هیجان در پیست، ایست در روایت

هیجان در پیست، ایست در روایت

فیلم «F1» با سکانس‌های نفس‌گیر مسابقه‌ای، تدوین پرشتاب و بازی‌های چشم‌نواز، مخاطبان عاشق سرعت و آدرنالین را راضی می‌کند؛ اما در روایت، از مسیر خارج می‌شود. داستانی آشنا، خرده‌پیرنگ‌هایی پراکنده و پایان بدون تعلیق، باعث می‌شود این فیلم پرهزینه، بیشتر به نمایش مهارت‌های فنی بدل شود تا خلق یک تجربه سینمایی ماندگار.

بهراد رشوند: چندین نمونه‌ مشابه‌ با طرح کلی داستان “F1” را در بسیاری از فیلم‌های ورزشی دیگر هم دیده‌ایم: راننده (ورزشکار) کهنه‌کاری که پس از چندین و چند سال دوری از دور رقابت، به میدان نبرد باز می‌گردد تا حالا چشم بدوزیم به مهارت‌هایش، بنشینیم به تماشای حرکاتش، به تماشای کاراکتری ویژه با کوله‌باری از تجربه، سریالی از بردها و باخت‌ها، لحظات دراماتیک و صحنه‌های چشم‌نواز اکشن.

“اف‌ ۱” هم از همین الگوریتم تبعیت می‌کند. فیلم پر هزینه و پر زحمتی‌ است که دقت و خلاقیت سازندگانش در سکانس‌های مسابقه‌ای قابل تحسین است. در واقع سوخت فیلم با همین سکانس‌ها تامین می‌شود و ایده‌ داستان، کشمکش میان کاراکترها و خرده پیرنگ‌ها، همه نقش روبنای کار را ایفا می‌کنند تا ابزاری باشند برای حساس‌تر کردن سکانس‌های نفس‌گیری که سر پیچ‌های پیست، با کات‌های تند تدوین، به صدای موتور و هیجان سرعت گره می‌خورند، کلوزآپ ماشین را صید می‌کنند و در یک کلام، مخصوص دل‌شدگان هیجان، جویندگان آدرنالین و عاشقان مسابقات اتومبیل‌رانی هستند.

فیلم از این حیث موفق می‌شود تا صحنه‌های دیدنی بسیاری را برای بیننده‌اش رقم بزند اما قصه خاص، صحنه ماندگار یا لحظه خارق‌العاده‌ای ندارد. با داستان تازه‌ای مواجه نیستیم، ماجرای جدیدی برای‌مان تعریف نمی‌شود، قرار هم نیست تعریف شود و مشکلی هم ندارد. اما همین خرده داستان‌ها و عناصری که نقش کمک‌کننده برای لحظات اکشن را داشتند، به دست‌اندازی برای ضرباهنگ پر سرعت فیلم تبدیل می‌شوند.

بنابراین “F1” در دقایق پایانی با تلنبار شدن موقعیت‌‌های ملودرام و غیراکشن، از ریتم می‌افتد. بیننده در مسابقه آخر که اسم فیلم را هم یدک می‌کشد و قرار است تعیین‌کننده ماجرا باشد، با تعلیق عجیب و اتفاق غافلگیرکننده‌ای مواجه نیست تا درنهایت، دوربین از پیست خارج شده و قصه با همان موقعیت‌ها و خرده داستان‌های ملودرام و غیراکشنش به پایان برسد.

البته که فیلم پر است از لحظات هیجان‌انگیز و نبردهای تماشایی برای علاقه‌مندان سینما و ماشین، و البته که یک برد پیت پخته، خاویر باردم مکمل و ارزش یک‌بار دیده شدن را دارد.

دیدگاهتان را بنویسید