پایه پولی، ستون فقرات نظام پولی هر کشور است و ترازنامه بانک مرکزی، تصویری دقیق از نحوه شکلگیری آن ارائه میدهد. در این تحلیل، به اجزای اصلی داراییها و بدهیهای بانک مرکزی پرداخته میشود تا درک بهتری از نقش آن در اقتصاد کلان حاصل شود.
به گزارش سرمایه فردا، برای درک بهتر عملکرد بانک مرکزی، ابتدا نگاهی به ترازنامه آن میاندازیم. در سمت داراییها، مواردی چون داراییهای ارزی (شامل دلار، یورو و سایر ارزها)، ذخایر طلا، خالص مطالبات از دولت و خالص مطالبات از بانکها دیده میشود. منظور از “خالص مطالبات” این است که بانک مرکزی هم طلب از دولت و بانکها دارد و هم ممکن است بدهیهایی به آنها داشته باشد، اما آنچه در ترازنامه ثبت میشود، تفاوت بین این دو است.
فرض کنیم مجموع داراییهای بانک مرکزی برابر با ۱۰۰۰ واحد باشد. در سمت بدهیها نیز مواردی چون اسکناس و مسکوک در گردش، ذخایر بانکها نزد بانک مرکزی و حقوق صاحبان سهام قرار دارد. البته حقوق صاحبان سهام در مقایسه با سایر اقلام بسیار ناچیز است و برای سادهسازی تحلیل، میتوان آن را نادیده گرفت.
نکته مهم اینجاست که مجموع داراییها و بدهیها در ترازنامه بانک مرکزی برابرند و این تعادل، همان پایه پولی یا Monetary Base را تشکیل میدهد. پایه پولی در تمامی بانکهای مرکزی جهان از چهار بخش اصلی تشکیل شده است: ۱. داراییهای ارزی (پورتفوی ارزهای خارجی) ۲. ذخایر طلا ۳. خالص مطالبات از دولت ۴. خالص مطالبات از بانکها
در ترازنامه، وامهایی که بانک مرکزی به دولت یا بانکها داده است، در بخش داراییها ثبت میشود. در مقابل، بدهیهای بانک مرکزی به دولت یا بانکها نیز در بخش بدهیها درج میگردد. معمولاً دولت بدهکار است، بنابراین بانک مرکزی از دولت خالص مطالبات دارد. همین وضعیت در مورد بانکها نیز صادق است.
در نهایت، باید به این نکته توجه داشت که بانک مرکزی هم بانک دولت است و هم بانک بانکها. این نقش دوگانه، اهمیت آن را در تنظیم سیاستهای پولی و حفظ ثبات مالی دوچندان میکند
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا