بازار سرمایه بی سرمایه

بازار سرمایه بی سرمایه

بازار سرمایه بی سرمایه شده است، زیرا تحت تاثیر ریسک های سیستماتیک و سیاسی جریان پول از بورس خارج و به بازارهایی همچون طلا و ارز پناه برده و دولت نیز با سرکوب بازارها سیگنال رکود را تایید کرده است.

به گزارش سرمایه فردا: خیلی ها ابتدای سال ۱۴۰۲ دوباره سرمایه های خود را وارد بورس کردند چون تصور می کردند همان سناریو سال ۹۹ تکرار می شود و شاخص کل بورس بعد از شکستن سقف قبلی قله ای جدید ثبت می کند اما تقریبا همه سناریوها اشتباه از آب درآمد و فقط بورس سناریو نزولی سال ۹۹  تکرار شد.

در واقع در ریزش سال ۱۴۰۲ همانند سال ۹۹ ابتدا موضوع رانت عده ای در بورس مطرح شد که شاخص را به یکباره تا ۱۵ درصد کاهش داده بودند(مسئولان هم قرار بود افشاگری کنند اما تاکنون خبری از مجازات نیست) و بعد با ادامه سیاست های قیمت گذاری دستوری، طرح خروج سیمان و فولاد از بورس کالا و … سیاست نزولی بورس از سر گرفته شد و در نهایت التهابات منطقه این سناریو کامل شد.
در مقابل جو منفی تئوری های مثبتی هم وجود دارد؛ برای نمونه P/E ttm بازار به کمتر از میانگین تاریخی ۱۰ ساله رسیده و خیلی ها تصور می کردند که بورس در حال آماده شدن برای رالی صعودی خود است، اما عده ای با طرح زیاندهی سنگین شرکت‌های خودرویی و انحلال برخی بانک ها ارزندگی بازار سرمایه را به چالش کشیده و جریان پول را به سمت صندوق های درآمد ثابت هدایت کردند و بخشی از نقدینگی هم در کارگزاری ها برای نوسان گیری ذخیره مانده است.
به همین دلیل ارزش معاملات خرد سهام در محدوده سه هزار میلیارد تومان در نوسان است و این بازار سرمایه بدون سرمایه یادآور زنبور بی عسل است.
به هر حال بازار  هنوز سرمایه گذار سایه‌های ترس و ریسک‌های ریز و درشت روی سر بازار می بیند و نمی‌توان آن را کتمان کرد. در حالی که نمادهای‌ پرتراکنش بزرگ که عمدتا تحت تاثیر تصمیمات دولت هستند، تقاضای چندانی ندارند و حجم معاملات آنها کاهش پیدا کرده است.
البته افزایش ارزش و حجم معاملات در تک نمادهایی بازیگر محور در روند نزولی  همیشه اتفاق می افتد که تحت تاثیر جریال پول های هوشمند بین یک یا چند نماد جا به جا می شوند.
بنابراین وقتی ارزش معاملات بین ۳ تا ۴ هزار میلیارد تومان است نیازی به بررسی سایر فاکتورهای تکنیکال نیست فعلا در بازار خبری نیست و مثبت های دو یا سه روزه هم صرفا برای نوسان گیری است و اکثر نمادها در  بازدهی هفتگی منفی هستند و تنها نمادهای بازیگر محور مثبت می شوند که سودی برای سهامداران بلندمدتی ندارند.
از این رو می توان ادعا کرد که افسار بازار دست دولت است و فعلا می خواهد از طریق سرکوب بازارها نرخ تورم را مهار کند، با این روند در کلیت بازار سرمایه نمی توان انتظار رشد داشت  و اگر اتفاق یا خبر خاصی نیافتد، توجه به نماد های خاص و بازیگرمحور ادامه خواهد داشت.
در هر صورت فضای کنونی بازار به نوعی ادامه دهنده آن فضای سخت رکودی است و فروکش کردن تنش منطقه و توقف ورود ریسک‌های بیرونی به داخل کشور، می تواند کمی فضا را منطقی‌تری کند. بنابراین این هفته چشم بازار به تحولات سیاسی و سپس گزارش‌های میان دوره‌ای خواهد بود که بهانه ای شود که بازارساز مجوز رشد شاخص را بدهد.

نویسنده: حامد شایگان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *