تحولات اخیر، بهویژه حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران و پاسخهای نظامی و سیاسی ایران، تأثیرات چندلایهای بر روابط بینالملل دارد که میتوان آنها را در چند محور اصلی بررسی کرد:
۱. افزایش تنش در نظام بینالملل
این تحولات موجب تشدید فضای بیاعتمادی در روابط بینالملل شدهاند. بسیاری از کشورها، بهویژه در اروپا و آسیا، نگران گسترش درگیری به سطحی فراتر از منطقه هستند. این نگرانیها باعث شده تا برخی دولتها خواستار بازگشت فوری طرفها به مسیر دیپلماسی شوند.
۲. تضعیف نهادهای چندجانبه
حمله به تأسیسات هستهای، بدون مجوز شورای امنیت، از سوی برخی تحلیلگران بهعنوان تضعیف نظم حقوقی بینالمللی و نادیدهگرفتن نهادهای چندجانبه تلقی شده است. این موضوع میتواند مشروعیت نهادهایی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا سازمان ملل را در مدیریت بحرانها زیر سؤال ببرد.
۳. افزایش شکاف میان قدرتهای جهانی
رویکردهای متفاوت چین، روسیه، اتحادیه اروپا و آمریکا نسبت به این بحران، شکافهای ژئوپلیتیکی را پررنگتر کرده است. برخی کشورها از اقدام نظامی آمریکا انتقاد کردهاند، در حالی که برخی دیگر آن را اقدامی بازدارنده دانستهاند. این اختلافات میتواند بر توازن قدرت جهانی و اتحادهای سنتی تأثیر بگذارد.
۴. بازتعریف نقش ایران در منطقه
ایران با اتخاذ موضعی تهاجمی و اعلام آمادگی برای جنگی فرسایشی، تلاش دارد جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر تعیینکننده در معادلات منطقهای تثبیت کند. این موضوع میتواند موازنه قدرت در خاورمیانه را تغییر دهد و بر روابط ایران با کشورهای همسایه و قدرتهای جهانی تأثیر بگذارد.
۵. افزایش بیثباتی در بازارهای جهانی
بازارهای انرژی، حملونقل و کالاهای اساسی بهشدت تحت تأثیر این تحولات قرار گرفتهاند. افزایش قیمت نفت، نگرانی از اختلال در مسیرهای تجاری و کاهش سرمایهگذاری خارجی در منطقه، از جمله پیامدهای اقتصادی این بحران هستند.