لزوم پایان پنهان‌کاری در پرسپولیس

لزوم پایان پنهان‌کاری در پرسپولیس

وحید هاشمیان پس از سال‌ها دستیاری، حالا بر نیمکت پرسپولیس نشسته؛ صندلی‌ای که هم فرصت طلایی برای درخشش است و هم می‌تواند به تهدیدی جدی بدل شود. در نخستین گام‌ها، نشانه‌هایی از سیاست پنهان‌کاری و فاصله‌گیری از رسانه‌ها دیده می‌شود—رویه‌ای که پیش‌تر مربیانی چون گاریدو و کارتال را به ناکامی کشاند.

مهدی مرسلی: وقتی وحید هاشمیان بعد از سال‌ها دستیار بودن، به نیمکت سرمربیگری آن هم در تیمی مانند پرسپولیس رسید، خیلی‌ها گفتند حالا وقت درخشش یکی از نسل تحصیل‌کرده‌ها و بااخلاق‌های فوتبال ایران است. اما این موقعیت طلایی می‌تواند خیلی زود به تهدید تبدیل شود، اگر هاشمیان به‌ جای تمرکز روی زمین چمن، به حاشیه‌ها بیشتر بها دهد.

در بازی اخیر سرخ‌ها مقابل آلومینیوم، شایعاتی مبنی بر جلوگیری از ورود خبرنگاران و برخی میهمانان به ورزشگاه منتشر شد. ظاهرا هاشمیان با الگوگیری از دوره گاریدو و کارتال، سیاست «پنهان‌کاری مطلق» را پیش گرفته. اما سوال این است: آیا واقعا این مسیر موفقیت‌آمیز است یا تکرار یک اشتباه فرسایشی؟

تجربه‌های تلخ؛ گاریدو تا کارتال

دوران حضور گاریدو در پرسپولیس هنوز از یاد هواداران نرفته؛ مربی‌ای که هر روز بیشتر درون قلعه‌ تردید فرورفت، به همه چیز شک کرد، تمرینات را مخفی کرد و حتی به دوربین‌ها هم اجازه ثبت لحظه‌ای از تیم نمی‌داد. نتیجه چه شد؟ اخراج زودهنگام و خداحافظی بدون جام.

بعد از او نوبت کارتال رسید. مردی که حتی یازده نفر اصلی تیمش را هم تا دقیقه ۸۹ شب پیش از بازی، پشت پرده نگه می‌داشت؛ انگار مخفی‌کاری، مساوی با غافلگیری باشد! اما در نهایت پرسپولیس کارتال نه قهرمان شد، نه حتی نایب‌قهرمان. کارتال فقط آمد، دید و رفت.

رویه برانکو و گل‌محمدی؛ نسخه امتحان‌ پس‌داده

در نقطه مقابل اما، دوران طلایی برانکو ایوانکوویچ قرار دارد. سرمربی‌ای که همواره شفاف، بی‌پرده و بدون هیچ‌گونه جنگ روانی درون‌تیمی، ۱۱ بازیکنانش را معرفی می‌کرد. ترکیب پرسپولیس برانکو یک شب قبل بازی، در همه کانال‌های هواداری منتشر می‌شد. همه می‌دانستند چه کسی بازی می‌کند، اما هیچ‌کس نمی‌توانست جلوی این تیم را بگیرد.

یحیی گل‌محمدی هم در امتداد همین مسیر قدم زد. او با اعتماد به نفس و احترام به رسانه و هوادار، ترکیبش را مخفی نمی‌کرد و تیمش در زمین کار خودش را می‌کرد. نتیجه؟ چندین جام در لیگ و سوپرجام.

رسانه؛ نه تهدید، که فرصت

دنیای فوتبال، امروز دیگر جای پنهان‌کاری‌های قدیمی نیست. دوربین‌ها، خبرنگاران و فضای مجازی، همگی بخشی از بدنه فوتبال حرفه‌ای شده‌اند. در اغلب کشورهای صاحب سبک، حتی بازی‌های تدارکاتی پیش‌فصل هم به صورت زنده پخش می‌شود و آنالیز دقیق و نقد بی‌رحمانه‌ای روی آن‌ها صورت می‌گیرد. این انتقادها و تحلیل‌ها به تیم‌ها کمک می‌کند قبل از شروع رسمی فصل، نقاط ضعف خود را برطرف کنند.

اگر رسانه و نقد امروز را به رسمیت نشناسید، فردا که شکست خوردید، همین رسانه‌ها با ضرباهنگی ۱۰ برابر بر سرتان خواهند کوبید. پس بهتر است همین حالا، با تمام تلخی‌ها، در آغوش‌شان بگیرید.

آزمونی به اسم پرسپولیس

وحید هاشمیان حالا در یکی از حساس‌ترین موقعیت‌های دوران حرفه‌ای خود ایستاده است. او نه تنها سرمربی تیم اول ایران از حیث تعداد هوادار است، بلکه در برهه‌ای به این صندلی رسیده که فشار موفقیت از همیشه بیشتر است. اشتباهات کوچک در باشگاهی مانند پرسپولیس به چشم نمی‌آید؛ بلکه بزرگنمایی می‌شود، تیتر یک می‌شود و حتی سرنوشت مربی را هم تغییر می‌دهد.

اگر امروز تیم رسانه‌ای پرسپولیس به جای دعوت از خبرنگاران و ساختن تصویر حرفه‌ای از تیم، در را روی آن‌ها ببندد، حاصلش چیزی نخواهد بود جز نارضایتی و شایعه‌سازی. اگر تمرینات و ترکیب‌ها پنهان شود، هوادار هم از تیم فاصله می‌گیرد. پرسپولیسِ شفاف، پرسپولیسِ محبوب است؛ همان نسخه‌ای که با برانکو، قلب ایران را تسخیر کرد.

انتخاب با هاشمیان

در نهایت، هیچ‌کس بهتر از خود وحید هاشمیان نمی‌داند مسیر درست چیست. او می‌تواند راه مربیان خارجی را ادامه دهد و از همه چیز و همه کس فاصله بگیرد یا مسیر مربیان موفق پرسپولیس را دنبال کند؛ راهی که با تعامل، اعتماد و شفافیت عجین شده است.

اگر قرار است پرسپولیس فصل آینده موفق باشد، باید ساختارش از حالا حرفه‌ای چیده شود. باز شدن درهای تمرین و بازی‌های دوستانه به روی رسانه‌ها، گوش دادن به نقدها و پرهیز از فضای امنیتی، می‌تواند نخستین قدم در این مسیر باشد.

موفقیت در لیگ، با جنگیدن درون زمین به دست می‌آید، نه با قفل زدن به اطراف آن.

google is broken

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *