در حالیکه رهبر انقلاب در سالگرد دولت چهاردهم بر ضرورت افزایش تولید و تنوع صادرات نفت تأکید کردند، گزارش اخیر اوپک از کاهش تولید ایران و واگذاری جایگاه سوم اوپک به امارات، زنگ خطری جدی برای اقتصاد کشور به صدا درآورده است. نفت، همچنان قدرتمندترین ابزار ایران برای ثبات ارزی، تأمین بودجه عمرانی، جذب سرمایه خارجی و جهش صنعتی است اما این ظرفیت، بدون اصلاح سیاستها و سرمایهگذاری هدفمند، به فرصتهای سوخته بدل خواهد شد.
به گزارش سرمایه فردا، در نقطهای ایستادهایم که نفت دیگر فقط یک منبع درآمد نیست، بلکه به میدان رقابت ژئوپلیتیکی و موتور محرک توسعه اقتصادی تبدیل شده است. بیانات اخیر رهبر انقلاب درباره عقبماندگی در روشهای تولید و ضرورت تنوعبخشی به صادرات نفت، همزمان با کاهش تولید ایران در گزارش اوپک، نشان میدهد که صنعت نفت کشور در یک بزنگاه تاریخی قرار دارد. اگر این صنعت بهدرستی بازآرایی نشود، نهتنها سهم بازار از دست خواهد رفت، بلکه اثرات منفی آن بر بودجه، تورم، سرمایهگذاری و امنیت اقتصادی کشور نیز تشدید خواهد شد. اکنون زمان آن رسیده که نفت را نه بهعنوان یک درآمد سنتی، بلکه بهعنوان یک اهرم راهبردی برای بازسازی اقتصاد ملی بازتعریف کنیم.
اقتصاد ایران در طول تاریخ معاصر خود، پیوندی ناگسستنی با صنعت نفت داشته است. این طلای سیاه، از زمان اکتشاف تا به امروز، نه تنها به عنوان اصلیترین منبع درآمد ارزی کشور، بلکه به مثابه یک اهرم استراتژیک برای پیشبرد اهداف توسعه صنعتی و تحقق رشد اقتصادی عمل کرده است. درآمدهای حاصل از صادرات نفت، همواره نیروی محرکه اصلی در تأمین مالی پروژههای زیربنایی، پشتیبانی از بودجه عمومی دولت، و تنظیمکننده تراز پرداختهای کشور بوده است. با این حال، این وابستگی عمیق، اقتصاد ایران را در برابر نوسانات بازارهای جهانی انرژی و تحولات ژئوپلیتیک آسیبپذیر ساخته است.
این گزارش به تحلیل نقش دوگانه و حیاتی نفت در اقتصاد ایران میپردازد. از یک سو، کانالهای کوتاهمدت و بلندمدتی را که از طریق آنها، توسعه تولید و صادرات نفت میتواند به رشد اقتصادی در بخشهای مولد منجر شود، تشریح میکند. از سوی دیگر، با استناد به گزارشهای اخیر اوپک، کاهش تولید برای نفت ایران در بازار جهانی پیش بینی شده به همین دلیل باید سیاست ها در راستای حفظ تولید و حتی تعریف پروژه های جدید بکار گرفته شود.. هدف این است که نشان داده شود چگونه بهرهبرداری هوشمندانه و حداکثری از پتانسیلهای صنعت نفت، نه به عنوان هدف نهایی، بلکه به عنوان یک اهرم قدرتمند، میتواند مسیر را برای صنعتی شدن، تنوعبخشی به اقتصاد و دستیابی به رشد پایدار هموار سازد. در واقع، غفلت از این اهرم در شرایط کنونی، به معنای تضعیف مهمترین موتور پیشران اقتصاد ملی در گذار به آیندهای توسعهیافته است.
تأکید رهبر انقلاب در یک سالگی دولت چهاردهم بر توسعه تولید و صادرات نفت
بیانات رهبر حکیم انقلاب در یکسالگی دولت چهاردهم، چراغ راه مناسبی است تا بتوان مبتنی بر آن ابعاد توسعه صادرات و تولید نفت را شکوفا کرد. ایشان با تأکید بر افزایش تولید و تنوعبخشی در مقاصد صادرات نفت فرمودند:
«تولید نفت در کشور ــ با اهمیتی که در اقتصاد کشور دارد که معلوم است ــ تولید پایینی است. ما روشهای تولید نفتمان روشهای قدیمی است، ابزارها قدیمی است، روشها قدیمی است. از بسیاری جاهای نفتخیز دنیا عقبیم درحالیکه امروز مطمئناً در بین دانشجویان جوان و تحصیلکردههای جوان ما که در زمینه نفت کار کردند، بدون تردید کارهای مهمی میشود کرد بهوسیله اینها، از اینها خواست…در باب صادرات نفت هم البته ما نیاز به تحرک بیشتری داریم؛ یعنی مسئله تعدد مشتری و تنوع مشتری در باب نفت مسئله مهمی است که بایستی انشاءالله دنبال بشود».
هرچند در سالهای دولت سیزدهم صادرات نفت ایران بعد از یک دوره نزولی بازیابی شد و با وجود تشدید تحریم ها و فشار دولت آمریکا اما به همت شهید رئیسی به مرز ۲ میلیون بشکه در روز هم رسید اما اکنون تأکید رهبر انقلاب بر ادامه این روند علاوه بر ابعاد اقتصادی، ابعاد غیراقتصادی جدی هم دارد.
این اظهارات، فراتر از یک توصیه اقتصادی، یک نقشه راهبردی برای دستیابی به ثبات و توسعه پایدار است. بهرغم اینکه تولید نفت کشور در حال حاضر در سطح بالایی قرار دارد، اما به تعبیر رهبر انقلاب با تکیه بر توان داخلی و استفاده از روشها و ابزارهای نوین، میتوان این بخش را متحول و با بهره وری بسیار بالاتری اداره کرد. رهبر انقلاب با اشاره به ظرفیتهای جوانان متخصص، بر لزوم تحرک بیشتر در صادرات نفت، تنوعبخشی به مشتریان و مقاصد صادراتی تأکید کردند. این تأکید، از وجوه مختلفی قابل بررسی است که در ادامه به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت.
زنگ خطر: تهدید کاهش تولید و جایگاه ایران در اوپک
پیش از ورود به بحث تفصیلی در مورد کانالهای اثرگذاری نفت بر اقتصاد، لازم است به جدیدترین و نگرانکنندهترین تحول در این حوزه اشاره شود. بر اساس گزارش سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، ، تولید نفت ایران در ماه آگوست به ۳.۲۱۸ میلیون بشکه در روز کاهش یافته است. این افت تولید، در صورت تداوم می تواند منجر به کاهش سهم بازار ایران می شود. برای نمونه امارات متحده عربی با پیشی گرفتن از ایران، جایگاه سومین تولیدکننده بزرگ نفت اوپک را از آن خود کرده و باید ایران بار دیگر به جایگاه قبلی خود بر گردد.
این یک عقبگرد قابل توجه است. در آگوست سال ۲۰۲۳، یعنی دقیقاً یک سال پیش، ایران توانسته بود با افزایش تولید، به جایگاه سوم اوپک صعود کند که دستاوردی مهم در دولت سیزدهم محسوب میشد. اما اکنون، این جایگاه کلیدی از دست رفته است.
از دست دادن سهم بازار به معنای واگذاری فرصتهای درآمدی به رقبا، کاهش قدرت چانهزنی دیپلماتیک و تضعیف موقعیت استراتژیک ایران در بازارهای انرژی است. این آمار و ارقام صرفاً یک عدد در گزارشهای بینالمللی نیستند، بلکه هشدار مبنی بر این واقعیت هستند که باید در صنعت نفت به سرعت فعال شد و کاستی ها را برطرف کرد.
کانالهای اثرگذاری کوتاهمدت توسعه نفت بر رشد اقتصادی
توسعه تولید و صادرات نفت، حتی در بازههای زمانی کوتاه، میتواند به سرعت در بخشهای مولد اقتصاد ایران تأثیر مثبت بگذارد و منجر به افزایش تولید ناخالص داخلی شود. این تأثیرگذاری از طریق چند کانال اصلی صورت میگیرد که در ادامه به تفصیل تحلیل میشوند.
۱. تأمین مالی تراز پرداختها و ثباتبخشی به اقتصاد کلان
یکی از سریعترین و ملموسترین اثرات افزایش صادرات نفت، تقویت تراز پرداختهای کشور است. تراز پرداختها به زبان ساده، کارنامه ورود و خروج ارز از کشور است. در اقتصادی مانند ایران که همواره با تقاضای بالای ارز برای واردات کالاهای مصرفی، واسطهای و سرمایهای روبروست، درآمدهای نفتی نقش یک جریان ورودی قدرتمند و حیاتی را ایفا میکنند.
۲. تأمین بودجه عمرانی و تقویت سرمایهگذاری دولتی
بخش قابل توجهی از بودجه دولت، به خصوص بودجههای عمرانی (تملک داراییهای سرمایهای)، به طور مستقیم از محل درآمدهای حاصل از صادرات نفت تأمین مالی میشود. پروژههای عمرانی مانند ساخت جادهها، سدها، نیروگاهها، بنادر و توسعه زیرساختهای صنعتی، ستون فقرات سرمایهگذاری دولتی را تشکیل میدهند.
افزایش تولید و صادرات نفت به معنای تحقق سریعتر و کاملتر درآمدهای ارزی پیشبینی شده در قانون بودجه است. این امر به دولت امکان میدهد تا:
۳. تقویت نهادهای توسعهای: صندوق توسعه ملی و شرکت ملی نفت
بخشی از درآمدهای نفتی بر اساس قانون به نهادهای استراتژیک کشور تزریق میشود که هر یک به نوبه خود نقشی کلیدی در فرآیند توسعه ایفا میکنند.
کانالهای اثرگذاری بلندمدت نفت بر رشد اقتصادی
فراتر از اثرات کوتاهمدت، درآمدهای نفتی میتوانند به عنوان یک اهرم قدرتمند برای ایجاد تحولات ساختاری و بلندمدت در اقتصاد کشور عمل کنند. این اثرات، اگرچه دیرتر ظاهر میشوند، اما عمیقتر و پایدارتر هستند.
۱. اهرم جذب سرمایه خارجی (غیرمقیم)
در دنیای امروز، روابط اقتصادی صرفاً بر پایه تجارت کالا نیست، بلکه بر اساس سرمایهگذاری و درهمتنیدگیهای استراتژیک شکل میگیرد. فروش حجم بالای نفت به یک قدرت اقتصادی بزرگ مانند چین، یک رابطه استراتژیک ایجاد میکند. زمانی که ایران به یک تأمینکننده اصلی انرژی برای چین تبدیل میشود، چین نیز منافع اقتصادی و سیاسی عمیقی در ثبات و پیشرفت اقتصادی ایران پیدا میکند.
این وابستگی متقابل، تمایل کشوری مانند چین را برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) در ایران به شدت افزایش میدهد. این سرمایهها میتوانند در حوزههای مختلفی مانند توسعه بنادر، نوسازی شبکه حملونقل، ساخت شهرکهای صنعتی و حتی انتقال فناوری وارد کشور شوند. این جریان سرمایه غیرمقیم، منافع بلندمدت زیر را به همراه دارد:
بنابراین، مازاد تراز تجاری ایجاد شده با شرکای بزرگ نفتی، میتواند به عنوان یک کارت دعوت برای جذب سرمایههایی عمل کند که موتور رشد بلندمدت اقتصاد خواهند بود.
۲. تسهیل واردات کالاهای سرمایهای و واسطهای
توسعه صنعتی و دستیابی به رشد اقتصادی پایدار، نیازمند دسترسی به ماشینآلات پیشرفته، تجهیزات دقیق، و مواد اولیه و کالاهای واسطهای باکیفیت است. بسیاری از این اقلام در داخل کشور تولید نمیشوند و باید از طریق واردات تأمین شوند.
وفور درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت، این امکان را برای کشور فراهم میکند که گلوگاههای تولیدی ناشی از کمبود کالاهای سرمایهای و واسطهای را برطرف کند. زمانی که یک کارخانه برای افزایش تولید خود نیاز به یک خط تولید جدید دارد یا یک مجتمع پتروشیمی برای تکمیل زنجیره ارزش خود نیازمند واردات یک کاتالیست خاص است، وجود منابع ارزی کافی، این فرآیند را تسهیل و تسریع میکند.
در واقع، درآمدهای نفتی به اقتصاد اجازه میدهند تا مغزافزار و سختافزار لازم برای مدرنسازی صنعت خود را وارد کند. این امر به افزایش بهرهوری، بهبود کیفیت محصولات داخلی، و افزایش توان رقابتی کشور در بازارهای منطقهای و جهانی منجر میشود و پایههای یک رشد اقتصادی قوی و درونزا را در بلندمدت بنا مینهد.
نتیجهگیری
تحلیل کانالهای کوتاهمدت و بلندمدت نشان میدهد که نفت همچنان قدرتمندترین اهرم ایران برای دستیابی به توسعه صنعتی و رشد اقتصادی است. افزایش تولید و صادرات نفت به طور مستقیم منجر به ثبات ارزی، مهار تورم، تأمین مالی پروژههای زیربنایی، تقویت نهادهای توسعهای و در نهایت، تحریک سرمایهگذاری و تولید در بخشهای مولد میشود. در بلندمدت نیز، درآمدهای نفتی میتوانند ابزاری استراتژیک برای جذب سرمایهگذاری خارجی و واردات فناوریهای مورد نیاز برای جهش صنعتی باشند.
با این حال، گزارش اخیر اوپک و کاهش تولید نفت ایران، یک هشدار در واگذاری سهم بازار به رقبا، است. به همین دلیل با سرمایه گذاری و اصلاح سیاست های صنعت نفت باید شرایط را تغییر داد تا در حوزه ارز، بودجه و تورم، درآمدهای نفتی اثر منفی نگذارد.
بنابراین، سیاستگذاری اقتصادی کشور باید با درک این واقعیت صورت گیرد که مسیر تنوعبخشی به اقتصاد و کاهش وابستگی به نفت، نه از طریق تضعیف صنعت نفت، بلکه از طریق حداکثرسازی بهرهبرداری از ظرفیتهای آن و استفاده هوشمندانه از درآمدهای حاصله میگذرد. در شرایط کنونی، تمرکز بر رفع موانع تولید، جذب سرمایه و فناوری برای توسعه میادین نفتی، و دیپلماسی فعال انرژی برای بازپسگیری سهم بازار، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت برای پیشرفت اقتصاد ایران است. غفلت از این مهم، فرصت تاریخی استفاده از این اهرم توسعه را از بین خواهد برد و مسیر دستیابی به رشد اقتصادی پایدار را ناهموارتر از همیشه خواهد ساخت.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا