هدف ترامپ در جهان تقویت دلار و بازگشت عظمت به آمریکاست. به همین دلیل از حمایت اروپا دست برمیدارد و برخلاف دموکراتها به جای روسیه و ایران به تقابل با چین میپردازد.
حامد شایگان: ترامپ با وعده «آمریکا اول» دوباره به کاخ سفید راه یافت. او قصد دارد با کاهش مالیاتها، افزایش اشتغال، سختگیری بیشتر روی معاملات با چین از طریق افزایش تعرفهها صنایع داخلی را تقویت کند و به این وعده خود جامه عمل بپوشاند. اما این هدف ترامپ تنها اقتصاد آمریکا را تحت تأثیر قرار نمیدهد، بلکه اثراتش میتواند تمام نقاط جهان را در بربگیرد.
بسیاری از مقامات کشورها در پیام تبریک به ترامپ احساسات زیادی به خرج داده اند چون نگران موضعگیری او در قبال قوانین تجاری بینالمللی و کنوانسیونهای محیط زیستی و … هستند. هدف ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریش برای همگان مشخص شده که در حوزه انرژی قوانین سختگیرانه ای ندارد تا غولهای نفتی آمریکا بازار جهانی را تسخیر کنند، حتی اگر این مسأله منجر به فشار مضاعف به اروپا شود. چندان جای تعجب ندارد. بر همین مبناست که پوتین بعد از انتخابات ترامپ به اروپاییها پیشنهاد داده تا با اوکراین برای انتقال گاز مذاکره کنند تا شاید از اروپا درمقابل سیاستهای آمریکا محورش در سرمای زمستان محافظت شود.
از طرف دیگر هدف ترامپ از افزایش قیمت سوخت و رشد ارزش جهانی دلار سود بیشتر برای آمریکاست اما احتمالاً قیمت کالاهای اساسی و مواد اولیه افزایش مییابد، انهم در شرایطی که نرخ تورم در بازارهای جهانی همچنان بالاست و بسیاری از سرمایهگذاری در کشورهای نوظهور خوشبین بودند که تورم روندی نزولی خواهد داشت اما با تغییر روند آنها با چالشهای جدی مواجه میشوند.
بررسی دوره قبل نشان میدهد که در زمان ریاست جمهوری ترامپ، برخی صنایع آمریکایی خیلی رشد کردند. بخشهای انرژی، دفاعی و ساختوساز با کاهش قوانین سختگیرانه و افزایش بودجههای دولتی مواجه شدند در نتیجه اوضاع خوبی پیدا کردند. ولی کشاورزی و صنایع خودرو خیلی ضربه خوردند، چون جنگ تجاری و تعرفهها فشار زیادی روی این محصولات وارد کرد. حتی فروشگاههای خردهفروشی سنتی هم با مشکلات زیادی روبهرو شدند، چون در آمریکا مردم بیشتر خرید اینترنتی میکردند.
در سطح جهانی هم سیاستهای ترامپ تأثیر زیادی گذاشت. صنعت نفت و انرژی آمریکا رشد کرد و به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت تبدیل شد، تعرفهها باعث افزایش قیمتها در بازارهای فولاد و آلومینیوم شد و به اقتصاد کشورهای صنعتی آسیب زد. کشورهای مصرفکننده با هزینه بیشتری روبرو شدند. همین مسأله باعث شده بعد از انتخاب ترامپ تا بار دیگر مقامات اتحادیه اروپا از مجارستان گردهم آینده تا به فکر راه حلی برای تقویت اروپا بدون حمایت آمریکا باشند.
از طرف دیگر جنگ تجاری با چین و اعمال تعرفهها بالاتر برای برخی محصولات، تجارت جهانی را با تغییراتی روبرو میکند. چین برای فروش محصولات خود در بازارهای جدید دست به دامپینگ میزند.
البته با توجه به مشکلات اقتصادی و سیاسی چین و فشارهای جهانی، منطقه خاورمیانه میتوامد جایگزین مناسبی برای آسیای جنوب شرقی باشد و فرصتهای جدیدی برای سرمایهگذاری ایجاد کند. در این سناریو، کشورهای خلیج فارس میتوانند با تکیه بر منابع طبیعی و موقعیت استراتژیک خود، نقش مهمی در تجارت انرژی ایفا کنند و بازار سهام در این کشورها رشد میکند.
در کوتاهمدت یک شوک کوچک به اقتصاد وارد میشود شود، اما در میانمدت و بلندمدت قطعاً به نفع اقتصاد و بورس ایران خواهد بود. چراکه اقتصاد ایران کامودیتی محور است. باید توجه داشت که صنایع ایران به دلیل نرخ استهلاک بالاتر از سرمایهگذاری هر سال فرسودهتر شده و از تکنولوژی روز عقبتر افتاده اند. بنابراین تورم میتواند باعث پویایی آنها شود. به عبارت دیگر، در شرایط تورممحور، هم سمت تقاضا و هم عرضه بهطور غیرمستقیم فعال میشوند. در این وضعیت، به مرور شاهد رونق خرید و فروش ملک و افزایش قیمتها در بورس خواهیم بود. بنابراین، انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهور میتواند به شکل مثبتی اقتصاد و بورس ایران را تحت تأثیر قرار بدهد. اما راهکار واقعی این نیست و ایران باید به جذب سرمایهگذاری از کشورهای عضو بریکس و شانگهای اقدام و حتی برخی کشورهای اروپایی را میتواند به سرمایهگذاری در ایران تشویق کند.
از طرف دیگر هدف ترامپ تضعیف دلار تحت تاثیر تحریمهای خارجی نیست. سازمان بریکس نیز تهدیدی علیه دلار محسوب میشود. به همین دلیل هرگونه سیاستگذاری که منجر به تقویت جبهه شرقی شود به زیان ترامپ خواهد شد. به یژه اینکه کشورهای اروپایی ممکن است برای دور شدن از چالشهای تامین انرژی احتمالاً استراتژی جدیدی در قبال ایران و روسیه تدوین خواهند کرد.
همچنین تغییرات در سیاستهای اقتصادی آمریکا و حمایت از تولید داخلی با افزایش تعرفهها، رشد تولید و مصرف بالای نفت را به همراه خواهد داشت. در نتیجه فرصتی برای کشورهای نوظهور و کشورهای نفتی حاشیه خلیج فارس فراهم میشود تا بتوانند بازارهای صادرات نفت خود را توسعه دهند.
از طرف دیگر ترامپ برای وفا به وعده صلح در خاورمیانه بیشتر تلاش میکند تا با توسعه روابط کشورهای عربی با اسرائیل هم منافع این کشور را تامین کند. اما سطح تنشها را کاهش دهد. به همین دلیل احتمالا به زودی اثرات این رویکرد در اقتصاد کشورهای منطقه نمایان شود.
با توجه به اینکه انتخابات آمریکا تعیین تکلیف شده و دولت منفعل کنونی آمریکا درگیر حاشیههای حزبی شده است اثرات حضور ترامپ از همین هفته احتمالاً بازار را تحتالشعاع قرار میدهد و کشورهای رقیب مانند چین به سرعت برای جلوگیری از افت بیشتر پول ملی خود از محرکهای اقتصادی جدید رونمایی میکنند.
البته اقتصاد ایران فعلاً واکنشی نسبت به ترامپ نداشته و دلار تحت تاثیر ریسکهای ژیوپولتیک به اندازه کافی رشد کرده است ادامه این روند احتمالاً میتواند روی بازارهای مالی تاثیر بگذارد. اما سناریوهای درباره تغییر رویکرد ترامپ در قبال ایران وجود دارد. همین مسأله باعث شده بازارها در ایران کمی با احتیاط عمل کنند. اما به طور کلی سیاستهای ترامپ و بسته محرک چین تاثیر مثبتی بر اقتصاد کامودیتی محور ایران دارد و ترکیب این دو میتواند وضعیت خوبی برای بازار و بورس ایران ایجاد کند. مگر اینکه سناریو تشدید تحریمها شرایط دیگری را رقم بزند. البته با موقعیت کنونی جهان احتمال آن کم است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا