سایه ناکارآمدی نفت بر سفره مردم

سایه ناکارآمدی نفت بر سفره مردم

رسوب میلیون‌ها تن نهاده دامی در بنادر، توقف واردات برنج و صف‌های طولانی فعالان اقتصادی برای دریافت ارز، تنها نشانه‌های پراکنده نیستند؛ بلکه اجزای یک تصویر واحد از ناترازی عمیق و مخربی‌اند که پایه‌های امنیت غذایی کشور و سفره اقشار ضعیف را نشانه گرفته است.

به گزارش سرمایه فردا،  بازار کالاهای اساسی ایران ماه‌هاست زیر فشار بحران ارزی خم شده و نشانه‌های فرسودگی آن هر روز آشکارتر می‌شود. در حالی که برخی تلاش دارند این بحران را به تحریم‌های خارجی یا مشکلات تولید و تقاضا گره بزنند، واقعیت در جای دیگری نهفته است؛ همان نقطه‌ای که باید ارز کشور را تأمین می‌کرد اما امروز بزرگ‌ترین گره را ایجاد کرده است.

روایت واردکنندگان نهاده‌های دامی پرده از یک فاجعه برداشته است. بیش از چهار میلیون تن نهاده به دلیل نبود تخصیص ارز پشت گیت‌های بندری رها شده‌اند؛ مطالبات پرداخت‌نشده به ارزش شش میلیارد دلار واردکنندگان را از چرخه تأمین خارج کرده و انتظار نه‌ماهه برای دریافت ارز به یک امر طبیعی بدل شده است. این تأخیرها زنجیره خوراک دام را فلج کرده، قیمت نهاده‌ها را جهشی بالا برده و پیامد آن مستقیماً در قیمت گوشت، مرغ و لبنیات دیده می‌شود. آنچه مردم امروز در بازار تجربه می‌کنند، نتیجه همین ناتوانی در تأمین ارز است؛ دام گران‌تر شده و سفره‌ها کوچک‌تر.

برنج نیز قربانی دیگر بی‌نظمی ارزی است. واردکنندگان می‌گویند در ده ماه گذشته حتی یک دلار ارز دریافت نکرده‌اند و تعهدات ارزی سال گذشته همچنان بلاتکلیف مانده است. تجمع اعتراضی آنها در وزارت جهاد کشاورزی تنها یک اعتراض صنفی نبود؛ بلکه اعلام ورشکستگی ساختاری بود که ماه‌هاست به جای پاسخگویی، تنها تبلیغات می‌کند. اثر این بلاتکلیفی به سرعت به بازار رسید؛ رتبه اعتباری شرکت‌ها سقوط کرد، تأمین‌کنندگان خارجی همکاری را محدود کردند و هر ماه حدود ۱۰۰ هزار تن کسری در بازار شکل گرفت. برای خانوارهای کم‌درآمد، بحران دیگر یک خبر اقتصادی نیست؛ بلکه واقعیتی تلخ و روزمره است.

تمام این نشانه‌ها به یک نقطه مشترک می‌رسند؛ جایی که درآمدهای نفتی باید تبدیل به ارز قابل استفاده برای تأمین کالاهای حیاتی کشور می‌شد، اما نشد. امروز بحران ارزی دیگر یک بحث تخصصی نیست؛ یک موضوع ملی است. مردم اثر آن را هر روز در قیمت‌ها، صف‌ها، کمبودها و ناامنی بازار لمس می‌کنند.

صورت‌حساب سنگین این ناکارآمدی را مردم می‌پردازند؛ از گرانی گوشت و برنج تا کوچک شدن سفره‌ها. پرسش اصلی همچنان بی‌پاسخ مانده است: ارز کشور کجاست، چرا بازنگشته و چه کسی باید پاسخگوی این خسارت‌ها باشد؟ این بحران نه‌تنها اقتصاد، بلکه اعتماد عمومی را نشانه گرفته و تا زمانی که شفافیت و پاسخگویی جایگزین مماشات نشود، امنیت غذایی جامعه همچنان در معرض تهدید خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید