بر اساس گزارش انجمن جهانی فولاد، تولید فولاد روسیه در سال ۲۰۲۴ با کاهش ۷ درصدی نسبت به سال قبل به ۷۰.۷ میلیون تن رسید. این روند نزولی در سال ۲۰۲۵ نیز ادامه یافت؛ بهطوریکه در سهماهه نخست سال، تولید فولاد با افتی معادل ۳.۸ درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته، به ۱۷.۷ میلیون تن کاهش یافت. در همین بازه، چین با افزایش ۱۶ درصدی صادرات فولاد به روسیه، حجم مبادلات خود را به ۱.۶۳ میلیارد دلار رساند. این رشد چشمگیر، نهتنها ناشی از نیاز صنایع نظامی روسیه به انواع خاصی از فولاد بود که تولید داخلی قادر به تأمین آن نیست، بلکه به دلیل نفوذ تدریجی فولادهای عمومیتر، بهویژه فولاد ساختمانی، در بازار داخلی نیز بوده است. در برخی مناطق، این محصولات به دلیل قیمت پایینتر، جایگزین تولیدات داخلی شدهاند.
بازارهای سنتی صادراتی روسیه
مزیت اصلی چین در این رقابت، قیمتگذاری تهاجمی و پایینتر از میانگین جهانی است. برای نمونه، در بازار خلیج فارس، قیمت پیشنهادی چین برای ورق گرم حدود ۴۷۷ دلار به ازای هر تن است؛ رقمی که بهمراتب پایینتر از نرخهای جهانی و حتی قیمتهای پیشنهادی روسیه است. این سیاست قیمتی، به چین اجازه داده تا نهتنها بازارهای سنتی صادراتی روسیه را تصاحب کند، بلکه در بازار داخلی این کشور نیز جای پایی محکم بیابد.
پیامدهای این روند برای روسیه قابلتوجه است. نخست، کاهش سهم این کشور در صادرات جهانی فولاد به معنای کاهش درآمدهای ارزی و تضعیف موقعیت اقتصادی کرملین است. دوم، تحریمهای مالی غرب که روسیه را از نظام بانکی بینالمللی محروم کرده، به چین این امکان را داده تا با شرایط اعتباری آسانتر، جایگاه خود را تحکیم بخشد. سوم، حضور گسترده فولاد ارزانقیمت چینی، حاشیه سود تولیدکنندگان داخلی روسیه را کاهش داده و آنها را با سه چالش عمده مواجه کرده است: هزینه بالای تأمین مالی، کمبود نیروی انسانی، و دشواری در دسترسی به فناوریهای پیشرفته.
در نهایت، آنچه بیش از همه نگرانکننده به نظر میرسد، افزایش وابستگی ساختاری روسیه به چین است. با تعمیق این وابستگی، نقش روسیه در شراکت استراتژیک با چین از «برادر بزرگ» به «برادر کوچک» تغییر یافته است؛ تغییری که واردات فولاد تنها یکی از جلوههای آن است و بهاحتمال زیاد، به سایر حوزههای اقتصادی نیز گسترش خواهد یافت.