در صورت آغاز جنگ دوم میان ایران و اسرائیل، اینبار نهتنها دامنه درگیری گستردهتر خواهد بود، بلکه چین، روسیه، آمریکا و ناتو نیز با نقشهایی تعیینکننده وارد میدان خواهند شد؛ منطقه در آستانه بازآرایی ژئوپلیتیک قرار دارد.
در سایه تحرکات نظامی، هشدارهای دیپلماتیک و زمزمههای رسانهای، خاورمیانه بار دیگر به نقطه جوش نزدیک شده است. اسرائیل، با چراغ سبز محدود از سوی ترامپ، در حال سنجش گزینههای تهاجمی علیه ایران است؛ اما اینبار، شرایط با گذشته تفاوت دارد. اگر جنگی دیگر آغاز شود، نهتنها تهران و تلآویو، بلکه کل منطقه درگیر خواهد شد و قدرتهای جهانی، از شرق تا غرب، آماده ورود به صحنهاند. اظهارات کارشناسان چینی و تحرکات ناتو نشان میدهد که این نبرد بالقوه، میتواند آغاز یک بازآرایی بزرگ در نظم امنیتی خاورمیانه باشد.
در صورت آغاز جنگ دوم میان ایران و اسرائیل، نقش چین و روسیه در حمایت از تهران پررنگتر خواهد شد و آمریکا و ناتو نیز با واکنشهای تهاجمی وارد میدان خواهند شد؛ تحولات منطقهای نشان میدهد که برخلاف ادعای رسانههای اسرائیلی، این درگیری محدود نخواهد ماند.
در روزهایی که خاورمیانه نفس در سینه حبس کرده، زمزمههای یک درگیری دوم میان ایران و اسرائیل، بار دیگر معادلات منطقهای و جهانی را به لرزه انداخته است. اما اینبار، شرایط با گذشته تفاوت دارد. اگر شعلههای جنگ دوباره زبانه بکشد، نهتنها تهران و تلآویو، بلکه کل منطقه درگیر خواهد شد و اینبار، بازیگران جهانی نیز با نقشهایی پررنگتر وارد میدان خواهند شد.
چراغ سبز محدود یا آتش گسترده؟
رسانههای اسرائیلی مدعیاند که چراغ سبز ترامپ به نتانیاهو برای حمله به ایران، صرفاً در چارچوب یک عملیات محدود بوده است. اما تحرکات منطقهای، از جابهجایی تجهیزات نظامی گرفته تا افزایش سطح آمادهباش در پایگاههای آمریکا در خلیج فارس، روایت دیگری را بازگو میکنند. تحلیلگران معتقدند که در صورت آغاز درگیری، واکنش ایران بهگونهای خواهد بود که دامنه جنگ از مرزهای دوجانبه فراتر رود.
در این سناریوی جدید، چین و روسیه دیگر نمیتوانند صرفاً نظارهگر باشند. اظهارات اخیر یک کارشناس چینی، که هشدار داده بود «اگر ایران سقوط کند، هدف بعدی چین خواهد بود»، نشاندهنده تغییر لحن و رویکرد پکن است. از نگاه این تحلیلگر، حفظ ایران نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت برای حفظ تعادل جهانی در برابر سلطه آمریکا است. او تأکید کرده که چین باید با ارسال تجهیزات پیشرفته، از جنگندهها تا سامانههای پدافندی، توان دفاعی ایران را تقویت کند.
روسیه نیز، با تجربه حضور در سوریه و روابط راهبردی با تهران، احتمالاً در صورت آغاز جنگ، نقش لجستیکی و اطلاعاتی پررنگتری ایفا خواهد کرد. این دو قدرت شرقی، در صورت ورود فعال، میتوانند موازنهای جدید در برابر محور غربی ایجاد کنند.
سنپبک آمریکا و ناتو؛ بازگشت به خاورمیانه با قدرت مضاعف
در سوی دیگر، آمریکا و ناتو نیز نمیتوانند نسبت به درگیری بیتفاوت بمانند. تجربههای گذشته نشان داده که هرگونه تهدید علیه منافع واشنگتن در خلیج فارس، با واکنش سریع و گسترده همراه خواهد بود. در صورت ورود چین و روسیه به میدان، سنپبک غربیها نیز شدت خواهد گرفت—از تحریمهای چندلایه گرفته تا حضور نظامی مستقیم در آبهای جنوبی ایران.
در چنین شرایطی، خاورمیانه دیگر صرفاً صحنهای برای درگیریهای محدود نخواهد بود. با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی ایران، هرگونه جنگ فراگیر میتواند به درگیریهای زنجیرهای در عراق، سوریه، لبنان، یمن و حتی خلیج فارس منجر شود. این منطقه، که سالهاست در آستانه انفجار ایستاده، ممکن است اینبار به نقطهجوش برسد.
کارشناسان چینی تأکید کردهاند که ایران، با جغرافیای کوهستانی و مردمی مقاوم، بهراحتی تسخیر نخواهد شد. تا زمانی که انسجام داخلی حفظ شود، آمریکا و متحدانش با چالشهای جدی در مسیر نفوذ مواجه خواهند بود. اما این مقاومت، نیازمند بیداری راهبردی و کنار گذاشتن توهمات نسبت به غرب استهشداری که از شرق به تهران مخابره شده است.
جمعبندی: جنگ دوم، بازی اول قدرتها
اگر جنگ دوم میان ایران و اسرائیل آغاز شود، اینبار دیگر یک درگیری منطقهای نخواهد بود. چین و روسیه، بهعنوان بازیگران شرقی، وارد میدان خواهند شد؛ آمریکا و ناتو، با سنپبکهای گسترده، پاسخ خواهند داد؛ و خاورمیانه، از نقطهزنها به نقطهجوش تبدیل خواهد شد. در این میان، ایران باید نهتنها برای دفاع، بلکه برای بازتعریف جایگاه خود در نظم نوین جهانی آماده باشد. این نبرد، شاید آغاز یک بازآرایی ژئوپلیتیک باشد نبردی که فراتر از مرزها، آینده قدرت جهانی را رقم خواهد زد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا