زادروز هنگامه مفید؛ میراث یک صدا

زادروز هنگامه مفید؛ میراث یک صدا

وقتی سرعت زندگی، کودکی را از نسل‌ها می‌رباید، نام هنگامه مفید همچنان یادآور جهانی است که در آن صدا، قصه و ترانه می‌توانستند پناهگاهی امن برای خیال‌پردازی باشند. زادروز او تنها یادآوری یک تولد نیست؛ مرور مسیری است که یک زن با صدای گرم و ذهنی خلاق، در حافظه جمعی ایرانیان حک کرده است.

به گزارش سرمایه فردا، گاهی یک هنرمند نه با شهرت، نه با جوایز و نه با حضورهای رسمی، بلکه با «حضور در خاطره» ماندگار می‌شود؛ حضوری که بی‌آنکه بخواهد، بخشی از زیست عاطفی یک جامعه را شکل می‌دهد. هنگامه مفید از همین جنس است؛ هنرمندی که بدون هیاهو، بی‌آنکه خود را در مرکز توجه قرار دهد، سال‌هاست در گوشه‌ای از حافظه جمعی ما زندگی می‌کند. کافی است چند نت از یک ترانه کودکانه یا صدای یک شخصیت عروسکی پخش شود تا ناگهان دریچه‌ای به گذشته باز شود و ما را به سال‌هایی ببرد که جهان ساده‌تر بود و شادی، بی‌واسطه‌تر. زادروز او بهانه‌ای است برای بازخوانی مسیری که نه فقط یک کارنامه هنری، بلکه بخشی از تاریخ عاطفی نسل‌های ایرانی را در خود

نوشتن درباره کسی که صدای گرمش، بخشی از شناسنامه کودکی چند نسل است هم ساده است و هم دشوار. ساده از آن جهت که نام او با خاطراتی گره‌خورده که همه ما در آن شریکیم و دشوار به این خاطر که وسعت هنری او را نمی‌توان در چند خط خلاصه کرد. امروز به مناسبت زادروز «هنگامه مفید»، زنی که هنر در رگ‌هایش ریشه دارد، به‌مرور مسیر زنی می‌پردازیم که خود را بیش از هر چیز «نویسنده و کارگردان حوزه کودک» می‌داند.

 

 میراثی از تبارِ فرهنگ و هنر

سرنوشت هنگامه مفید از همان بدو تولد با صحنه و نمایش گره خورد. او در خانواده‌ای به دنیا آمد که نام «مفید»، برند معتبر فرهنگ ایران بود. دختر غلامحسین مفید، کارگردان و شاهنامه‌خوان بزرگ و خواهر چهره‌هایی چون بیژن و بهمن مفید، از همان دوازده – سیزده‌سالگی قدم در راهی گذاشت که پیش‌تر بزرگان خانواده‌اش آن را هموار کرده بودند. اما آنچه هنگامه را در این میان متمایز کرد، تداوم و وفاداری‌اش به دنیای معصومانه کودکان بود.

او همواره تاکید می‌کند که هنرمند باید به دنیای اطرافش اشراف داشته باشد. همین نگاه بود که باعث شد او نه فقط نویسنده یا کارگردان که ترانه‌سرا و صداپیشه‌ای خلاق باشد. از ترانه‌های ماندگار «یه روزی آقا خرگوشه» و «خوشحال و شاد و خندانم» که ورد زبان تمام بچه‌های ایران شد، تا صداپیشگی شخصیت‌های محبوب، همه نشان از این دارد که مفید هنر را علاوه بر خود، برای ارتقای روح جمعی کودکان هم به کار گرفته است. این هنرمند حتی در سال‌هایی که مربی کودکستان بود، از این فنون بهره برد تا رابطه‌ای عمیق و صادقانه با بچه‌ها بسازد؛ چرا که معتقد است کودکان تظاهر و عدم صداقت را به‌سرعت تشخیص می‌دهند.

 

مادربزرگی که هم‌بازی نسل‌ها شد

اگر از هر ایرانی بپرسید که ماندگارترین تصویر از هنگامه مفید چیست، بی‌درنگ به یاد «خونه مادربزرگه» می‌افتد. هرچند او با تواضع می‌گوید که این اثر حاصل یک کارگروهی بزرگ با حضور عزیزانی چون مرضیه برومند و احمد بهبهانی بوده، اما کیست که نداند جانِ کلام آن پیرزن مهربان، از حنجره و احساس هنگامه مفید برآمده است. این هنرمند با وسواسی که خاصِ هنرمندان دهه ۶۰ و ۷۰ بود به خلق آثاری همت گماشت که برخلاف تولیدات شتاب‌زده امروز، هنوز هم پس از دهه‌ها، تماشایی و شنیدنی هستند.

در این مسیر پرفرازونشیب، مفید همواره از یک نام با احترام و عشق یاد می‌کند: همسر مرحومش «کامبیز صمیمی مفخم». او  که از پیشگامان تئاتر عروسکی بود، برای هنگامه هم شریک زندگی و هم تکیه‌گاه هنری بوده است. مفید گفته است که بخش بزرگی از استمرار فعالیت‌هایش را مدیون فداکاری و تشویق‌های همسرش است که حتی در شلوغ‌ترین روزهای زندگی و تربیت سه فرزند، اجازه نداد شعله هنر در او خاموش شود. همکاری‌های این زوج در آثاری چون «السون و ولسون» و «گنجشکک اشی‌مشی»، بخشی از زرین‌ترین صفحات تاریخ تئاتر عروسکی ایران را رقم زده است.

هنگامه مفید، امروز در حالی شمع تولد ۶۹ سالگی خود را فوت می‌کند که میراثی گران‌بها به نام «هنگامه یاشار» را نیز در کارنامه دارد؛ کاراکتری که با نظارت برادرش بیژن مفید شکل گرفت و هنوز هم ترانه‌هایش برای بیداری و آگاهی کودکان زمزمه می‌شود. او زنی است که خسته نشده، چون معتقد است دیدن صورت‌های بشاش کودکان، نعمتی است که به زندگی او معنا بخشیده است. زادروز این بانوی هنرمند، فرصتی است برای سپاسگزاری از کسی که یاد داد می‌توان بزرگ شد، اما کودک ماند؛ می‌توان مشهور بود، اما متواضع زیست و می‌توان باصداقت، خاطراتی ساخت که هرگز گرد فراموشی بر آن‌ها ننشیند.

دیدگاهتان را بنویسید