صنعت فولاد اروپا که روزگاری ستون فقرات قدرت صنعتی این قاره بود، امروز با بحرانی عمیق و ساختاری دستبهگریبان است. کاهش تولید به پایینترین سطح چند دهه اخیر، افت تقاضا در بخشهای کلیدی، فشار هزینههای انرژی و مقررات سختگیرانه کربنی، سهم اروپا را از تولید جهانی فولاد به کمتر از ۸ درصد رسانده است. در حالی که پروژههای فولاد سبز امیدی تازه برای آینده ایجاد کردهاند، هزینههای بالای این فناوری و رقابت شدید واردات ارزان، مسیر احیای صنعت فولاد اروپا را دشوارتر از همیشه ساخته است.
به گزارش سرمایه فردا، صنعت فولاد اروپا که زمانی یکی از ارکان اصلی قدرت صنعتی این قاره بهشمار میرفت، امروز با بحرانی عمیق و ساختاری روبهرو است. از دهه ۱۹۵۰ میلادی تا اواخر قرن بیستم، فولادسازی در کشورهایی مانند آلمان، فرانسه، ایتالیا، بریتانیا و لهستان، نماد رشد صنعتی و زیربنای توسعه اقتصادی بود، اما اکنون همان صنایع با فشار بیسابقهای از سوی بازار جهانی، هزینههای انرژی، مقررات زیستمحیطی و کاهش تقاضای داخلی مواجهاند. طبق گزارش انجمن فولاد اروپا (EUROFER) در سال ۲۰۲۴، تولید فولاد خام در اتحادیه اروپا به حدود ۱۲۶ میلیون تن رسیده که پایینترین سطح در چند دهه اخیر است. ناصر غریب نژاد کارشناس اقتصادی در مقاله زیر به بررسی افول صنعت فولاد اروپا پرداخته است که در ادامه می خوانید؛
در حالی که در سال ۲۰۱۸ رقم تولید فولاد اروپا نزدیک به ۱۶۰ میلیون تن بود، کاهش حدود ۳۴ میلیون تنی ظرف پنج سال اخیر نشان میدهد که صنعت فولاد اروپا با رکودی فراتر از نوسانات معمول بازار روبهرو است. استفاده از ظرفیت تولیدی در این صنعت به حدود ۶۰ درصد رسیده، در حالی که حد نرمال آن در صنایع سنگین بالای ۸۵ درصد است. این به معنای آن است که بخش بزرگی از کورهها و خطوط تولید یا تعطیل شده یا با حداقل فعالیت کار میکنند. ارزش کل صنعت فولاد در اروپا حدود ۱۹۱ میلیارد یورو تخمین زده شده و بیش از ۳۰۰ هزار نفر به صورت مستقیم در این صنعت مشغول به کار هستند. با احتساب زنجیرههای تأمین، صنایع پاییندستی، حملونقل و خدمات وابسته، حدود ۲.۶ میلیون شغل در اروپا به فولاد وابسته است. اما طی پانزده سال گذشته، دستکم ۱۰۰ هزار شغل مستقیم در کارخانههای فولادسازی از بین رفته و این روند همچنان ادامه دارد.
بسیاری از کارخانهها در کشورهای اروپای مرکزی و شرقی یا در حال تعطیلیاند یا با کاهش تولید مواجه شدهاند. در آلمان، تولید فولاد در سال ۲۰۲۳ حدود ۳۵ میلیون تن بود که نسبت به میانگین تاریخی این کشور (۴۵ میلیون تن) کاهش چشمگیری دارد. در ایتالیا تولید از ۲۴ میلیون تن به حدود ۲۰ میلیون تن رسیده و در فرانسه نیز از ۱۵ میلیون به حدود ۱۱ میلیون تن کاهش یافته است. کشورهای کوچکتری مانند بلژیک، هلند، چک و لهستان نیز کاهش مشابهی را تجربه کردهاند. در سمت تقاضا نیز وضعیت نگرانکننده است.
بر اساس گزارش انجمن فولاد اروپا، تولید فولاد خام اتحادیه در سال ۲۰۲۴ به پایینترین سطح چند دهه اخیر یعنی ۱۲۶ میلیون تن رسیده است. این کاهش در حالی رخ داده که ظرفیت تولید تنها با ۶۰ درصد توان فعال است و بیش از ۱۰۰ هزار شغل مستقیم طی پانزده سال گذشته از بین رفته است. واردات فولاد نیز اکنون حدود ۲۸ درصد مصرف اروپا را تأمین میکند و رقابت را برای تولیدکنندگان داخلی دشوارتر ساخته است
مصرف ظاهری فولاد در اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۴ حدود ۱۳۲ میلیون تن گزارش شده که ۳.۸ درصد کمتر از سال قبل است. بخشهای کلیدی مانند خودروسازی، ساختمان و ماشینآلات صنعتی، که بیشترین مصرف فولاد را دارند، بهدلیل رکود اقتصادی و کاهش سرمایهگذاری، سفارشهای خود را کاهش دادهاند. بخش خودروسازی به تنهایی حدود ۲۰ درصد فولاد اروپا را مصرف میکند، اما با گذار به خودروهای برقی، تغییر ساختار تولید و افت فروش در بازار جهانی، تقاضا برای فولاد سنتی در این بخش کمتر شده است. در بخش ساختمان نیز افزایش نرخ بهره و رکود ساختوساز در کشورهای بزرگ باعث کاهش مصرف فولاد ساختمانی شده است. در همین زمان، سهم واردات فولاد به بازار اروپا بهطور مداوم در حال افزایش است.
قیمتهای پایینتر فولاد از تولید داخلی
طبق دادههای EUROFER، حدود ۲۷ تا ۲۸ درصد فولاد مصرفی اتحادیه از خارج تأمین میشود؛ کشورهایی مانند چین، ترکیه، هند، روسیه و کره جنوبی صادرکنندگان اصلیاند. فولاد وارداتی بهدلیل هزینه تولید پایینتر، انرژی ارزانتر و یارانههای دولتی در کشورهای مبدا، با قیمتهای پایینتر از تولید داخلی وارد بازار میشود. این مسئله رقابت را برای کارخانههای اروپایی دشوار کرده است. صادرات فولاد اتحادیه نیز از حدود ۲۲ میلیون تن در سال ۲۰۱۹ به ۱۵ میلیون تن در سال ۲۰۲۳ کاهش یافته که نشانه از دستدادن سهم جهانی است. اما بحران فقط اقتصادی نیست؛ ریشههای آن در سیاستهای انرژی، محیطزیست و صنعتی اروپا نیز قرار دارد.
تولید فولاد یکی از صنایع پرمصرف انرژی و پرانتشار کربن است. مقررات جدید اتحادیه اروپا در قالب «مکانیسم تعدیل کربن در مرزها» (CBAM) از تولیدکنندگان اروپایی میخواهد که انتشار کربن خود را تا سال ۲۰۳۰ به شدت کاهش دهند. این سیاست در راستای گذار به فولاد سبز طراحی شده، اما هزینههای بسیار بالایی را بر دوش صنایع گذاشته است. فناوریهای جدید مانند استفاده از هیدروژن برای احیای آهن و جایگزینی کوره بلند با کوره قوس الکتریکی نیازمند میلیاردها یورو سرمایهگذاری است. در حالی که تولیدکنندگان اروپایی با هزینههای انرژی بالا و بازار محدود روبهرو هستند، امکان جذب چنین سرمایههایی دشوار به نظر میرسد. به همین دلیل بسیاری از شرکتهای بزرگ از دولتها خواستهاند بستههای حمایتی مالی و انرژی ارزانتری ارائه دهند.
طبق گزارش شرکت تحقیقاتی S&P Global در سال ۲۰۲۵، هزینه برق برای صنایع فولاد اروپا بهطور میانگین ۲ تا ۲.۵ برابر بیشتر از رقبای آسیایی است. در همین حال، تولید فولاد در چین از مرز ۱ میلیارد تن گذشته و در هند نیز به بیش از ۱۳۰ میلیون تن رسیده است. یعنی دو کشور آسیایی به اندازه کل قاره اروپا و بیشتر تولید میکنند. مازاد ظرفیت جهانی فولاد در حال حاضر بیش از ۵۰۰ میلیون تن است که حدود چهار برابر تولید اتحادیه اروپا محسوب میشود. این مازاد ظرفیت باعث شده تا بازار جهانی فولاد در فشار عرضه قرار گیرد و قیمتها پایین بماند. تولیدکنندگان اروپایی که هزینه تولیدشان بالاتر است، توان رقابت قیمتی ندارند.
در کنار این عوامل، هزینههای حملونقل، مالیات کربن و محدودیتهای زیستمحیطی نیز فشار مضاعفی وارد کردهاند. بهعنوان نمونه، شرکت آرسلورمیتال (ArcelorMittal) در سال ۲۰۲۳ اعلام کرد چند خط تولید در آلمان و فرانسه را موقتاً تعطیل میکند تا زیان ناشی از هزینه انرژی را کاهش دهد. شرکتهای تاتا استیل در بریتانیا و تیسنکروپ در آلمان نیز از برنامههای مشابهی خبر دادهاند. در فرانسه، دولت برای جلوگیری از ورشکستگی برخی کارخانهها مجبور به اعطای یارانه مستقیم انرژی شده است. همزمان با افت تولید، نوآوری در صنعت فولاد اروپا در مسیر فولاد سبز یا بدون کربن پیش میرود. پروژههایی مانند HYBRIT در سوئد و SALCOS در آلمان تلاش میکنند فولاد را با استفاده از هیدروژن سبز تولید کنند.
پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ حدود ۱۵ درصد فولاد اروپا با فناوریهای کمکربن تولید شود. با این حال، این پروژهها در مقیاس صنعتی هنوز گران هستند. هزینه تولید فولاد سبز در حال حاضر ۵۰ تا ۸۰ درصد بیشتر از فولاد سنتی است. تا زمانی که قیمت انرژیهای تجدیدپذیر کاهش نیابد و سیاستهای حمایتی قویتر اعمال نشود، این فناوری نمیتواند جایگزین کامل روشهای فعلی شود.
کاهش سهم اروپا از تولید جهانی فولاد
دادههای موسسه World Steel Association نشان میدهد که سهم اروپا از تولید جهانی فولاد در سال ۲۰۰۰ حدود ۲۵ درصد بود، اما در سال ۲۰۲۴ این سهم به کمتر از ۸ درصد کاهش یافته است. این تغییر بیانگر جابهجایی قدرت صنعتی از غرب به شرق است. چین، هند، کره جنوبی و ترکیه به بازیگران اصلی تبدیل شدهاند. حتی آمریکا با وجود ظرفیت کمتر، به دلیل هزینه انرژی پایینتر و حمایتهای دولتی، وضعیت بهتری از اروپا دارد.
اروپا علاوه بر رکود تقاضا در بخشهای کلیدی مانند خودروسازی و ساختمان، با فشار هزینههای انرژی و مقررات سختگیرانه کربنی مواجه است. هزینه برق صنایع فولاد اروپا ۲ تا ۲.۵ برابر رقبای آسیایی است و در حالی که چین بیش از یک میلیارد تن فولاد تولید میکند، سهم اروپا از تولید جهانی به کمتر از ۸ درصد کاهش یافته است. پروژههای فولاد سبز در آلمان و سوئد امید تازهای برای آینده ایجاد کردهاند، اما هزینه تولید آنها ۵۰ تا ۸۰ درصد بیشتر از فولاد سنتی است و نیازمند حمایتهای گسترده دولتی خواهد بود
از نظر مصرف سرانه نیز تغییراتی دیده میشود. در سال ۲۰۱۰ مصرف سرانه فولاد در اتحادیه اروپا حدود ۳۴۰ کیلوگرم بود، اما اکنون به حدود ۲۶۰ کیلوگرم کاهش یافته است. این عدد در چین حدود ۶۵۰ کیلوگرم و در کره جنوبی بیش از ۹۰۰ کیلوگرم است. چنین فاصلهای نشان میدهد که رکود تقاضا در اروپا ساختاری است، نه صرفاً چرخهای. در مجموع، بحران فولاد اروپا ترکیبی از سه عامل است: کاهش رقابتپذیری، فشار سیاستهای اقلیمی و ضعف در تقاضای داخلی. اگرچه اتحادیه اروپا سیاستهای جدیدی برای حفاظت از صنایع خود تدوین کرده، مانند تعرفههای ضددامپینگ یا مکانیسم مالیات کربن مرزی، اما اجرای این سیاستها نیز در کوتاهمدت هزینهزا است.
انجمن فولاد اروپا هشدار داده است که اگر اقدام فوری صورت نگیرد، اروپا ممکن است بخش عمده ظرفیت فولادسازی خود را از دست بدهد و به واردکننده خالص فولاد تبدیل شود. در مقابل، برخی کشورها مانند آلمان، سوئد و هلند با طرحهای صنعتی سبز در تلاشند تا از بحران فرصتی برای تحول بسازند. آلمان ۲ میلیارد یورو برای حمایت از پروژههای فولاد کمکربن اختصاص داده است و سوئد نیز نخستین کارخانه فولاد سبز جهان را در شهر لولئا راهاندازی کرده است.
در آینده نزدیک، موفقیت یا شکست این طرحها میتواند مسیر کل صنعت را تعیین کند. اگر این گذار بهدرستی مدیریت شود، اروپا ممکن است بتواند دوباره در حوزه فناوری و نوآوری در فولاد پیشرو شود، هرچند احتمال بازگشت به حجم تولید گذشته بعید است. چشمانداز کوتاهمدت حاکی از آن است که تولید فولاد اروپا در سال ۲۰۲۵ نیز کمتر از ۱۳۰ میلیون تن باقی خواهد ماند. تا زمانی که هزینه انرژی کاهش نیابد و تقاضای صنعتی احیا نشود، بعید است ظرفیتها بهطور کامل فعال شوند. بحران کنونی در واقع بازتابی از وضعیت کلی اقتصاد صنعتی اروپا است: قارهای که میکوشد همزمان هم به سمت کربنزدایی حرکت کند و هم رقابت جهانی خود را حفظ کند، اما در میانه این مسیر با فشارهای سنگینی روبهرو شده است. در نهایت، اگرچه فولاد اروپا هنوز از نظر فناوری و کیفیت در سطح بالایی قرار دارد، اما از نظر حجم، سودآوری و پایداری اقتصادی، در یکی از دشوارترین مقاطع تاریخی خود قرار گرفته است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا