از خردادماه ۱۴۰۴، بازرسان آژانس تنها به نیروگاه بوشهر دسترسی داشتهاند و از تأسیسات نطنز و اصفهان و ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد بیاطلاع ماندهاند. این محدودیت، که با مصوبه مجلس و تصمیم شورای عالی امنیت ملی اعمال شده، به اهرم چانهزنی ایران در مذاکرات هستهای تبدیل شده و قدرت بازدارندگی کشور را در برابر سناریوهای تهاجمی آمریکا و رژیم صهیونیستی افزایش داده است
به گزارش سرمایه فردا، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید از ماه ژوئن امسال (خردادماه)، به جز نیروگاه بوشهر، بازرسان این نهاد نتوانستند از هیچکدام از تاسیسات هستهای ایران بازدید کنند. رافائل گروسی روز یکشنبه در گفتوگو با روزنامه ایتالیایی ریپابلیکا، درباره بازرسی اخیر آژانس در ایران گفت: بازرسان فقط توانستهاند به نیروگاه هستهای بوشهر دسترسی پیدا کنند، بدون اینکه به سایتهای آسیبدیده یا ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد دسترسی پیدا کنند. گروسی ادامه داد: ما از ماه ژوئن (خردادماه) عملا دید خود را از دست دادهایم؛ معتقدم که اورانیوم در نیروگاههای اصفهان و نطنز قرار دارد، جایی که بازرسان نتوانستهاند شخصا خسارت را تأیید کنند. او افزود: فعالیتهای مربوط به تولید اجزای سانتریفیوژ، که «ارزش استراتژیک» دارند، نیز برای آژانس بینالمللی انرژی اتمی نامرئی هستند.
بعد از جنگ ۱۲ روزه، مجلس ایران طرحی را تصویب کرد که همکاری ایران با آژانس به حالت تعلیق درآمد. تصمیمگیری درباره همکاری با آژانس نیز در اختیار شورای عالی امنیت ملی ایران است که این شورا، بر اساس مصالح، تصمیم میگیرد چقدر به آژانس دسترسی داده شود.
به خاطر سیاستهای آژانس و رفتار این نهاد و مدیرکل آن در جریان حمله به تاسیسات هستهای ایران، فعلا دسترسیهای آژانس به تاسیسات هستهای ایران، محدود شده است. ایران معتقد است آژانس و شخص رافائل گروسی، در حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران موثر بودهاند. چند روز قبل از حمله به ایران، گروسی یک بیانیه سیاسی درباره همکاریهای ایران با این نهاد منتشر کرد. این اقدام گروسی زمینه را آماده کرد تا آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان یک قطعنامه ضد ایرانی را در شورای حکام تصویب کنند. رژیم صهیونیستی نیز در کمتر از یک روز پس از تصویب این قطعنامه، به ایران حمله کرد. بنابراین گروسی بخشی از پازل حمله به ایران را تکمیل کرد. در جریان حمله به تاسیسات هستهای ایران هم نهاد وظایف قانونی خود را انجام نداد و گروسی حتی این حملات غیرقانونی را محکوم نکرد. ایران میگوید آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مدیرکل آن، به جای اقدامات قانونی، علیه ایران سیاسیکاری کردهاند. به همین خاطر، ایران دسترسیهای بازرسان آژانس به تاسیسات هستهای خود را محدود کرده است.
با اینکه گروسی اخیرا در چند نوبت گفته است حدود ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد ایران در تاسیسات هستهای بمباران شده ایران است؛ اما عدم دسترسی آنها به این ذخایر ایران، باعث سردرگمی آژانس و آمریکا و ۳ کشور اروپایی شده است. اصرار آمریکا و اروپا و گروسی بر بازدید از تاسیسات هستهای ایران که در جنگ ۱۲ روزه به آنها حمله شده است؛ یک اقدام سیاسی است تا آمریکا و رژیم صهیونیستی اطلاع پیدا کنند حملات به این تأسیسات تا چه اندازه موفق بوده است. همینطور آنها میخواهند بدانند آیا پس از جنگ، ایران به اورانیوم ۶۰ درصد خود دسترسی پیدا کرده است یا این ذخایر همچنان در تاسیسات قرار دارد. اطلاع یافتن آژانس از این موضوعات برای آمریکا و رژیم صهیونیستی بسیار مهم است.
حتی عدهای از کارشناسان معتقد هستند کسب اطلاع آژانس از میزان تخریب تاسیسات هستهای و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد ایران، بر روی تصمیم آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره حمله دوباره به ایران موثر است. یکی دیگر از سناریوهای مطرح این است که کسب اطلاع از وضعیت تاسیسات بمباران شده و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد ایران، بر روی مذاکرات اروپا و احیانا آمریکا با ایران تأثیر مستقیم دارد. در صورت دسترسی بازرسان آژانس به تاسیسات هستهای و اورانیوم ۶۰ درصد ایران، اگر گزارشات آنها موید این باشد که این تاسیسات به دست آسیب دیدهاند و ایران قادر نیست به زودی این تاسیسات را بازسازی و از آنها استفاده کند؛ آنگاه پیشبینی میشود آمریکا و رژیم صهیونیستی یا تصمیم میگیرند مجددا به ایران حمله کنند. یا هم با این تصور که ایران فعلا امکان غنیسازی در این تاسیسات را ندارد؛ برای توافق هستهای با ایران ترغیب نخواهند شد. یعنی در پیش گرفتن استراتژی «نه جنگ، نه صلح» که مقام معظم رهبری در دیدار هیأت دولت با ایشان مطرح کردند. به همین خاطر، برای آمریکا، رژیم صهیونیستی و ۳ کشور اروپایی مهم است که اطلاع دقیقی درباره تاسیسات هستهای ایران و ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد ایران پیدا کنند. تا زمانی که آنها درباره این مسائل اطلاع دقیقی کسب نکنند؛ نمیتوانند با اطمینان، سناریو بعدی خود را علیه ایران اجرا کنند.
سیاست ایران برای محدود کردن دسترسی آژانس به تاسیسات هستهای ایران، یک اقدام قانونی بود و این حق ایران است که اینگونه به رفتار سیاسی آژانس واکنش نشان بدهد. مصوبه مجلس درباره تعلیق همکاری با آژانس، یک واکنش اعتراضی نسبت به سیاسی کاری و عدم اجرای تکالیف قانونی آژانس است. به همین خاطر، مصوبه مجلس، یک اقدام منطقی و بر اساس منافع ملی بوده است. یکی دیگر از اثرات مثبت این مصوبه این است که دسترسی آژانس به تاسیسات هستهای ایران که تا پیش از جنگ ۱۲ روزه، یک اقدام روتین بود؛ الان به یکی از درخواستهای اروپا و آمریکا و آژانس تبدیل شده است. ایران از طریق مصوبه مجلس، یک اهرم هستهای برای تیم مذاکرهکننده ایجاد کرد. یعنی مجلس شورای اسلامی از یک اقدام روتین و تکلیف همیشگی ایران، یک اهرم و ظرفیت چانهزنی درست کرد.
اکنون آمریکا و اروپا برای اینکه آژانس اقدامات روتین خود قبل از جنگ ۱۲ روزه را از سر بگیرد؛ باید به خواستههای ایران عمل کنند. به همین خاطر است که ایران دسترسی آژانس به تاسیسات هستهایاش را مشروط کرده است به تصمیم اروپا درباره مکانیسم ماشه و آینده مذاکرات هستهای. به همین خاطر است که تا وضعیت فعالسازی مکانیسم ماشه و آینده مذاکرات هستهای مشخص نشود؛ ایران اجازه نمیدهد بازرسان آژانس از تاسیسات هستهای بازدید کنند. ضمن اینکه ایران پشتپرده فشار آمریکا و اروپا برای بازدید بازرسان اژانس از تاسیسات هستهای را میداند. اطلاع دقیق یافتن از وضعیت تاسیسات هستهای بمباران شده و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد، روی سیاست آمریکا و اروپا درباره ایران و در جایگاه این ۲ طرق در پشت میز مذاکره اثر مستقیم دارد. به همین خاطر ایران میگوید اول باید آمریکا و اروپا علیه ایران تغییر مسیر بدهند؛ آن وقت بازرسان آژانس اجازه پیدا میکنند از وضعیت تاسیسات هستهای ایران و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد مطلع بشوند.
به همین خاطر است که میتوان گفت مصوبه مجلس درباره تعلیق همکاری با آژانس، دست تیم مذاکرهکننده ایران را پر کرده است.
کوری آژانس درباره وضعیت تاسیسات هستهای ایران و ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد ایران، روی قدرت بازدارندگی ایران هم اثر مستقیم دارد. یکی از دلایلی که باعث توقف جنگ شد؛ نگرانی آمریکا و رژیم صهیونیستی از وضعیت تاسیسات هستهای ایران و ذخایر اورانیوم بود. به همین خاطر بلافاصله پس از توقف جنگ، از طریق آژانس دنبال این هستند تا مطلع شوند حملات به تاسیسات هستهای ایران، چقدر موثر بوده است و تکلیف ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد را هم مشخص کنند. الان که نزدیک به ۸۰ روز از توقف جنگ میگذرد؛ ترامپ و نتانیاهو دقیقا نمیدانند این حملات چقدر توانسته فعالیتهای هستهای ایران را تعلیق کند. به همین خاطر نه تنها نگرانی آنها درباره این موضوع پابرجاست؛ بلکه بیشتر هم شده است.
چراکه آنها دقیقا نمیدانند در این فاصله، ایران در این تاسیسات چه کارهایی کرده است یا آیا ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد ایران در این تاسیسات مستقر بوده و وضعیت آنها چگونه است. همانطور که گفته شد؛ اطلاع از این موضوعات روی سناریو بعدی ترامپ و نتانیاهو موثر است. به همین خاطر آنها فعلا نمیتوانند سناریو بعدی خود را با اطمینان خاطر انجام بدهند. ترامپ و نتانیاهو یک نگرانی بزرگتر هم دارند. حمله مجدد به ایران، یعنی پایان مذاکره. اگر رژیم صهیونیستی مجددا به ایران حمله کند؛ بعید است ایران دیگر وارد مذاکرات بشود و بازرسی آژانس از تاسیسات هستهای ایران کاملا منتفی میشود. به همین خاطر، آمریکا و رژیم صهیونیستی زمانی میتوانند وارد یک جنگ جدید و بزرگتر از جنگ ۱۲ روزه با ایران بشوند که دیگر از بابت فعالیتهای هستهای ایران و استفاده از ذخایر ۶۰ درصد نگرانی نداشته باشند و آنها را تعیین تکلیف کرده باشند. بنابراین در این وضعیت، عدم دسترسی به بازرسان آژانس برای بازدید از تاسیسات هستهای بمباران شده ایران و بی اطلاعی آنها از ۴۰۸ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۶۰ درصد، بازدارندگی ایران را تقویت کرده است. ایران هم هوشیار است و دسترسی به بازرسان آژانس را به وضعیت سناریوهای آینده علیه ایران پیوند زده است.
نویسنده:علیرضا مستوفی
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا