هلند با منابع محدود آب و زمین، به دومین صادرکننده بزرگ محصولات کشاورزی در جهان تبدیل شده است. این موفقیت حاصل برنامهریزی بلندمدت، بهرهگیری از فناوریهای نوین، تمرکز بر مزیت نسبی و نگاه جهانی به کشاورزی است. در مقابل، ایران با منابع طبیعی گسترده، همچنان با چالشهای مدیریتی، ناترازی آب و ضعف در سیاستگذاری کشاورزی مواجه است. این گزارش با بررسی مدل کشاورزی هلند، پیشنهادهایی برای تحول کشاورزی ایران ارائه میدهد.
به گزارش سرمایه فردا، از نظر وزنی، ۶۰ تا ۷۰ درصد علوفه مورد نیاز دامپروری در هلند، در قالب واردات کنجاله سویا و ذرت از کشورهایی مانند برزیل و آرژانتین و اکراین تامین می شود. چنانچه منابع آب آبی و آب مجازی را در نظر بگیریم، بیش از ۹۰ درصد آب لازم برای تولید علوفه برای صنعت دامداری هلند در خارج از هلند مصرف شده و به سپس به شکل محصولات علوفه ای وارد این کشور شده است. بخش کوچکتری از علوفه مورد نیاز در هلند در داخل این کشور و عمدتا به شکل دیم کاری (به دلیل میزان و پراکنش مناسب بارندگی) تولید می شود. در غیر اینصورت محال بود هلند بتواند با تولید علوفه در داخل کشور به این موقعیت دست یابد، چون منابع زمین و آب کافی برای تولید علوفه مورد نیاز را نداشت. کمتر از یک درصد از منابع آب شیرین هلند در تولید محصولات دامی در این کشور مصرف می شود. چون کشور ما کشور خشکی است و بارندگی ها از نوع زمستانه هستند، شریط برای تولید علوفه رایج به شکل دیم کاری مناسب نیست. بنابراین، تولیدات دامی در کشور ما عمدتا متکی به علوفه ای هستند که با آبیاری تولید می شود.
در حال حاضر حدود ۲۵ درصد از منابع آب کشور برای تولید علوفه صرف می شود و این در حالی است که مقادیر زیادی علوفه به شکل دانه ذرت و سویا و کنجاله سویا وارد کشور می شود. در این ارتباط شایسته است این موارد مد نظر قرار گیرد: صادرات محصولات دامی مد نظر نباشد، برای کمک به بحران آب کشور واردات بیشتر علوفه مدنظر باشد، استفاده از تلفات-ضایعات کشاورزی به عنوان علوفه مورد تاکید قرار گیرد، تولید و استفاده از علوفه غیر رایج مورد بررسی و استفاده قرار گیرد (مثل استفاده از تریتیکاله و جو به جای ذرت برای سیلو کردن).
*8.صادرات محصولات باغبانی با آب بری کم*: چنانچه بیان شد، غیر از محصولات دامی، هلند در تولید و صاردات محصولات باغبانی (عمدتا گل و سبزیجات) پیشرو است. این محصولات با آب بری کم در این کشور تولید می شوند که به دو دلیل است. اول این که بخش زیادی از این محصولات در گلخانه های پیشرفته با حداقل مصرف آب تولید می شوند و دیگری این که به دلیل درجه خشکی پایین در هلند، آن بخشی که در مزارع باز تولید می شوند نیز به آب آبیاری زیادی نیاز ندارند. جالب آن که کل آب مصرفی در کشاورزی هلند کمی بیش از ۱۰ میلیارد متر مکعب آب است که حدود ۱۵ درصد آن از منابع داخلی خرج می شود و ۸۵ درصد باقی مانده به شکل محصولات با آب بری بالا (مثل ذرت، سویا، برنج) از خارج وارد می شوند. بخش عمده منابع آب داخلی این کشور (حدود ۸۵ درصد) صرف تولید محصولات باغبانی با ارزش بالا در مزارع و گلخانه ها می شود. مابقی صرف تولید گیاهان زراعی مثل غلات، سیب زمینی و چغندر قند می گردد و چنان چه بیان شد کمتر از یک درصد آن در پرورش دام ها مورد استفاده قرار می گیرد. مطالعات در کشور ما نشان داده که با نظر داشت آب مجازی، سازگاری به کم آبی و اقتصاد آب، تولید سبزیجات و سیب زمینی دارای مزیت نسبی بالایی است و افزایش بهره وری در تولید این محصولات این مزیت را افزایش خواهد داد. در چنین شرایطی تولید بیشتر سبزیجات در فضای بسته و صادرات این محصولات که دارای بازار منطقه ای هستند می تواند مد نظر قرار گیرد و در مقابل برای حفظ منابع آب مقادیر بیشتری محصولات آب بر مثل قند و برنج وارد شوند.
تحول کشاورزی هلند نشان میدهد که کشاورزی موفق نیازمند برنامهریزی و سرمایه گذاری بلندمدت، استفاده از فناوریهای نوین، احترام به اصول محیطی زیستی و تولید بر پایه مزیت نسبی است. برای ایران، میتوان چند نکته کلیدی را بهعنوان درس برداشت کرد:
* یکپارچهسازی و مکانیزاسیون اراضی و تبدیل کشاورزی معیشتی به کشاورزی مدرن.
* حرکت بهسوی کشاورزی دانشبنیان با اتکا به دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی با هدف افزایش بهرهوری و فشرده سازی کشاورزی.
* تقویت کشاورزی گلخانهای و باغبانی بهجای توسعه بیرویه محصولات پرمصرف آبی.
* مدیریت پایدار منابع آب و خاک با بهرهگیری از کشاورزی چرخهای و کاهش ضایعات.
* تمرکز بر صادرات با ارزش افزوده بالا و استفاده از ایران بهعنوان هاب صادراتی منطقه.
* تولید بر اساس مزیت نسبی اقلیمی و پرهیز از خودکفایی مطلق در همه محصولات.
این تجربه نشان میدهد که کشاورزی پایدار در گرو سرمایه گذاری، دانش، سیاستگذاری هوشمند، و نگاهی جهانی است؛ انجه میتواند آینده کشاورزی ایران را متحول کند، تولید بیشتر از هر واحد منابع و نهاده های مورد استفاده است.
[۹/۱۵, ۸:۲۷ PM] فدایی کشاورزی: خشک شدن کامل یا نیمه کامل پیکره های آبی کشور و نیز سدها و تخلیه منابع آب زیرزمینی تا حد زیادی ناشی از برداشت بیش از حد است که خود مشکلات ثانویه مثل فرونشست زمین و افزایش گرد و غبار را به دنبال داشته است.
*۴.کشاورزی چرخهای* از سال ۲۰۰۰ به بعد رویکرد کشاورزی چرخهای در هلند شکل گرفته است. هدف اصلی این رویکرد استفاده بهینه و چند باره از منابع، کاهش ضایعات و تبدیل پسماندها به ورودیهای جدید (مانند استفاده از ضایعات در تغذیه دام) بود. این اقدام هلند را به الگویی در پایداری کشاورزی بدل کرد. برخی جنبه های مهم این کشاورزی عبارتند از: تمرکز بر دانش و توسعه و صادرات آن (مثل انواع بذور، سیستمهای گلخانهای، سیستمهای مدیریت آب و هوش مصنوعی)، گسترش کشاورزی دقیق، که در هر نقطه از زمین به اندازه لازم از نهاده ها استفاده میکند و اثرات سو محیطی زیستی را به حداقل می رساند، توجه به کشت عمودی گلخانه ای به ویژه برای تولید سبزیجات، توجه به منابع جایگزین پروتینی مثل استفاده از حشرات، تولید پروتیین های گیاهی و تولید آزمایشگاهی گوشت، توجه به تبدیل ضایعات دامی به بیوگاز، کمپوست (برای صادرات)، بازیابی نزدیک به ۱۰۰ درصد آب در گلخانه ها و توجه به کنترل بیولوژیک آفات. در کشور ما در تمام زمینه های نامبرده، جای کار زیادی وجود دارد که به یک نمونه اشاره میشود. سالانه حدود ۳۰ میلیون تن تلفات-ضایعات کشاورزی در کشور وجود دارد که در وهله اول تلاش برای کاهش آن و در وهله بعد استفاده از آنها برای تغذیه دامها یا پرورش حشرات (برای تغذیه دامها) می تواند راهگشا باشد.
*۵.نقشآفرینی بهعنوان هاب صادراتی*: یکی از دستاوردهای مهم هلند، تبدیل شدن به یک هاب صادراتی است. حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد صادرات کشاورزی هلند، عبارت از فرآوری محصولات کشاورزی وارداتی و صادرات مجدد آن است. محصولاتی مانند قهوه، کاکائو و میوههای گرمسیری وارد، فرآوری و سپس صادر میشوند. (همچنین مقادیر زیادی سویا، ذرت، گندم و جو به عنوان غذای دام وارد می شود و سپس در قالب محصولات دامی صادر می شوند که در بند دیگری اشاره خواهد شد). کشور ما نیز به واسطه موقعیت کم نظیر خود می تواند نقش مشابهی ایفاد کند، که به نمونه های اشاره می شود. واردات میوه های گرمسیری مثل موز، اناناس و انبه از کشورهای مثل فیلیپین، پاکستان، عمان و هند و صادرات به کشورهای عراق و افغانستان، آسیای میانه و روسیه. واردات پسته، بادام و گردو از کشورهایی مثل افغانستان و امریکای جنوبی و صادرات به اروپا، چین و کشورهای خلیج فارس، واردات خرما از عراق و پاکستان و صادرات به هند و جنوب شرق آسیا، واردات پیاز و سیب زمینی از پاکستان و ترکمستان در فصل کمبود و صادرات به روسیه و عراق. برای محصولات دیگر مثل زعفران افغانستان، زردچوبه و فلفل هند و سریلانکا، گیاهان زینتی افریقا، حبوبات کانادا و استرالیا، برنج پاکستان و هند، میگو و ماهی عمان و پاکستان نیز فرصتهای عالی وجود دارد.
*۶. موفقیت در تجارت جهانی به جای خودکفایی غذایی*: هلند تلاش نمیکند همه نیازهای کشاورزی خود را در داخل تأمین کند. بلکه با تکیه بر مزیت نسبی، بخشی از محصولات را در داخل تولید و بقیه را وارد میکند. این رویکرد باعث شده منابع محدود کشور در مسیر تولیدات با ارزش افزوده بیشتر بهکار گرفته شوند. توجه به مزیت نسبی باعث شده هلند در تجارت جهانی کشاورزی موفقیت چشمگیر کسب کند. خودکفایی هلند در لبنیات و تخم مرغ بیش از ۲۰۰ درصد، در گوشت (خوک و مرغ) بیش از ۱۵۰ درصد، سبزیجات (گوجه فرنگی، فلفل، پیاز) بیش از ۲۰۰ درصد و سیب زمینی بیش از ۱۵۰ درصد است ولی در مقابل حدود ۲۵ درصد از میوه جات مورد نیاز، حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد غلات برای مصارف انسانی (مثل گندم و برنج)، کمتر از ۱۰ درصد روغن مورد نیاز، حدود ۵۰ درصد ماهی و آبزیان مورد نیاز را در داخل کشور تولید می کند و برای مابقی آن به واردات متکی است. در کشور ما هدف گذاری خودکفایی غذایی بوده است و طبیعی است که در این شرایط نمی توان عملکردی مشابه هلند را انتظار داشت. درکشور ما چنانچه بحث سازگاری به کم آبی و مزیت نسبی مد نظر قرار گیرد، شرایط برای محصولات پاییزه مثل گندم، جو، شکر از چغندر پاییزه و حبوبات و نیز سیب زمینی، سبزیحات و میوه ها مناسب تر است و بر عکس تولید تولید گیاهان علوفهای (یونجه، ذرت)، چغندر قند بهاره و برنج زیاد قابل توسعه نیست. همچنین توسعه کشتهای گلخانهای باید در دستور کار قرار گیرد.
*7. تولید و صادرات محصولات دامی بر اساس واردات علوفه*: چنانچه ذکر شد بخش مهمی از صادرات کشاورزی هلند محصولات دامی مثل گوشت، لبنیات و تخم مرغ است. این محصولات متکی به تولید گیاهان علوفه ای (مثل یونجه و ذرت) هستند که آب بری زیادی دارند.
[۹/۱۵, ۸:۲۷ PM] فدایی کشاورزی: *درسهایی از کشاورزی هلند*
سالهاست که در رسانه ها شاهد مقایسه کشاورزی هلند با کشاورزی کشورمان هستیم. این مقایسه ها توسط افراد مختلف از مسئولین گرفته تا کارشناسان و مردم معمولی صورت می گیرد و عمدتا شرایط اقلیمی، بارندگی و جمعیتی شمال کشور با هلند مقایسه میشود. اما، در این مقایسه ها به دلایل پیشرفت و راهی که کشاورزی هلند رفته است، به طور دقیق پرداخته نشده نمی شود و عموم اظهارنظرها، سطحی هستند.
کشاورزی هلند یکی از نمونههای کمنظیر در جهان است که توانسته در سرزمینی کوچک با محدودیت منابع طبیعی، به یکی از قدرتهای بزرگ تولید و صادرات محصولات کشاورزی تبدیل شود. این کشور با کمتر از ۴۲ هزار کیلومتر مربع وسعت و جمعیتی حدود ۱۸ میلیون نفر، دومین صادرکننده محصولات کشاورزی در جهان است و سالانه بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار صاردات محصولات کشاورزی دارد
. محصولات صادراتی اصلی هلند به ترتیب اهمیت عبارتند از: محصولات فرآوری شده (مثل کاکائو، قهوه، شکلات و آبجو)، انواع گل (مثل لاله، رز و ارکیده)، لبنیات (به ویژه پنیر و مقداری شیر خشک و کره)،سبزیجات (گوجه فرنگی، خیار، فلفل دلمه ای و نظیر اینها)، گوشت (گاو، خوک و طیور)، و تخم مرغ. بنابراین، صادرات اصلی کشاورزی هلند دو گروه محصولات هستند: باغبانی و دامی.
اما، کشاورزی هلند از ابتدا این گونه نبوده است و برای رسیدن به این نقطه دچار تحوّل شده است. توجه به مراحل تحوّل کشاورزی هلند و نیز مشخصات آن، به عنوان یک الگوی موفق، میتواند برای ما آموزنده باشد. در ادامه به برخی از این درس ها در دو بخش اشاره می شوالف: درسهایی که از مراحل تحوّل کشاورزی در هلند می توان آموخت:
*۱.گذار از کشاورزی معیشتی به کشاورزی مکانیزه تخصصی:* قبل از جنگ جهانی دوم مزارع هلند غالبا کوچک و شامل پرورش انواع مختلف گیاهان و دام ها با تمرکز بر تغذیه جمعیت داخلی کشور بوده است. پس از جنگ و در دهههای پیش از ۱۹۷۰، هلند کشاورزی خود را از حالت معیشتی و کمبازده به کشاورزی تخصصی و مکانیزه تغییر داد. این تحول با یکپارچهسازی اراضی و تقسیمبندی مناطق به کارکردهای متفاوت (مانند باغبانی، دامپروری و تولیدات خاص مانند خوک) صورت گرفت. در کشور ما اغلب مزارع کوچک هستند و به صورت معیشتی مورد بهره برداری قرار می گیرند که در نتیجه نفوذ و اثربخشی سرمایه گذاری، آموزش و تکنولوژی پایین و اتلاف منابع زیاد است. بنابراین، یکپارچه سازی بهرهبرداری از زمین (نه لزوما مالکیت) یکی از گلوگاه های مهم بهبود بهره وری در بخش کشاورزی کشور است که باید با الویت بالا مورد توجه قرار گیرد.
*۲.فشرده سازی کشاورزی بر اساس توسعه فناوری و دانشبنیانسازی*: این امر در دهههای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ رخ داد و هلند به قدرت کشاورزی امروزی تبدیل شد که خود حاصل همکاری دولت، بخش خصوصی و دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی است. در این دوره، سیاست اصلی هلند تمرکز بر توسعه فناوریهای نوین و فشردهسازی تولید بود. کشاورزی دانشبنیان بهعنوان راهبرد اصلی در دستور کار قرار گرفت و پژوهش و نوآوری جایگاه ویژهای یافت. ارقام پرمحصول گیاهی و دامی که از طریق به نژادی تولید شدند،
انقلابی در مدیریت و تولیدات گلخان های رخ داد و تولیدات دامی و گیاهی کاملا صنعتی شدند. نتیجه این شد که امروزه هلند یکی از بالاترین نرخ های بهره وری در کشاورزی را دارد. برای نمونه در حالی که تعداد دام کاهش یافت به دلیل فشرده سازی، تولید شیر نه تنها کاهش نیافت، بلکه افزایش پیدا کرد. در کشور ما بهره وری در بخش کشاورزی پایین است، به طوری که عملکردها کمتر از نصف ظرفیت محیطی هستند. بخشی از بهره برداری بی رویه از منابع آب و خاک در کشور خود ناشی از همین بهره وری پایین بخش کشاورزی است. به طوری که برای جبران بهره وری پایین، بهره برداری از منابع آب و خاک افزایش پیدا کرده و موجب تخریب گسترده طبیعت کشور شده است.
*۳.توجه به محیط زیست*: از دهه ۱۹۸۰ تاکنون مرحله دیگری از تحول در کشاورزی هلند اتفاق افتاده است. فشرده سازی کشاورزی که مستلزم مصرف بیشتر نهاده ها است، باعث مشکلات محیط زیستی در هلند شد، که مهمترین آنها تولید مقادیر عظیمی فضولات دامی و نیز تلفات نیتروژن و اثرات منفی آن بر محیط زیست، مثل اوتریفیکاسیون و آسیب به تنوع زیستی بودند.
در نتیجه، معیارهای سختگیرانه محیط زیستی در کشاورزی هلند اعمال شد و مقررات جدی برای حفاظت از منابع طبیعی و کاهش اثرات منفی کشاورزی بر محیط زیست به اجرا گذاشته شد. هلند یکی از کشورهای نمونه در ایجاد لکه ها و پرچین های بین مزارع برای افزایش تنوع زیستی است. در کشور ما برداشت بیش از حد آب اثرات محیط زیستی ویرانگری داشته است که خشک شدن دریاچه ارومیه با وسعتی بیش از ۵۰۰۰ کیلومتر مربع یکی از آنها است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا