در حالیکه تروئیکای اروپا تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران کردهاند، چین و روسیه با واکنشهای صریح و حقوقی، جبههای قدرتمند در برابر این اقدام تشکیل دادهاند. این تقابل، نهتنها مشروعیت اروپا را در شورای امنیت زیر سؤال برده، بلکه آینده برجام را در آستانه فروپاشی قرار داده است. اگر اروپا بر مسیر یکجانبه خود اصرار ورزد، نهتنها از معادلات هستهای ایران کنار گذاشته خواهد شد، بلکه با انزوای دیپلماتیک و کاهش نفوذ جهانی مواجه میشود؛ در حالیکه ایران با تکیه بر حمایت چین و روسیه، مسیر تازهای در تعاملات بینالمللی خود خواهد گشود.
به گزارش سرمایه فردا، در هفتههای اخیر، تهدید فرانسه، آلمان و بریتانیا بهعنوان تروئیکای اروپا، برای فعالسازی مکانیسم ماشه یا اسنپبک علیه ایران به یکی از مهمترین موضوعات دیپلماتیک تبدیل شده است. این مکانیسم، که در بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل تعریف شده، امکان بازگرداندن خودکار تحریمهای بینالمللی علیه ایران را در صورت نقض اساسی تعهدات برجامی فراهم میکند. با این حال، واکنش همراستا و هماهنگ چین و روسیه، بهعنوان دو عضو دائم شورای امنیت و برجام، نشان دهنده شکلگیری یک جبهه سیاسی و حقوقی قدرتمند در برابر این اقدام اروپاست.
اخیرا سه کشور اروپایی در نامهای رسمی به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، اعلام کردهاند که در صورت عدم بازگشت ایران به مذاکرات هستهای تا پایان اوت ۲۰۲۵ (نهم شهریور ۱۴۰۴)، مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد. این نامه، که به امضای وزرای خارجه سه کشور رسیده، مدعی است که ایران از سال ۲۰۱۹ تعهدات برجامی خود را نقض کرده و اقداماتی مانند غنیسازی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد و نصب سانتریفیوژهای پیشرفته را بهعنوان مصادیق این نقض ذکر کرده است. از طرفی دیگر، گزارشهای رسانهای، از جمله مقالهای در فایننشال تایمز، نشان میدهد که اروپا این تهدید را هم بهعنوان ابزاری برای فشار بر ایران جهت بازگشت به میز مذاکره و هم بهعنوان طرحی جایگزین در صورت شکست دیپلماسی در نظر گرفته است. آن هم در شرایطی که اساسا ایران به همه تعهدات خود در برجام عمل کرده و این امریکا و اروپا بودند که نقض عهد کردند.
ایران معتقد است که اروپا به دلیل نقض تعهداتش، عملا از برجام خارج شده و حقی برای استفاده از این مکانیسم ندارد. چین و روسیه نیز با استدلالهای حقوقی و سیاسی، این اقدام را غیرقانونی و مانعی برای دیپلماسی میدانند.
چین و روسیه واکنشهای تندی به تهدید فعال سازی مکانیسم ماشه نشان دادهاند. وزارت امور خارجه چین روز جمعه هفته گذشته بیانیهای رسمی منتشر کرد که در آن صراحتاً با فعالسازی مکانیسم ماشه مخالفت کرد. لین جیان، سخنگوی این وزارتخانه، تأکید کرد که پکن هرگونه اعمال تحریمهای جدید علیه ایران را مانعی برای اعتمادسازی و دیپلماسی میداند و خواستار حل مسالمتآمیز مسئله هستهای ایران از طریق گفتوگوهای سیاسی شد. او افزود که این اقدام نه تنها به مذاکرات آسیب میرساند، بلکه ثبات منطقهای را نیز به خطر میاندازد.
بهطور مشابه، نمایندگی دائم روسیه در سازمان ملل با ارسال نامهای به شورای امنیت، فعالسازی مکانیسم ماشه را «فاقد مشروعیت حقوقی» و «بیاثر» توصیف کرد. این نامه استدلال میکند که اروپا مراحل حقوقی لازم برای استفاده از این مکانیسم را طی نکرده و خود با عدم اجرای تعهداتش، از جمله ناکامی در راهاندازی سازوکار مالی اینستکس، ناقض برجام بوده است.
میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی نیز در گفتگویی، با صراحت اعلام کرده که سه کشور اروپایی هیچگونه حق قانونی برای استفاده از این مکانیسم ندارند، زیرا خودشان از اجرای تعهداتشان سر باز زدهاند.
پیشتر، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، در گفتوگو با رسانهها هشدار داده بود که فعالسازی مکانیسم ماشه روابط ایران با اروپا را به «تاریکترین نقطه تاریخ دیپلماتیک» خواهد رساند و اروپا را از مذاکرات هستهای آینده کنار خواهد گذاشت. او تأکید کرد که ایران با همکاری نزدیک با چین و روسیه تلاش میکند تا از بازگشت تحریمهای شورای امنیت جلوگیری کند و اروپا را به دلیل نقض تعهداتش مسئول هرگونه تبعات میداند.
مخالفت چین و روسیه، بهعنوان دو عضو دائم شورای امنیت، یک ظرفیت سیاسی قابلتوجه علیه اقدام اروپا ایجاد کرده است. این دو کشور نه تنها از نظر سیاسی و دیپلماتیک با ایران همسو شدهاند، بلکه استدلالهای حقوقی محکمی را علیه اروپا مطرح کردهاند. چین این اقدام را بهعنوان یک اشتباه دیپلماتیک که به تشدید تنشها منجر میشود، محکوم کرده، در حالی که روسیه با صراحت آن را غیرقانونی خوانده و مشروعیت اروپا برای چنین اقدامی را زیر سؤال برده است. این همسویی، که ریشه در منافع استراتژیک مشترک این دو کشور با ایران در برابر فشارهای غرب دارد، وزن دیپلماتیک قابلتوجهی به تهران میبخشد و اروپا را در موقعیت دشواری قرار میدهد. وجود دو عضو دائم شورای امنیت در این جبهه، هرگونه اقدام یکجانبه اروپا را از نظر مشروعیت بینالمللی با چالش جدی مواجه میکند.
اگر تروئیکای اروپا به مخالفتهای چین و روسیه بیاعتنایی کند، با تبعات گستردهای مواجه خواهد شد. نخست، اعتبار اروپا بهعنوان بازیگری مستقل و قابلاعتماد در دیپلماسی جهانی بهشدت خدشهدار خواهد شد. اروپا که خود از زمان خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ نتوانسته تعهداتش را اجرا کند، با پیشبرد یک جانبه مکانیسم ماشه، بهعنوان بازیگری غیرقابل اعتماد در چشم کشورهای دیگر، بهویژه در جهان جنوب، شناخته خواهد شد. همچنین این اقدام شکاف میان اعضای دائم شورای امنیت را عمیقتر میکند و نظام چند جانبهگرایی را که اروپا مدعی حمایت از آن است، تضعیف خواهد کرد. این شکاف میتواند به کاهش نفوذ اروپا در نهادهای بینالمللی آن منجر شود.
در صورت اصرار اروپا بر فعالسازی مکانیسم ماشه، چین و روسیه احتمالاً به اقدامات متقابل روی خواهند آورد. این دو کشور میتوانند با استفاده از حق وتوی خود در شورای امنیت، مانع تصویب قطعنامههای جدید برای احیای نهادهایی مانند «هیئت کارشناسان» (مطابق قطعنامه ۱۹۲۹) شوند که برای نظارت بر تحریمها ضروری است.
یکی از مهمترین تبعات مخالفت چین و روسیه این است که این دو کشور احتمالاً به تحریمهای احتمالی سازمان ملل پایبند نخواهند بود. چین، بهعنوان بزرگترین خریدار نفت ایران و شریک تجاری کلیدی، به احتمال زیاد به تجارت با ایران ادامه خواهد داد، حتی اگر تحریمهای شورای امنیت بازگردند. این امر اثر اقتصادی تحریمها را بهشدت کاهش میدهد و ایران را قادر میسازد تا از فشارهای اقتصادی غرب تا حد زیادی مصون بماند. روسیه نیز، با توجه به روابط استراتژیک خود با ایران، میتواند از طریق همکاریهای نظامی، اقتصادی و سیاسی، به خنثیسازی تحریمها کمک کند. علاوه بر این، این دو کشور میتوانند با ارائه قطعنامههای جایگزین در شورای امنیت یا حمایت از ایران در مجامع بینالمللی، مشروعیت تحریمها را زیر سؤال ببرند. این رویکرد نهتنها اثر عملی تحریمها را کاهش میدهد، بلکه میتواند به تقویت ائتلافهای ضدغربی در سطح جهانی منجر شود.
با توجه به این تحولات، نقش دیپلماسی فعال ایران در ماههای آینده حیاتی خواهد بود. ایران با همکاری نزدیک با چین و روسیه میتواند از این ظرفیت سیاسی برای جلوگیری از بازگشت تحریمهای شورای امنیت استفاده کند. پیشنهاد اخیر اروپا برای تعلیق ششماهه تهدید مکانیسم ماشه میتواند فرصتی برای مذاکرات فراهم کند، اما موفقیت این مذاکرات به حسن نیت و تعهد متقابل اروپا بستگی دارد. اروپا باید بپذیرد که ناکامیاش در اجرای تعهدات برجامی، از جمله راهاندازی اینستکس و جبران خروج آمریکا، عامل اصلی بنبست کنونی است. بدون چنین تعهدی، هرگونه تلاش برای فشار بر ایران از طریق مکانیسم ماشه نه تنها به شکست دیپلماسی منجر خواهد شد، بلکه میتواند تبعات غیرقابل پیشبینی به دنبال داشته باشد.
مهمتر از هر چیزی، فعالسازی مکانیسم ماشه عملا به معنای پایان برجام خواهد بود. در این سناریو، اروپا نمیتواند انتظار داشته باشد که ایران برنامه هستهای خود را محدود کند، به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه نظارت دهد، یا به هرگونه تعهدات برجامی پایبند بماند. همانطور که عراقچی تأکید کرده، این اقدام اروپا را از معادلات هستهای ایران کنار خواهد گذاشت. با فروپاشی برجام، ایران دیگر دلیلی برای همکاری با اروپا یا پذیرش محدودیتهای هستهای نخواهد داشت. این وضعیت میتواند به پیشرفت سریعتر برنامه هستهای ایران، افزایش سطح غنیسازی، گسترش تعداد سانتریفیوژها، و حتی کاهش همکاری با آژانس منجر شود. اروپا با این اقدام نهتنها همه ابزارهای دیپلماتیک خود برای تأثیرگذاری بر برنامه هستهای ایران را از دست میدهد، بلکه بهطور کامل از فرآیندهای تصمیمگیری مرتبط با موضوع هستهای ایران کنار گذاشته خواهد شد. این امر میتواند به انزوای کامل اروپا در مذاکرات آینده منجر شود، در حالی که ایران با حمایت چین و روسیه و احتمالاً دیگر بازیگران غیرغربی، مسیر خود را بدون توجه به فشارهای اروپا ادامه خواهد داد. در نتیجه، اروپا با این اقدام خود را در موقعیتی قرار میدهد که هیچ اهرمی برای مدیریت تنشها با ایران یا تأثیرگذاری بر سیاستهای منطقهای آن نخواهد داشت، و این تصمیم میتواند به تشدید بیاعتمادی متقابل و حتی اقدامات متقابل غیرقابل پیشبینی از سوی ایران، مانند بازنگری در تعهداتش به معاهده NPT، منجر شود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا