نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حالی آغاز میشود که پرونده هستهای ایران وارد مرحلهای تازه شده است؛ برجام رسماً از دستور کار خارج شده و موضوع ایران تنها در چارچوب توافقهای پادمانی پیگیری خواهد شد. همزمان، پیشنویس قطعنامهای از سوی آمریکا و سه کشور اروپایی علیه ایران مطرح شده که میتواند مسیر آینده را به سمت فشارهای جدید سوق دهد.
مقدمه متفاوت
به گزارش سرمایه فردا، آنچه امروز در وین جریان دارد، بیش از یک نشست فصلی معمولی است؛ نقطهای است که پرونده هستهای ایران از مسیر برجامی جدا شده و وارد فضای پادمانی کلاسیک شده است. این تغییر، نه صرفاً یک جابهجایی حقوقی، بلکه نشانهای از پایان یک دوره و آغاز مرحلهای مبهم است که در آن هر گزارش، هر قطعنامه و هر تصمیم سیاسی میتواند معادلات را دگرگون کند. در ظاهر، خروج برجام از دستور کار و عدم ارجاع پرونده به شورای امنیت، فرصتی برای کاهش تنش به نظر میرسد، اما واقعیت این است که چنین وضعیتی بیشتر به یک «تعلیق در بحران» شباهت دارد؛ تعلیقی که هر لحظه ممکن است با یک اختلاف فنی یا فشار سیاسی به نقطه انفجار بازگردد. در این میان، ایران با دو انتخاب دشوار روبهروست: یا با دیپلماسی فعال و هدفمند مسیر همکاری پادمانی را مدیریت کند، یا بار دیگر در چرخه فرسایشی فشار و قطعنامه گرفتار شود.
در حالی که قرار است از امروز چهارشنبه نشست فصلی شورای حکام آغاز شود و قطعاً یکی از مهمترین و حساسترین موضوعات این نشست پرونده هستهای ایران خواهد بود، شاهد وقوع دو تحول تعیینکننده بودهایم؛ نخست، خروج رسمی برجام از دستورکار شورای حکام که نشان میدهد پرونده ایران از این پس صرفاً در چارچوب پادمان پیگیری خواهد شد؛ و دوم، ادعای لارنس نورمن، خبرنگار والاستریت ژورنال مبنی بر اینکه ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در برنامه شورای حکام قرار ندارد. به گفته نورمن، اگرچه این گزینه پیشتر تحت بررسی بود، اما اکنون از دستورکار خارج شده و تنها یک قطعنامه چهار کشور اروپایی علیه ایران صادر خواهد شد؛ قطعنامهای که از ایران به خاطر عدم همکاری با آژانس انتقاد میکند و برای مدیرکل شفافیت بیشتری درباره الزامات گزارشدهی ایجاد خواهد کرد.
به گفته این خبرنگار، فضای کنونی «دیپلماسیمحور» است و کشورهای عضو مایلاند از تشدید تنش پرهیز کنند، زیرا درگیریهای ماه ژوئن هنوز تازه است. با این حال، او هشدار میدهد که این وضعیت همیشگی نخواهد بود و اگر ایران طی یکی دو ماه آینده در حوزه دسترسی و گزارشدهی تغییری ایجاد نکند، احتمال بازگشت گزینههای تشدید همچنان وجود دارد.
در همین چارچوب و به ادعای ایرنا، دبیرخانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده که با پایان دوره قطعنامه ۲۲۳۱، موضوع ایران از دستورکار برجامی خارج شده و تنها در قالب توافقنامههای پادمانی پیگیری خواهد شد. در دستورکار نشست پیشرو، نام ایران تنها در بخش «اجرای توافقنامههای پادمانی» آمده است؛ موضوعی که نشان میدهد پرونده ایران از چارچوب برجام بهطور کامل خارج شده و آژانس از این پس فعالیتهای هستهای ایران را در قالب پادمانهای کلاسیک ارزیابی خواهد کرد. میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در وین نیز تأیید کرده که از این پس شرایط جدیدی بر پرونده ایران حاکم است و آژانس تنها در چارچوب پادمانها با تهران کار خواهد کرد.
در کنار این اخبار مثبت، باید به برخی خبرهای نگران کننده هم پرداخت. شبکه المیادین اعلام کرد که به پیشنویس قطعنامهای دست یافته که کشورهای اروپایی قصد دارند آن را در نشست آتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی ارائه کنند. بر اساس این پیش نویس، ایران ملزم است تمامی فعالیتهای مرتبط با غنیسازی و بازفرآوری، از جمله فعالیتهای پژوهش و توسعه را تعلیق کند. در این پیشنویس همچنین تأکید شده که ایران باید به طور دقیق مطابق با مفاد پروتکل الحاقی عمل کند. به نوشته المیادین، در این سند ادعا شده است که ایران طی پنج ماه گذشته هیچگونه اطلاعاتی درباره وضعیت ذخایر اورانیوم غنیشده خود به آژانس ارائه نکرده است
رضا نجفی، نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پاسخ به سوال خبرنگاران درباره اقدام آمریکا و سه کشور اروپایی در ارائه پیشنویس قطعنامه جدیدی در شورای حکام آژانس گفت که «آمریکا و سه کشور اروپایی در ادامه سوء استفادههای خود از ساز و کارهای بینالمللی برای تحمیل دیدگاههای غیرمنطقی و قلدرمآبانه خود علیه ملت ایران، درصددند با بهرهگیری سوء از اکثریت عددی خود در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، آنچه را که در نیویورک بدست نیاوردند در وین تحمیل کنند.»
نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصریح کرد که «تحمیل گزارش دهی بر مدیرکل بر اساس قطعنامههای منقضی شده شورای امنیت، علاوه بر اینکه اقدامی کاملا غیرقانونی و ناموجه است در عمل نیز به پیچیدگیهای موجود خواهد افزود و ضربهای دیگر به دیپلماسی وارد خواهد کرد.» به گفته نجفی، «اقدام غیرقانونی آمریکا و سه کشور اروپایی هیچ تغییری در وضعیت فعلی اجرای پادمان در ایران که نتیجه تجاوز جنایتکارانه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران و مماشات و همدستی سه کشور اروپایی است، ایجاد نمیکند.»
همزمان سفرای ایران، روسیه و چین در وین طی روزهای منتهی به نشست فصلی شورای حکام، دو دیدار دیپلماتیک مشترک برگزار کرده و مواضع خود را با یکدیگر هماهنگ نمودهاند. آنها همچنین با رافائل گروسی دیدار داشتهاند؛ چهارشنبه گذشته، مدیرکل آژانس که در گزارش محرمانه تازه خود بار دیگر از ایران خواسته اجازه دسترسی به ارزیابی ذخایر اورانیوم غنیشده را فراهم کند. گروسی مدعی است که عدم دسترسی پنجماهه به این مواد، روند راستیآزمایی را با تأخیر مواجه کرده و اشراف آژانس بر موجودیهای هستهای ایران را کاهش داده است.
این گزارش در شرایطی منتشر میشود که ایران، روسیه و چین پیشتر با ارسال نامه مشترکی پایان مأموریت برجامی آژانس را اعلام کرده بودند. با وجود این، گروسی همچنان بر ضرورت همکاری ایران تأکید میکند؛ او اخیراً گفته است که ایران نه در گذشته و نه اکنون در حال توسعه سلاح هستهای نیست، اما برای جلوگیری از تشدید تنش با غرب باید همکاری پادمانی خود را تقویت کند.
جمهوری اسلامی ایران نیز تأکید دارد که همکاری با آژانس تنها در چارچوب قانون مجلس و الزامات پادمانی ادامه خواهد یافت؛ چارچوبی که پس از حملات آمریکا و رژیم صهیونیستی و همچنین اقدامات تنشزای اروپا محدودتر شد. هرچند در شهریورماه یک تفاهم فنی موقت میان تهران و آژانس حاصل شد، اما فعالسازی سازوکار پسگشت توسط اروپاییها اجرای آن را متوقف کرد. اکنون در آستانه نشست حساس شورای حکام، پرونده هستهای ایران وارد مرحلهای کاملاً جدید شده است؛ مرحلهای که در آن برجام دیگر وجود ندارد و همه چیز به نحوه همکاری پادمانی تهران و تصمیمات ماههای پیشرو بستگی خواهد داشت.
مجموعه تحولات اخیر، از یکسو نشانههایی از کاهش موقت تنش و فرصت برای تنفس دیپلماتیک را نشان میدهد و از سوی دیگر، سیگنالهای نگرانکنندهای را مخابره میکند که ثابت میکند فضای حاکم بر پرونده هستهای ایران در آستانه نشست فصلی شورای حکام، همچنان مبهم، شکننده و پر از اما و اگر است. خروج رسمی برجام از دستور کار شورای حکام و اظهارات لارنس نورمن مبنی بر اینکه ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت فعلاً مطرح نیست، اگرچه در ظاهر میتواند نشانهای از عقبنشینی کوتاهمدت رویکردهای تشدیدی تلقی شود، اما در ماهیت خود هیچ تضمینی نسبت به آینده ارائه نمیدهد. این گزارهها، بیش از آنکه نشانهای از ثبات باشند، نوعی «تعلیق در تنش» را بازتاب میدهند؛ تعلیقی که هر لحظه میتواند با یک گزارش، یک اختلاف فنی یا یک تصمیم سیاسی به نقطه بحران بازگردد.
در واقع، آنچه اکنون در برابر ایران قرار گرفته، نه یک مسیر هموار دیپلماتیک، بلکه صفحهای چندلایه از فشارهای حقوقی، سیاسی و فنی است که تنها موقتاً از برخورد شدید اجتناب شده است. هشدار نورمن نیز بر همین نکته تأکید دارد که این وضعیت پایدار نیست و اگر طی یکی دو ماه آینده تغییری در همکاری پادمانی رخ ندهد، گزینههای سختتر دوباره روی میز قرار خواهد گرفت. از این رو، خطاست اگر تصور شود که نشست امروز (چهارشنبه) شورای حکام بدون تنش، فشار یا پیامهای هشداردهنده سپری خواهد شد.
در عین حال، نباید فراموش کرد که تصویب قطعنامه چهارگانه آمریکا و سه کشور اروپایی، حتی اگر فعلاً با هدف ارجاع پرونده به شورای امنیت همراه نباشد، ظرفیت آن را دارد که در جلسات بعدی به ابزار فشار ساختاری تبدیل شود. تاریخ پرونده هستهای ایران نشان داده که فاصله میان صدور یک قطعنامه انتقادی در شورای حکام و فعالسازی گزینههای سخت در شورای امنیت، فاصلهای سیاسی و قابل پر کردن است؛ بهویژه زمانی که گزارشهای آژانس درباره دسترسی یا شفافیت ایران، دستاویزهای لازم را فراهم کند.
بنابراین آنچه امروز در نشست شورای حکام رخ خواهد داد، نه پایان تنشها بلکه چینش مقدمات دور جدیدی از چانهزنی، فشار و سنجش رفتار ایران است. پرونده هستهای اکنون در نقطهای قرار دارد که هر تصمیم، هر گزارش و هر تعلیق یا تأخیر، میتواند مسیر ماههای آینده را بهطور کامل دگرگون کند. در چنین فضایی، خوشبینی زودهنگام نهتنها بیجا، بلکه میتواند هزینهساز باشد.
در پیوست نکات یاد شده و برای تحلیل دقیق تر ابهام کنونی برای نشست فصلی شورای حکام، علیاکبر فرازی طی گفت وگو با «هفت صبح»، قائل به «نگاه سوم و یک قرائت بینابینی» است. سفیر اسبق ایران در رومانی بر این باور است که «برخلاف دوگانه رایجِ بدبینانه پیرامون احتمال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و خوشبینی در این باره که پرونده ما به شورای امنیت نخواهد رفت، باید یک نگاه سوم را مطرح کرد.» چرا که از دید وی، «واقعیت در نقطهای میان این دو قرار دارد». البته فرازی در ادامه گپ و گفتش، نقد جدی به خوش بینی ها دارد و تأکید میکند که «طی سالهای گذشته تهران بیش از اندازه به «نشانههای دلخوشکنک» دل بسته است؛ از نامهنگاریهای روسیه و چین گرفته و حتی تصورات نادرست از ایجاد شکاف در شورای امنیت.»
با چنین برداشتی، سفیر پیشین ایران در مجارستان، معتقد است که «استمرار همین نگاه خوش بینانه باعث شد تهران در زمان مناسب مانع انتقال رسمی پرونده به شورای امنیت نشود و اکنون باید با واقعیت سختتری روبهرو شود.» به گفته این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل، «دو سناریوی رایج یعنی فعال شدن یا نشدن پرونده ایران در شورای امنیت، هر دو بر پایه استنادات حقوقی قابل توجیهاند، اما هیچکدام الزاماً تمام حقیقت نیستند.» سفیر اسبق ایران در قبرس، سراغ نگاه سوم خود می رود و توضیح آن به «هفت صبح» می گوید که «اگر در فاصله پس از فعال شدن اسنپبک تا امروز، تهران مسیر مذاکرات واقعی و هدفمند را با طرفهای غربی دنبال میکرد و اکنون نیز چنین مسیری را ادامه دهد، هنوز میتوان امید داشت که شورای امنیت یک سازوکار حقوقی برای ایجاد زمان اضافی بیابد.» مفسر حوزه سیاست خارجی بر این نکته تأکید میکند که «این فرصت احتمالی نباید دوباره به میدان گرانفروشی دیپلماتیک تبدیل شود؛ یعنی جایی که بعضی بازیگران خارجی، تعلیق کوتاهمدت بحران را به نام خود ثبت کنند و تهران نیز دچار توهم موفقیت موقت شود.»
فرازی در ادامه تحلیل خود تصریح کرد که «اگر این فرصت بهدرستی مدیریت شود، واقعبینی سیاسی و رئالپولیتیک میتواند کشور را از چرخه بلاتکلیفی خارج کند؛ چرخهای که به تعبیر او اگر ادامه یابد، ایران را در مارپیچ سیاست انتظار گرفتار میکند؛ وضعیتی که در آن نه میتوان تصمیمی گرفت و نه برنامهریزی بلندمدت داشت». لذا سفیر اسبق ایران در مجارستان هشدار میدهد که «اگر این فرصت از دست برود، کشور مجدداً وارد همان فضای تعلیقی خواهد شد که پس از نشست خردادماه شورای حکام ایجاد شد و پیامدهای آن میتواند پیچیدهتر از همیشه باشد.»
درباره احتمال اقدام اسرائیل پس از نشست پیشرو، مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی بار دیگر بر نقش تعیینکننده واشنگتن تأکید میکند و میگوید که «اسرائیل عنصر ثانویه است و کمتر ممکن است بدون فراهم بودن بستر بینالمللی دست به ماجراجویی جدید بزند. اگر مسیر مذاکرات میان ایران و غرب به سمت حلوفصل اختلافات حرکت کند.» لذا به باور فرازی، «احتمال اقدام تحریکآمیز از سوی تلآویو بهشدت کاهش مییابد.»
در مقام جمعبندی، سفیر اسبق ایران در رومانی اعتقاد دارد که «نشست فصلی شورای حکام احتمالاً به صدور قطعنامهای درباره ایران میانجامد؛ قطعنامهای که شدت و لحن آن هنوز قابل پیشبینی نیست، اما در هر صورت تهران باید با عقلانیت همراه با اقتدار به آن پاسخ دهد.» فرازی در عین حال تأکید میکند که «هیچ کشوری اقتدار خود را در مسیر دیپلماسی رها نمیکند، اما اقتدار نیز زمانی مؤثر است که در خدمت حل بحران قرار گیرد نه تشدید آن.» از نظر او، «مسیر درست برای ایران خروج هرچه سریعتر از وضعیت تعلیق، آغاز یک دیپلماسی فعال و هدفمند و حرکت به سمت تولید فرصتهای واقعی است؛ راهی که اگرچه دشوار است، اما تنها گزینهای است که میتواند کشور را از چرخه فرسایشی بحران هستهای بیرون بیاورد.»
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا