت را پنهان میسازد. هند نیز با اتخاذ سیاستی محتاطانه، روابط اقتصادی خود با ایران و روسیه را حفظ کرده و از طریق واسطهها به واردات نفت ادامه داده است. این کشور با خرید نفت ارزانتر، هزینه واردات انرژی را کاهش داده و بهطور غیرمستقیم بر قیمتهای جهانی فشار وارد کرده است. روسیه نیز با استفاده از ناوگان سایه، نفتکشهایی با پرچمهای مختلف و سیستمهای شناسایی خاموش، تحریمها را دور زده و با تعیین سقف قیمت توسط اروپا، به دنبال بازارهای جایگزین مانند چین و هند رفته است. همکاری روسیه با ایران در زمینه انتقال نفت و استفاده از مسیرهای جایگزین، بهویژه در مناطق دریایی جنوب شرق آسیا و خلیج گینه، نیز قابل توجه است.
این اقدامات باعث کاهش شفافیت بازار جهانی نفت شدهاند؛ منشأ واقعی نفت در بسیاری از معاملات مشخص نیست و رقابت بر سر تخفیفها موجب فشار بر قیمت جهانی شده است. همچنین، افزایش فعالیتهای غیررسمی در مناطق حساس دریایی مانند تنگه هرمز، دریای چین جنوبی و خلیج گینه، ریسکهای ژئوپلیتیکی را تشدید کردهاند.
در مجموع، تحریم نفت ایران اگرچه میتواند در کوتاهمدت شوکهایی به بازار وارد کند، اما حضور بازیگرانی مانند چین، هند و روسیه باعث شده اثرگذاری تحریمها کاهش یابد. این کشورها با استفاده از سازوکارهای غیررسمی، تهاتر، و ناوگان سایه، نهتنها نفت ایران را به بازار جهانی بازمیگردانند، بلکه موجب تغییر در الگوهای تجارت انرژی و کاهش شفافیت بازار شدهاند. این روند در بلندمدت میتواند ساختار سنتی بازار نفت را دگرگون کند و وابستگی اروپا به منابع قابلردیابی را با چالشهای جدی مواجه سازد.
در مجموع، تحریم نفت ایران اگرچه میتواند در کوتاهمدت شوکهایی به بازار جهانی وارد کند، اما حضور بازیگرانی مانند چین، هند و روسیه موجب کاهش اثرگذاری این تحریمها شده است. این کشورها با بهرهگیری از سازوکارهای غیررسمی، معاملات تهاتری، و استفاده از ناوگان سایه، نهتنها نفت ایران را به بازار جهانی بازمیگردانند، بلکه الگوهای سنتی تجارت انرژی را نیز دستخوش تغییر کردهاند.
در بلندمدت، این روند میتواند ساختار سنتی بازار نفت را دگرگون کند و وابستگی اروپا و سایر مصرفکنندگان بزرگ به منابع قابلردیابی را با چالشهای جدی مواجه سازد. اگر در آینده یکی از این بازیگران، مانند چین یا هند، موضع خود را تغییر دهد یا تحت فشارهای بینالمللی واردات نفت تحریمی را متوقف کند، بازار جهانی با نوسانات شدیدتری روبهرو خواهد شد و امنیت انرژی در سطح بینالمللی بیش از پیش آسیبپذیر خواهد شد.
در چنین شرایطی، وابستگی بازار جهانی به بازیگران غیررسمی و مسیرهای غیرشفاف، نهتنها ریسکهای اقتصادی را افزایش میدهد، بلکه پیامدهای سیاسی و امنیتی گستردهتری نیز به همراه دارد. کشورهایی که در دور زدن تحریمها نقش دارند، بهتدریج نفوذ بیشتری در تعیین مسیر تجارت انرژی پیدا میکنند و این امر میتواند موازنه قدرت در بازار جهانی نفت را به نفع آنان تغییر دهد. بهویژه چین، که با قدرت اقتصادی و دیپلماتیک خود، توانسته در برابر فشارهای غربی مقاومت کند و حتی در برخی موارد، قواعد بازی را بازتعریف نماید.
از سوی دیگر، ادامه این روند میتواند موجب شکلگیری بلوکهای انرژی جدید شود؛ بلوکهایی که بر پایه منافع مشترک کشورهای تحریمشده و خریداران غیرغربی بنا شدهاند. چنین بلوکهایی ممکن است در آینده نزدیک، ساختار سنتی اوپک و حتی نقش آژانسهای بینالمللی انرژی را به چالش بکشند. در این میان، اروپا و سایر مصرفکنندگان بزرگ انرژی، با چالشهای مضاعفی روبهرو خواهند شد؛ از یکسو نیاز به تنوعبخشی به منابع انرژی دارند، و از سوی دیگر باید با واقعیتهای جدید بازار، از جمله کاهش شفافیت و افزایش ریسکهای ژئوپلیتیکی، کنار بیایند.
در نهایت، اگر تحریمها تشدید شوند و همزمان کشورهایی مانند چین یا هند موضع خود را تغییر دهند مثلاً تحت فشارهای سیاسی یا اقتصادی واردات نفت تحریمی را کاهش دهند بازار جهانی با نوسانات شدیدتری مواجه خواهد شد. چنین تغییری میتواند منجر به افزایش ناگهانی قیمتها، کاهش دسترسی به منابع انرژی برای کشورهای در حال توسعه، و حتی بروز بحرانهای منطقهای شود. بنابراین، آینده بازار انرژی بیش از هر زمان دیگری به تصمیمات سیاسی، اتحادهای اقتصادی نوظهور، و توانایی کشورها در مدیریت ریسکهای ژئوپلیتیکی وابسته خواهد بود
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا