تحلیل وضعیت مالی و عملکرد راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران

تحلیل وضعیت مالی و عملکرد راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران

شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران در حالی با میلیاردها تومان بدهی انباشته و زیان خالص مواجه است که پروژه‌های زیرساختی در داخل و خارج کشور با چالش تأمین اعتبار روبه‌رو شده‌اند. ضعف در مدیریت مالی، ناتوانی در توسعه تجارت ریلی، و عدم وصول مطالبات، چشم‌انداز این نهاد کلیدی حمل‌ونقل را در هاله‌ای از ابهام قرار داده است.

به گزارش سرمایه فردا، شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران طی سال‌های اخیر با دریافت حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات از بانک صنعت و معدن، تلاش کرده بخشی از نیازهای اعتباری خود را پوشش دهد. با این حال، طبق آخرین فهرست بدهکاران بانکی، این مبلغ به‌عنوان «بدهی غیرجاری» در گزارش‌های مالی بانک ثبت شده که نشان‌دهنده وضعیت ناپایدار در بازپرداخت تعهدات مالی شرکت است.

مطابق تازه‌ترین صورت‌های مالی، زیان انباشته شرکت در نیمه نخست سال گذشته به حدود ۲۳ هزار میلیارد تومان رسیده و زیان خالص راه‌آهن نیز تا پایان شهریورماه ۱۴۰۳ از مرز ۱ هزار میلیارد تومان فراتر رفته است. این ارقام منعکس‌کننده عدم تعادل در عملکرد درآمدی و هزینه‌ای شرکت و نبود راهبردی موثر در اصلاح ساختار مالی آن است.

در کنار چالش‌های مالی درون‌سازمانی، شرکت حمل‌ونقل ریلی رجا نیز بابت بهره‌برداری از خطوط ریلی، زیرساخت ایستگاه‌ها و اماکن عملیاتی، مبلغی بالغ بر ۱۶۳۹ میلیارد تومان به راه‌آهن بدهکار است. این بدهی، علیرغم گذشت چند سال، همچنان وصول نشده و در صورت‌های مالی سنواتی باقی مانده که خود گواهی بر ضعف در مدیریت مطالبات و تعاملات بین‌نهادی است.

با وجود آن‌که در شهریورماه سال گذشته جبارعلی ذاکری، متولد شهر سردرود تبریز، با حکم وزیر راه و شهرسازی به عنوان مدیرعامل راه‌آهن منصوب شد، تحولات مدیریتی منجر به جهش قابل توجهی در اثربخشی عملیاتی شرکت نشده‌اند. پروژه‌های توسعه ریلی مانند اتصال بصره در عراق و گسترش خطوط شرقی کشور، اگرچه به‌عنوان گام‌هایی مثبت ارزیابی می‌شوند، ولی به‌دلیل عدم تحقق کامل منابع مالی و ضعف در مدیریت پروژه، همچنان در مرحله اجرا با وقفه مواجه‌اند.

شرکت راه‌آهن در زمینه توسعه تجارت ریلی و به‌کارگیری ظرفیت‌های ترانزیتی نیز نتوانسته نقش فعالی ایفا کند. فقدان جذب سرمایه‌گذاری خارجی، تاخیر در تکمیل پروژه‌ها، و ناهماهنگی‌های راهبردی از جمله موانع کلیدی در این مسیر بوده‌اند.

در نتیجه، نه تنها فرصت‌های اقتصادی در حوزه حمل‌ونقل منطقه‌ای از دست رفته، بلکه اعتماد عمومی نسبت به جایگاه راه‌آهن در توسعه پایدار کشور نیز با چالش جدی روبه‌رو شده است. به‌نظر می‌رسد، بازنگری در ساختار مدیریتی، اصلاح سازوکارهای مالی، و تعریف مجدد مأموریت‌های استراتژیک ضروری باشد تا این شرکت بتواند نقش واقعی خود را در اقتصاد ملی ایفا کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *