پایگاه خبری سرمایه فردا

بسیاری از کارشناسان معتقدند که تورم تاثیرات متفاوتی بر گروه‌های مختلف جامعه می‌گذارد و باعث افزایش نابرابری می‌شود. درواقع تورم بالا و ناپایدار برای اقتصاد مضر است.

به گفته کارشناسان درحالی که اولویت اقتصادی امسال جذب سرمایه در تولید تعیین شده اما سناریو بازار ارز ادامه نوسانات ارزی برای جبران کسری بودجه دولت است.

محور اصلی توسعه پایدار اقتصادی کشور تولید است که میتواند به تعادل بازار و ایجاد اشتغال کمک کند. جزئیات را بخوانید؛

اعمال تعرفه‌های سنگین توسط دولت ترامپ و افزایش عرضه نفت توسط اوپک پلاس، اقتصاد جهانی را وارد دوره‌ای از نوسانات شدید کرده است. کاهش رشد اقتصادی، افت قیمت نفت، و افزایش نااطمینانی در سیاست‌های تجاری، سوالات مهمی را در مورد آینده بازارهای جهانی و نقش سیاست‌گذاران مطرح می‌کند. آیا جهان آماده مواجهه با این بحران است؟

در شرایطی که بازار بورس ایران با چالش‌های گوناگون مواجه است، معافیت سهام از مالیات بر عایدی سرمایه به عنوان سیاستی حمایتی مطرح شده است. این تصمیم می‌تواند جذابیت بازار سرمایه را افزایش داده و نقدینگی بیشتری را به سمت بورس هدایت کند. اما تأثیرات واقعی این سیاست به اجرای دقیق و هماهنگی با سایر سیاست‌های اقتصادی وابسته است.

سیاست‌های اقتصادی ترامپ و جنگ تعرفه‌ای او، اقتصاد جهانی را تحت فشار قرار داده‌اند. از تورم تولیدکننده گرفته تا فشار بر رشد اقتصادی آمریکا، این سیاست‌ها اثرات بلندمدتی بر بازارها به‌ویژه دلار و طلا برجای گذاشته‌اند. در ایران با توجه به اینکه طلا با نرخ ارز آزاد همبستگی بالایی دارد و همچنان گزینه‌ای امن در شرایط نوسانی به شمار می‌رود. استراتژی‌های سرمایه‌گذاری باید بر همین مبنا ترسیم شود.

کارشناسان معتقدند رشد سرمایه گذاری در تولید به دلیل رفع ناترازی ارزی به ثبات اقتصادی کشور کمک می کند و با اشتغالزایی بیشتر به رفاه جامعه منجر می شود. اما بدون بسترسازی دولت چنین هدفی تحقق نمی یابد.

طبق نظر کارشناسان و مدیران بورسی بسته عملیاتی ۵ محوری رئیس‌جمهور برای حل ناترازی‌ها، رشد اقتصادی و مهار تورم از برنامه‌های عملیاتی و چالش‌های بازار سرمایه است که می تواند برای چالش های سال ۱۴۰۴ راهگشا باشد.

فرمول جدید تعرفه‌ای دولت ترامپ بر مبنای کسری تجاری، چالشی اساسی برای تجارت جهانی ایجاد کرده است. این رویکرد، با تأثیرگذاری بر کشورهایی نظیر ویتنام، به‌جای رفع مشکلات، هزینه‌های مصرف‌کنندگان آمریکایی را افزایش می‌دهد و نظم زنجیره تأمین جهانی را مختل می‌کند.