در کشوری که توانسته پیچیدهترین فناوریهای هستهای را بومیسازی کند، هنوز میلیونها کولر آبی با فناوری قرن گذشته، بیوقفه منابع آبی را میبلعند. این تضاد حیرتانگیز، نماد توسعهای است که در آن افتخارهای ملی در اوجاند، اما نیازهای زیستی در فراموشی. ایران، همزمان با فتح قلههای دانش، در دام فناوریهای فرسوده روزمره گرفتار مانده است؛ تصویری از توسعه نامتوازن که آینده تمدن ایرانی را با پرسشی بنیادین روبهرو میکند.
به گزارش سرمایه فردا، رضا احمدی: ایران توانسته به فناوری پیچیده ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته دست یابد؛ نمادی از قدرت علمی و مهندسی در سطح جهانی. اما در سوی دیگر، همچنان از کولرهای آبی با فناوری هفتاد سال پیش استفاده میکند؛ دستگاههایی پرمصرف و ناکارآمد که تهدیدی جدی برای منابع آبی کشور هستند. این تضاد، تصویری روشن از توسعه نامتوازن در ایران است؛ جایی که قلههای فناوری فتح میشوند، اما نیازهای پایهای زندگی روزمره در حاشیه میمانند.
ریچارد فرای، ایرانشناس برجسته آمریکایی، در پاسخ به پرسش شاه درباره مهمترین مسئله ایران، بیدرنگ گفت: «آب». او هشدار داد که توسعه صنعتی بدون توجه به منابع آبی و بیتوجهی به مدیریت جمعیت، تمدن ایران را تهدید میکند. این هشدار، حاصل دههها پژوهش درباره تاریخ و فرهنگ فلات ایران بود؛ سرزمینی که هر بار مدیریت آب در آن فروپاشیده، نهتنها کشاورزی، بلکه بنیانهای تمدنیاش آسیب دیدهاند.
در دهه ۱۳۷۰، ایران موفق شد به فناوری ساخت سانتریفیوژهای گازی دست یابد؛ دستگاههایی فوقپیشرفته برای غنیسازی اورانیوم. مدلهای اولیه مانند IR-1 آغازگر این مسیر بودند و بعدها با توسعه مدلهای پیشرفتهتر مانند IR-9، کشور به ظرفیت غنیسازی ۶۰ درصدی رسید. این دستاورد، نماد عبور از مرزهای دانش جهانی و توانمندی ملی در حوزه فناوریهای راهبردی است.
در مقابل، کولر آبی ـ اختراعی متعلق به سال ۱۹۰۲ ـ هنوز هم در ایران بدون تغییر جدی استفاده میشود. این دستگاهها، با مصرف حدود ۷۰۰ لیتر آب در روز، در شرایط بحران آب، به تهدیدی جدی بدل شدهاند. با وجود گستردگی استفاده، هیچ نهاد رسمی این فناوری را به عنوان یک بحران امنیت آبی تلقی نکرده است.
چرا کشوری که میتواند پیچیدهترین تجهیزات هستهای را بسازد، در اصلاح یک فناوری ساده خانگی ناکام مانده؟ پاسخ در مفهوم «توسعه نامتوازن» نهفته است؛ وضعیتی که در آن برخی حوزهها با حمایت کامل رشد میکنند، اما نیازهای زیربنایی و روزمره، نادیده گرفته میشوند. کولر آبی، قربانی همین بیتوجهی نهادی و فقدان نگاه راهبردی است.
هربرت مارکوزه در کتاب انسان تکساحتی هشدار میدهد که تمرکز افراطی بر یک حوزه، جامعه را از تعادل خارج میکند. تاریخ معاصر ایران نیز گواهی بر این هشدار است؛ از تلاش پهلوی برای صنعتیسازی تا غفلت از شکافهای اجتماعی. امروز نیز، ایران در برخی فناوریها پیشرو است، اما در مدیریت منابع حیاتی مانند آب و انرژی، با فناوریهای منسوخ دستوپنجه نرم میکند.
سانتریفیوژهای پیشرفته، نماد غرور فناورانهاند؛ اما کولرهای آبی، نماد غفلت از زیستبوم و زندگی روزمره. توسعه واقعی، زمانی معنا پیدا میکند که پیشرفت در فناوریهای پیشرفته، همزمان با بهینهسازی ابزارهای ساده و حیاتی باشد. پرسش اساسی این است: آیا ما فقط برای افتخارهای فناورانه برنامهریزی میکنیم، یا برای آیندهای پایدار و متوازن نیز اندیشهای داریم؟
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا