میراث پرچالش دولت سیزدهم در بزرگ‌ترین بنگاه انرژی کشور

میراث پرچالش دولت سیزدهم در بزرگ‌ترین بنگاه انرژی کشور

پس از تغییر دولت، نگاه‌ها به وضعیت نابسامان هلدینگ خلیج فارس دوخته شده است؛ مجموعه‌ای که روزگاری نماد اقتدار صنعتی کشور بود، اما اکنون با چالش‌های مدیریتی و ساختاری جدی مواجه است. محمد شریعتمداری، وزیر پیشین و چهره باتجربه اقتصادی، مأموریت یافته تا در نقش آواربردار، خرابی‌های به‌جا مانده از دوران مدیریت یاران سعید جلیلی را سامان دهد.

هلدینگ خلیج فارس، به‌عنوان بزرگ‌ترین مجموعه فعال در حوزه انرژی کشور، در سال‌های اخیر دستخوش تغییرات و تصمیماتی شده که اکنون آن را در موقعیتی بحرانی قرار داده است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که این وضعیت، نتیجه مدیریت سیاسی‌شده و انتصاب‌های غیرتخصصی در دوران دولت سیزدهم است؛ دورانی که یاران نزدیک به سعید جلیلی نقش پررنگی در هدایت این بنگاه عظیم ایفا کردند.

اکنون با روی کار آمدن دولت جدید، محمد شریعتمداری مأموریت یافته تا خرابی‌های به‌جا مانده را ترمیم کند. او که سابقه وزارت در حوزه‌های مختلف اقتصادی را در کارنامه دارد، با چالش سنگینی روبه‌روست: بازگرداندن اعتماد عمومی، احیای ساختارهای حرفه‌ای، و جلوگیری از تداوم روندهای ناکارآمدی که در سال‌های گذشته بر این مجموعه سایه افکنده‌اند.

هلدینگ خلیج فارس نه‌تنها از نظر حجم سرمایه و تولید، بلکه از منظر تأثیرگذاری بر بازار انرژی کشور، نقشی کلیدی دارد. از همین رو، وضعیت فعلی آن می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای در سطح ملی داشته باشد. برخی تحلیلگران بر این باورند که بازسازی این مجموعه نیازمند اصلاحات عمیق، شفاف‌سازی عملکرد گذشته، و بازگشت به اصول حرفه‌ای مدیریت صنعتی است.

 

چگونه بزرگ‌ترین هلدینگ انرژی کشور به نقطه بحران رسید؟

در این میان، پرسش‌هایی جدی مطرح است: چگونه بزرگ‌ترین هلدینگ انرژی کشور به این نقطه رسید؟ نقش انتصاب‌های سیاسی و غیرفنی تا چه اندازه در این بحران مؤثر بوده‌اند؟ و آیا شریعتمداری می‌تواند با تکیه بر تجربه و اعتبار خود، مسیر بازسازی را هموار کند؟

هلدینگ خلیج فارس امروز در نقطه‌ای ایستاده که بازسازی آن نه‌تنها یک ضرورت اقتصادی، بلکه یک آزمون بزرگ برای دولت جدید و شخص محمد شریعتمداری است. میراثی که از دولت سیزدهم و مدیریت یاران سعید جلیلی به‌جا مانده، نشان می‌دهد که سیاست‌زدگی در بنگاه‌های کلان اقتصادی می‌تواند تبعاتی فراتر از یک دوره مدیریتی داشته باشد.

اکنون زمان آن رسیده که با نگاهی واقع‌گرایانه، تخصص‌محور و شفاف، مسیر اصلاحات در این مجموعه آغاز شود. اگر شریعتمداری بتواند با بهره‌گیری از تجربه و عقلانیت، ساختار مدیریتی و عملیاتی هلدینگ را بازتعریف کند، نه‌تنها اعتماد از دست‌رفته احیا خواهد شد، بلکه این مجموعه می‌تواند بار دیگر به جایگاه راهبردی خود در اقتصاد انرژی کشور بازگردد.

بازسازی هلدینگ خلیج فارس، آزمونی است برای عبور از مدیریت شعاری به مدیریت حرفه‌ای؛ آزمونی که نتیجه‌اش می‌تواند الگویی برای اصلاح سایر نهادهای اقتصادی کشور باشد.

دیدگاهتان را بنویسید