نقش چین در دعوای هسته‌ای ایران و آمریکا
نقش چین در دعوای هسته‌ای ایران و آمریکا

چین در دعوای هسته‌ای ایران و آمریکا، موازنه یا هارمونی را اینگونه ایجاد کرد: پکن در این موضوع امنیتی حساس هرگز مقابل آمریکا و غرب نایستاد و هزاران میلیارد دلار تجارت خود با این کشورها را به خطر نینداخت

به گزارش سرمایه فردا، پژوهشگران مهمترین ویژگی تاریخی و فرهنگی چین را هارمونی می‌دانند و معتقدند این خصلت در خیزش اقتصادی و سیاسی این کشور نقش اساسی دارد. هارمونی در زبان فارسی به تعادل، هماهنگی، توازن، میانه‌روی، یا پرهیز از افراط و تفریط ترجمه می‌شود. هارمونی در دنیای نظر، مفهومی دشوار و پیچیده نیست.
لکن در دنیای عمل، هارمونی در فرهنگ چینی اولویتی است که تاثیری تعیین کننده در سایر رفتارها دارد. هنری کسینجر سیاستمدار بزرگ آمریکایی که در زمان وزارت خارجه او در اوج جنگ سرد، روابط آمریکا و چین کمونیست متحول شد، هارمونی را مهمترین ویژگی سیاست خارجی چین می‌داند.  در کتاب فاکتور ایران در روابط آمریکا و چین، به ظرافتهای هارمونیک سیاست خارجی چین در قضیه هسته‌ای و تحریمهای ایران پرداخته‌ شده و برای درک مفهوم هارمونی، رفتار چینی‌ها در منازعات سیاسی اخیر را بررسی می‌کنیم:
چینی‌ها بدنبال پیروزی در جنگ نیستند! آنها هم از شکست گریزانند هم از پیروزی تحریک کننده‌ای که به ائتلاف علیه آنها بینجامد در نهایت به نفعشان تمام نشود. به عبارت دیگر آنها دوراندیشانه یک گام جلوتر از طرفهای درگیر در منازعات نقش فعال ایفا می‌کنند. در جنگ اوکراین، فارغ از آنکه روسیه پیروز میدان باشد و یا اوکراین و اروپا، چین هنرمندانه کوشید بدون ورود به جنگ، برنده باشد. چین روابط با روسیه را ادامه داد و جسورانه تحریمهای آمریکا و اروپا علیه مسکو را به چالش کشید و از منافع خود عقب ننشست، لکن برخلاف ایران، از ارسال سلاح به میدان جنگ و حمایت تسلیحاتی از روسیه و ورود به جنگ، خودداری کرد و اینگونه موازنه یا هارمونی را حفظ کرد. روسیه، آمریکا و اروپا هم از این سیاست چین سپاسگزارند. مهم نیست که نتیجه میدان چه می‌شود، مهم آن است که چین برنده نهایی خواهد بود بدون آنکه جشن و پایکوبی کند.

چین در دعوای هسته‌ای ایران و آمریکا، موازنه یا هارمونی را اینگونه ایجاد کرد: پکن در این موضوع امنیتی حساس هرگز مقابل آمریکا و غرب نایستاد و هزاران میلیارد دلار تجارت خود با این کشورها را به خطر نینداخت و به تمام قطعنامه‌ها (پس از چانه زدن و ایجاد تغییراتی در متن قطعنامه ها به هدف تامین منافع پکن) رای مثبت داد. آز طرف دیگر، چین برخلاف ژاپن، آلمان، کره جنوبی، هند و سایر شرکای عمده تجاری ایران، در سخت‌ترین روزهای تحریم، کنار تهران ایستاد و از بازار بدون رقیب کشورمان میلیاردها دلار را برچید و بدینگونه هم ایران و هم آمریکا را از خود سپاسگزار نمود تا برنده نهایی این دعوا نیز چین باشد که از هر دو طرف دعوا باج می‌گیرد.

پس از یازده سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان و عراق، چین از در همکاری درآمد و به ندای آمریکا برای بازسازی این دو کشور پاسخ مثبت داد. آمریکا در باتلاق فرو رفت و بنا به روایتها هفت هزار میلیارد دلار هزینه کرد و هزاران کشته داد و چیزی جز نفرت و بدنامی درو نکرد و در نهایت عقب نشست. اما این چین بود که اولین شریک تجاری عراق و افغانستان شد. اکنون عراق یعنی چهارمین کشور صادرکننده نفت جهان، بطور روزافزون تحت نفوذ اقتصادی و سیاسی چین است.

برخلاف تصور زمامداران کشورمان چین به دنبال حق و باطل و اتحاد استراتژیک یا تقابل دائمی با هیچ کشوری نیست. در دعوای ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، مطابق سیاست هارمونی، چین بدنبال آن است که با تعامل با طرفین و بدون درگیر شدن، برنده نهایی باشد. مطابق همین سیاست، در دعوای اسرائیل و اعراب، پکن روابط نزدیک با هر دو طرف ماجرا را حفظ کرد. در قضیه کره شمالی نیز چین توانسته است هم کره شمالی و هم آمریکا، کره جنوبی و ژاپن را به خود وابسته و سپاسگزار گرداند.

سیاست هارمونی در روابط چین با آمریکا باعث شده که واشینگتن نتواند سیاست منسجمی همانند جنگ سرد با شوروی، علیه چین اتخاذ کند. چون اولاً چین برخلاف شوروی به دنبال تقابل ایدئولوژیک با آمریکا نیست بلکه دم از دوستی و همکاری و تجارت و منافع مشترک می‌زند. ثانیاً چین اولین شریک تجاری آمریکاست تا آنجا که اگر کالاهای چینی در بازار آمریکا نباشند، تورم بالا می‌رود و طبقه متوسط از حزب حاکم رویگردان می‌شود تا انتخابات را به رقیب واگذارد. ثالثاً چین شریک تجاری تمام متحدان آمریکاست و همین موجب می‌شود آمریکا نتواند در جدال با چین، روی متحدان دیرین خود در جنگ سرد با شوروی، حساب باز کند زیرا بعید است آنها از میلیاردها دلار منافع خود در روابط با چین صلح‌طلب چشم‌پوشی کنند. رابعاً چین ابزارهایی مثل حق وتو، توانمندی هسته‌ای و نظامی و نفوذ سیاسی و اقتصادی در اختیار دارد که بر حسب سیاست هارمونیک و موازنه بدرستی با این کارتها بازی می‌کند و از در معامله و تعامل در می‌آید تا از نبود دشمن برای خود و انبوه دشمنان آمریکا بهره گیرد.