شتاب جهانی در هوش مصنوعی

شتاب جهانی در هوش مصنوعی

در حالی‌که جهان با جهش‌های فناورانه در حوزه هوش مصنوعی، انرژی پاک و زیرساخت‌های داده در حال بازتعریف آینده اقتصاد است، بخش خصوصی ایران از بیش از ۳۰ پلتفرم کلیدی بین‌المللی محروم مانده و در انزوای دیجیتال دست‌وپا می‌زند. این شکاف، نه‌تنها مانع رقابت‌پذیری، بلکه تهدیدی برای بقای اقتصادی و فرهنگی در عصر جهانی‌سازی است.

به گزارش سرمایه فردا، در هفته‌ای که جهان با ده خبر مهم از پیشرفت‌های خیره‌کننده در حوزه هوش مصنوعی و فناوری‌های نوین مواجه بود، بخش خصوصی ایران همچنان در محاصره تحریم‌های دیجیتال و محرومیت از زیرساخت‌های جهانی دست‌وپا می‌زند. این دو تصویر متضاد، نمایی روشن از شکاف فزاینده میان اقتصادهای نوآور و اقتصادهایی است که از مدار اتصال جهانی خارج شده‌اند.

قاب اول: جهان در مسیر جهش‌های فناورانه

ده خبر برجسته از تحولات اخیر در حوزه هوش مصنوعی، نشان می‌دهند که اقتصاد جهانی با سرعتی بی‌سابقه در حال بازتعریف زیرساخت‌ها، مدل‌های تولید، و حتی مفاهیم امنیت زیستی است:

  • کامپیوترهای کوانتومی با پایداری دو ساعته در MIT و هاروارد، به آستانه کاربردهای پایدار نزدیک شده‌اند.
  • OpenAI و سامسونگ با قراردادهای چندجانبه، در حال ساخت مراکز داده شناور و تراشه‌های حافظه پیشرفته‌اند.
  • SCIGEN، ابزاری از MIT، با استفاده از مدل‌های مولدی AI، مواد کوانتومی با خواص خاص طراحی می‌کند.
  • اتحادیه اروپا با استراتژی «AI اول»، حمل‌ونقل خودران را در شهرهای منتخب آزمایش خواهد کرد.
  • مدل Gemini 2.5 از DeepMind، در مسابقات برنامه‌نویسی بین‌المللی مدال طلا گرفت و قدرت استدلال الگوریتمی را به رخ کشید.
  • استراتژی “Apply AI” اروپا، گامی برای کاهش وابستگی به پلتفرم‌های آمریکایی و چینی است.
  • قانون‌گذاری در آمریکا با جدال میان غول‌های فناوری و کنگره بر سر مقررات ایالتی ادامه دارد.
  • نیروگاه‌های هسته‌ای کوچک برای تأمین انرژی مراکز داده AI در دستور کار قرار گرفته‌اند.
  • قانون ایمنی مدل‌های بزرگ در کالیفرنیا، شرکت‌ها را موظف به شفاف‌سازی پروتکل‌های امنیتی کرده است.
  • هشدار زیست‌امنیتی درباره توانایی AI در طراحی پروتئین‌های سمی، زنگ خطر جدیدی را به صدا درآورده است.

این تحولات، نشان می‌دهند که هوش مصنوعی دیگر صرفاً ابزار نیست؛ بلکه زیرساختی استراتژیک برای آینده اقتصاد، امنیت، و سیاست جهانی است.

قاب دوم: ایران در حاشیه زیرساخت‌های دیجیتال

در نقطه مقابل این شتاب جهانی، بخش خصوصی ایران با محرومیت از بیش از ۳۰ پلتفرم کلیدی بین‌المللی، در وضعیت انزوای دیجیتال قرار دارد. این محرومیت، نه‌تنها مانع رقابت‌پذیری، بلکه تهدیدی برای بقای اقتصادی در عصر جهانی‌سازی است.

محرومیت‌ها در حوزه‌های حیاتی:

  • مالی و بانکی: قطع کامل دسترسی به SWIFT، Visa، MasterCard، PayPal و شبکه‌های اعتبارسنجی جهانی.
  • تجارت و فروش: حذف از Amazon، Alibaba، eBay، Etsy و شبکه‌های B2B بین‌المللی.
  • لجستیک و حمل‌ونقل: عدم دسترسی به پلتفرم‌های رزرو حمل‌ونقل، تبادل اسناد، و شرکت‌های پستی بین‌المللی.
  • داده و اطلاعات تجاری: محدودیت در دسترسی به بانک‌های داده، تحلیل بازار، ثبت برند و همکاری صنعتی.
  • استاندارد و کیفیت: حذف از شبکه‌های استانداردسازی، گواهی کیفیت و اعتبارسنجی صادراتی.
  • تولید فرامرزی: محرومیت از پلتفرم‌های طراحی، مهندسی و سرمایه‌گذاری صنعتی جهانی.
  • نمایشگاه‌ها و بیمه: عدم پذیرش شرکت‌های ایرانی در نمایشگاه‌ها و قطع پوشش بیمه‌های صادراتی.

این فهرست، تصویری از یک اقتصاد منزوی است که نه به داده‌های جهانی دسترسی دارد، نه به زیرساخت‌های فروش، نه به مسیرهای حمل‌ونقل، و نه به اعتبارسنجی‌های بین‌المللی.

تحلیل نهایی: شکاف در حال تعمیق است

در حالی‌که جهان با سرعتی سرسام‌آور در حال بازتعریف اقتصاد بر پایه هوش مصنوعی، انرژی پاک، و زیرساخت‌های دیجیتال است، بخش خصوصی ایران درگیر بروکراسی داخلی، فقدان زیرساخت، و محرومیت ساختاری از شبکه‌های جهانی است. این شکاف، اگر با اصلاحات جدی در سیاست‌گذاری، بازنگری در روابط بین‌الملل، و اتصال مجدد به اقتصاد جهانی همراه نشود، می‌تواند به فروپاشی تدریجی ظرفیت‌های تولید، نوآوری و رقابت‌پذیری منجر شود.

در عصر دانش و تکنولوژی، رشد صنعتی بدون جهانی‌سازی تولید ممکن نیست—یا دست‌کم بسیار دشوار است. بازگشت به جامعه جهانی، نه یک انتخاب سیاسی، بلکه یک ضرورت اقتصادی است؛ ضرورتی برای بقا، برای بهره‌گیری از هوش و خلاقیت ایرانیان، و برای آنکه اقتصاد ایران در آینده‌ای که با هوش مصنوعی نوشته می‌شود، سهمی داشته باشد.

از انزوا تا بازتعریف جایگاه ایران در اقتصاد جهانی

در جهانی که هوش مصنوعی در حال بازنویسی قواعد تولید، امنیت، و حتی اخلاق است، ایران نمی‌تواند با تکیه بر زیرساخت‌های محدود و پلتفرم‌های داخلی، سهمی پایدار در آینده اقتصادی داشته باشد. محرومیت از بیش از ۳۰ پلتفرم کلیدی، نه‌تنها مانع صادرات و تعاملات مالی است، بلکه ایران را از جریان داده، استانداردسازی، و همکاری‌های فناورانه نیز خارج کرده است.

اما مسئله فقط اقتصادی نیست؛ این انزوا، پیامدهای فرهنگی و اجتماعی نیز دارد. وقتی جوان ایرانی نمی‌تواند در پلتفرم‌های جهانی خلاقیت خود را عرضه کند، وقتی استارتاپ‌ها از دسترسی به ابزارهای تحلیل بازار، ثبت برند، و فروش بین‌المللی محروم‌اند، نتیجه چیزی جز مهاجرت نخبگان، فرسایش امید، و تضعیف سرمایه اجتماعی نخواهد بود.

راهبردی برای بازگشت: اتصال هوشمند، نه وابستگی کور

بازگشت به جامعه جهانی، به معنای وابستگی نیست؛ بلکه به معنای اتصال هوشمند است. ایران می‌تواند با تعریف چارچوب‌های بومی برای تعامل با پلتفرم‌های جهانی، هم استقلال خود را حفظ کند و هم از ظرفیت‌های بین‌المللی بهره ببرد. این مسیر نیازمند چند گام کلیدی است:

  • بازنگری در سیاست خارجی اقتصادی: تعامل هدفمند با کشورهایی که در حوزه فناوری و داده پیشرو هستند، بدون وابستگی سیاسی.
  • ایجاد نهادهای واسط فناورانه: مراکزی که بتوانند داده‌ها، استانداردها و زیرساخت‌های جهانی را ترجمه و بومی‌سازی کنند.
  • توسعه دیپلماسی دیجیتال: حضور فعال در نهادهای بین‌المللی تنظیم مقررات فناوری، از WIPO تا ISO و UNIDO.
  • آموزش و توانمندسازی بخش خصوصی: از سواد داده تا مهارت‌های صادرات دیجیتال، باید نسل جدیدی از کارآفرینان تربیت شود.

آینده‌ای که بدون ما نوشته می‌شود؟

اگر این مسیر طی نشود، آینده اقتصاد جهانی بدون مشارکت ایران نوشته خواهد شد. در جهانی که مدل‌های هوش مصنوعی می‌توانند مواد کوانتومی طراحی کنند، انرژی هسته‌ای را برای مراکز داده بهینه کنند، و حتی پروتئین‌های سمی بسازند، ایران نمی‌تواند با زیرساخت‌های دهه ۸۰ شمسی رقابت کند.

در نهایت، مسئله فقط رقابت نیست؛ مسئله بقاست. اقتصاد ایران برای زنده ماندن در عصر هوش مصنوعی، باید خود را بازتعریف کند—نه با شعار، بلکه با اتصال، با اصلاح، و با جسارت ورود به جهانی که دیگر منتظر ما نمی‌ماند.

دیدگاهتان را بنویسید