حذف صفر از پول ملی؛ اصلاحی اسمی یا مسکنی موقت؟

حذف صفر از پول ملی؛ اصلاحی اسمی یا مسکنی موقت؟

تصویب حذف چهار صفر از پول ملی ایران بار دیگر بحثی قدیمی را زنده کرده است؛ اقدامی که اگرچه می‌تواند ساختار مالی را ساده‌تر کند و تأثیرات روانی مثبتی داشته باشد، اما بدون اصلاحات بنیادین اقتصادی، به تنهایی راه‌حل تورم و بی‌ثباتی نخواهد بود. تجربه‌های جهانی نشان می‌دهند که موفقیت این سیاست، در گرو کنترل تورم، انضباط مالی و بازسازی اعتماد عمومی است.

به گزارش سرمایه فردا، پروژه حذف چهار صفر از پول ملی ایران با تصویب نهایی مجلس در ۱۳ مهر رسماً وارد فاز اجرایی شد. این تصمیم، پس از سال‌ها رفت‌وآمد میان دولت‌ها و مجالس مختلف، سرانجام به ایستگاه اجرا رسید. لایحه‌ای که نخستین‌بار در دولت دوازدهم مطرح شد، پس از اصلاحات متعدد و عبور از سد شورای نگهبان، حالا به قانون تبدیل شده است. بر اساس این مصوبه، واحد پول جدید «ریال» معادل ۱۰ هزار ریال فعلی و برابر با ۱۰۰ قران خواهد بود. بانک مرکزی موظف شده ظرف دو سال مقدمات اجرایی را فراهم کند و آیین‌نامه مربوطه نیز باید ظرف سه ماه تدوین و به تصویب هیئت وزیران برسد.

محمدرضا فرزین، رئیس‌کل بانک مرکزی، با صراحت اعلام کرده که هدف این طرح نه کنترل تورم و نه افزایش ارزش پول ملی است. به گفته او، حذف صفرها صرفاً برای تسهیل مبادلات، ساده‌سازی محاسبات و بازگرداندن خوانایی به نظام پولی کشور انجام می‌شود. چراکه «ریال» سال‌هاست از زبان مردم حذف شده و «تومان» عملاً جای آن را گرفته است؛ بنابراین این قانون، در واقع رسمیت دادن به یک واقعیت اجتماعی است.

این اقدام اگرچه قرار نیست تورم را مهار کند، اما بی‌تردید چهره مبادلات مالی، دفاتر حسابداری و ذهنیت عمومی نسبت به ارزش پول را دگرگون خواهد کرد. این اصلاح پولی، بیش از آنکه صرفاً یک جابه‌جایی عددی باشد، عبور از یک مرحله تورمی است که در آن ارزش پول ملی افت کرده و صفرهای بیشتر بر اسکناس‌ها، نه‌تنها محاسبات مالی را دشوار کرده، بلکه غرور ملی را نیز خدشه‌دار ساخته است.

علی اکبر نیکو اقبال اقتصاددان گفت: اجرای طرح حذف چهار صفر از پول ملی، اگرچه در ظاهر اقدامی نمادین و فنی تلقی می‌شود، اما در بطن خود ظرفیت‌هایی دارد که می‌تواند بر برخی از شاخص‌های اقتصادی و هزینه‌های عملیاتی کشور اثرگذار باشد. یکی از مهم‌ترین پیامدهای این اصلاح پولی، کاهش قابل‌توجه در هزینه‌های چاپ اسکناس، نگهداری، حمل‌ونقل و پردازش پول نقد است هزینه‌هایی که در سال‌های اخیر با رشد حجم نقدینگی و تورم فزاینده، به‌طور تصاعدی افزایش یافته‌اند.

وی افزود: با بزرگ‌تر شدن اعداد روی اسکناس‌ها و چک‌پول‌ها، نیاز به چاپ اسکناس‌های با رقم‌های بالا بیشتر شده است؛ اسکناس‌هایی که نه‌تنها هزینه تولید بالاتری دارند، بلکه در چرخه بانکی و خرده‌فروشی نیز مشکلاتی مانند فرسودگی سریع، دشواری در شمارش، و افزایش خطاهای تراکنشی را به همراه دارند. حذف صفرها و جایگزینی واحد پولی جدید، این امکان را فراهم می‌کند که اسکناس‌های با ارزش اسمی پایین‌تر، اما قدرت خرید مشابه، وارد چرخه شوند در نتیجه، هزینه‌های چاپ، انبارداری، توزیع و امحای اسکناس به‌طور چشمگیری کاهش خواهد یافت.

نیکو اقبال ادامه داد: بانک مرکزی نیز در گزارش‌های فنی خود اشاره کرده که با اجرای این طرح، حجم فیزیکی پول در گردش کاهش می‌یابد و عملیات بانکی، حسابداری و مالیاتی با سهولت بیشتری انجام خواهد شد. نرم‌افزارهای حسابداری، سامانه‌های پرداخت، و حتی گزارش‌های مالیاتی و بودجه‌ای، از پیچیدگی عددی فعلی رها می‌شوند و دقت و سرعت پردازش اطلاعات مالی افزایش می‌یابد.

این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: از منظر روان‌شناسی اقتصادی، حذف صفرها می‌تواند بر انتظارات تورمی نیز اثر بگذارد. در شرایطی که مردم روزانه با اعداد چند میلیون تومانی برای خریدهای ساده مواجه‌اند، ذهنیت تورمی به‌طور ناخودآگاه تقویت می‌شود. بزرگ بودن اعداد، حتی اگر قدرت خرید واقعی تغییر نکرده باشد، نوعی احساس بی‌ارزشی پول را القا می‌کند. با حذف صفرها و کوچک شدن اعداد در معاملات روزمره، این ذهنیت می‌تواند تعدیل شود و به کاهش انتظارات تورمی در میان فعالان اقتصادی و خانوارها منجر شود. البته باید تأکید کرد که این اثر، بیشتر روانی و کوتاه‌مدت است و تنها در صورتی پایدار خواهد بود که با سیاست‌های ضدتورمی واقعی همراه شود. اگر حذف صفرها بدون کنترل نقدینگی، اصلاح بودجه دولت، و تثبیت نرخ ارز انجام شود، ممکن است پس از مدتی دوباره صفرها بازگردند همان‌طور که در تجربه کشورهایی مانند ونزوئلا و زیمبابوه مشاهده شد.

نیکو اقبال تاکید کرد: در سطح بنگاه‌های اقتصادی، حذف صفرها موجب ساده‌سازی فرآیندهای حسابداری، گزارش‌دهی مالی، و تحلیل‌های اقتصادی می‌شود. دفاتر حسابداری که امروز با اعداد چند میلیاردی برای تراکنش‌های روزمره مواجه‌اند، پس از اصلاح واحد پولی، با ارقام قابل‌مدیریت‌تری سروکار خواهند داشت. این موضوع نه‌تنها خطاهای انسانی را کاهش می‌دهد، بلکه در گزارش‌های مالیاتی، بودجه‌ریزی شرکتی، و تحلیل‌های اقتصادی نیز شفافیت بیشتری ایجاد می‌کند.

 

استفاده از تجربه کشورها در حذف صفر از پول ملی

همچنین البرت بغوزیان استاد اقتصاد گفت: حذف چهار صفر از پول ملی، اگرچه به‌تنهایی نمی‌تواند تورم را مهار کند یا ارزش ذاتی پول را افزایش دهد، اما در کنار اصلاحات ساختاری، می‌تواند به کاهش هزینه‌های عملیاتی، تعدیل انتظارات تورمی، و ارتقای کارایی نظام مالی کشور منجر شود. این اقدام، اگر با سیاست‌گذاری هوشمندانه و اجرای دقیق همراه باشد، می‌تواند نقطه آغاز بازسازی اعتماد عمومی به پول ملی و نظم‌بخشی به اقتصاد عددزده ایران باشد.

وی افزود: در سطح دولت نیز، گزارش‌های بودجه‌ای، تخصیص منابع، و تحلیل‌های کلان اقتصادی با دقت و خوانایی بیشتری تنظیم خواهند شد. این اصلاح، به‌ویژه در حوزه آموزش مالی و سواد اقتصادی عمومی، می‌تواند نقش مؤثری ایفا کند و درک عمومی از شاخص‌های اقتصادی را بهبود بخشد.

بغوزیان تاکید کرد: در این مسیر باید از تجربه سایر کشورها استفاده کرد چراکه ترکیه با حذف شش صفر در سال ۲۰۰۵ موفق شد ساختار پولی خود را بازسازی کند، اما ونزوئلا و زیمبابوه، بدون اصلاحات بنیادین، بارها صفر کم کردند و هر بار با تورم شدیدتر، صفرها برگشتند. این مقایسه نشان می‌دهد که حذف صفر، اگر با سیاست‌های ضدتورمی همراه نباشد، تنها یک آرایش ظاهری خواهد بود.

 

در حال حاضر براساس این گزارش می توان نتیجه گیری کرد که حذف ۴ صفر از پول ملی ایران ارزش افرین نیست اما مزیت های نیز دارد ، از طرف دیگر موفقیت این طرح وابسته به چند پیش‌شرط کلیدی است؛ اصلاح ساختار بودجه، کنترل نقدینگی، مدیریت  بانک مرکزی، و آموزش عمومی برای تطبیق بازار با واحد پولی جدید است. دوره گذار سه‌ساله که در آن ریال قدیم و تومان جدید هم‌زمان در گردش خواهند بود، حساس‌ترین مرحله این پروژه است؛ جایی که کوچک‌ترین خطا می‌تواند به سردرگمی عمومی یا سوءاستفاده‌های مالی منجر شود. در واقع، حذف صفرها نه پایان تورم است و نه آغاز رونق، بلکه فرصتی است برای بازسازی ذهنیت عمومی نسبت به پول ملی و بازتعریف کارایی در نظام مالی کشور. موفقیت این طرح، نه در عددها، بلکه در اصلاحات ساختاری و اعتمادسازی نهفته است.

در نهایت، حذف چهار صفر از پول ملی ایران، اگرچه در ظاهر اقدامی فنی و ساده به نظر می‌رسد، اما در عمل می‌تواند به یکی از پیچیده‌ترین عملیات‌های اقتصادی سال‌های اخیر بدل شود. این اصلاح، آغاز مسیری است که موفقیت آن به هم‌زمانی با اصلاحات ساختاری و اعتمادسازی عمومی وابسته است. اکنون، همه نگاه‌ها به میز بانک مرکزی و دولت دوخته شده است؛ جایی که باید نشان دهند آیا این جراحی پولی، صرفاً یک تغییر ظاهری است یا نقطه شروعی برای بازسازی اعتبار پول ملی.

 

دولت‌ها در مواجهه با تورم و کاهش ارزش پول ملی، اغلب به دنبال راهکارهایی هستند که بتوانند این مشکلات را مدیریت کنند. یکی از این راهکارها که در طول دهه‌های گذشته در بسیاری از کشورها به کار گرفته شده، حذف صفر از پول ملی است. این اقدام که به عنوان یک اصلاح اسمی شناخته می‌شود، به طور مستقیم به قدرت خرید مردم یا ارزش واقعی پول ملی ارتباطی ندارد، اما می‌تواند تأثیرات روانی و ساختاری مهمی داشته باشد. در ایران نیز این موضوع سال‌هاست که مطرح است و اخیراً بار دیگر به تیغ بررسی و تصویب هیئت دولت رسیده است.

تاریخچه حذف صفر از پول ملی

موضوع حذف چهار صفر از پول ملی و تغییر واحد پول از ریال به تومان، ریشه در چند دهه بحث و بررسی در اقتصاد ایران دارد. این ایده اولین بار در دهه هفتاد شمسی مطرح شد و در دولت‌های مختلف با فراز و نشیب‌های فراوانی روبرو بوده است. با این حال، در سال‌های اخیر و با افزایش تورم و کاهش شدید ارزش پول ملی، این موضوع بار دیگر در دستور کار قرار گرفت. اخیراً، سخنگوی دولت اعلام کرد که موضوع حذف چهار صفر از واحد پول ملی، در نشست هیئت دولت به تصویب رسیده و قرار است مراحل قانونی خود را طی کند. این تصمیم، با هدف ساده‌سازی مبادلات پولی، کاهش هزینه‌های چاپ اسکناس، و تسهیل محاسبات مالی و حسابداری اتخاذ شده است. در دنیا هم بارها در کشورهای مختلف حذف صفر از پول ملی رقم خورده است.

ماهیت و تأثیرات سیاست حذف صفر

همانطور که اشاره شد، حذف صفر از پول ملی یک اصلاح اسمی است، نه یک راهکار بنیادی برای مشکلات اقتصادی. این سیاست به خودی خود نه تورم را کنترل می‌کند، نه قدرت خرید مردم را بهبود می‌بخشد و نه ارزش واقعی پول ملی را ارتقا می‌دهد. تأثیر اصلی این اقدام در دو زمینه است: روانی و ساختاری.

از منظر روانی، با حذف صفرها، ارقام بزرگ و دلهره‌آور در معاملات و حساب‌ها کوچک‌تر می‌شوند و این امر می‌تواند از لحاظ ذهنی تأثیر مثبتی بر مردم بگذارد و تورم انتظاری را تا حدی کاهش دهد. از منظر ساختاری نیز، این اقدام می‌تواند سیستم حسابداری را ساده‌تر، هزینه‌های چاپ و نگهداری پول را کمتر و عملیات پرداخت را تسهیل کند.

با این حال، تجربه کشورهای مختلف نشان داده که این سیاست تنها زمانی موفق است که در بستر یک اقتصاد باثبات و همراه با سیاست‌های پولی و مالی منضبط اجرا شود. در غیر این صورت، تنها یک مسکن موقت خواهد بود و صفرها در مدت کوتاهی به پول ملی بازخواهند گشت. کشورهایی مانند ترکیه، برزیل، روسیه، لهستان، زیمباوه و آرژانتین این سیاست را به اجرا گذاشته‌اند و هر کدام نتایج متفاوتی را تجربه کرده‌اند.

پیش‌شرط‌های موفقیت حذف صفر از پول ملی

برای اینکه سیاست حذف صفر از پول ملی مؤثر و پایدار باشد، باید پیش‌شرط‌های مهمی در اقتصاد فراهم باشد. این پیش‌شرط‌ها به صورت زیر هستند:

  • کنترل پایدار تورم: این مهم‌ترین شرط موفقیت است. حذف صفر تنها زمانی می‌تواند به بازسازی اعتبار پول ملی کمک کند که نرخ تورم کنترل شده باشد. این کنترل باید از مسیرهایی مانند مهار جهش‌های ارزی، مدیریت انتظارات تورمی و اجتناب از رشد بی‌ضابطه نقدینگی حاصل شود.
  • انضباط مالی دولت: دولت باید وابستگی خود به منابع ناپایدار مانند درآمدهای نفتی را کاهش دهد و بودجه خود را اصلاح کند. کسری بودجه مزمن، منبع اصلی تورم و بی‌ثباتی اقتصادی است.
  • اصلاح ناترازی بانک‌ها: ناترازی مالی در سیستم بانکی یکی دیگر از ریشه‌های تورم است که باید پیش از هر گونه اصلاح پولی، به آن رسیدگی شود.
  • شفاف‌سازی مالی و مقابله با فساد اقتصادی: برای احیای اعتماد عمومی و تضمین اثربخشی سیاست‌های اقتصادی، شفافیت مالی و مبارزه جدی با فساد حیاتی است.

تجربه‌های موفق و ناموفق جهانی در حذف صفر

تجربه کشورهای مختلف در حذف صفر از پول ملی، درس‌های ارزشمندی را به ما می‌آموزد. در اینجا به بررسی سه تجربه موفق و سه تجربه ناموفق می‌پردازیم:

تجربه‌های موفق

  • ترکیه (۲۰۰۵):
    ترکیه در سال ۲۰۰۵، شش صفر از پول ملی خود، لیر، حذف کرد و آن را به لیر نو تغییر نام داد. این اقدام پس از یک دوره طولانی ثبات اقتصادی و کنترل تورم (که در دهه ۱۹۹۰ به بالای ۷۰% رسیده بود) صورت گرفت. دولت ترکیه با اتخاذ سیاست‌های ارزی مناسب و نیز سیاست های انضباطی مالی و پولی، توانست تورم را مهار کند. حذف صفرها در این بستر به بازگرداندن اعتبار به پول ملی، ساده‌سازی محاسبات و کاهش تورم انتظاری کمک کرد. این تجربه به عنوان یکی از موفق‌ترین نمونه‌ها در جهان شناخته می‌شود، زیرا حذف صفرها بعد از کنترل تورم و نه به عنوان راه‌حلی برای آن انجام شد.
  • روسیه (۱۹۹۸):
    روسیه در سال ۱۹۹۸، سه صفر از پول ملی خود، روبل، حذف کرد. این تصمیم پس از یک دهه بی‌ثباتی اقتصادی و تورم شدید در دوران پس از فروپاشی شوروی اتخاذ شد. با این حال، دولت روسیه توانست با اتخاذ سیاست‌های پولی سختگیرانه و با استفاده از ثبات نسبی اقتصادی، این اقدام را به موفقیت برساند. حذف صفرها به کاهش تورم انتظاری و بازگرداندن اعتماد به پول ملی کمک کرد و به دنبال آن اقتصاد روسیه به ثبات رسید.
  • لهستان (۱۹۹۵):
    لهستان در سال ۱۹۹۵، چهار صفر از پول ملی خود، زلوتی، حذف کرد. در اوایل دهه ۱۹۹۰، این کشور نیز مانند سایر کشورهای اروپای شرقی با تورم‌های بالا دست و پنجه نرم می‌کرد. دولت لهستان با اجرای یک برنامه اصلاحات اقتصادی گسترده توانست تورم را کنترل کرده و نرخ آن را به زیر ۱۰ درصد برساند. حذف صفرها پس از این ثبات نسبی، به عنوان گامی برای بازسازی اعتبار پول ملی و ساده‌سازی سیستم مالی انجام شد و به موفقیت رسید.

تجربه‌های ناموفق

  • آرژانتین:
    آرژانتین در دهه‌های گذشته چندین بار اقدام به حذف صفر از پول ملی خود کرده است. به عنوان مثال، در سال ۱۹۸۳، چهار صفر از پول ملی حذف شد. اما به دلیل عدم کنترل تورم و ادامه سیاست‌های مالی بی‌انضباط، این اقدام کاملاً بی‌اثر بود و صفرها در مدت کوتاهی به پول ملی بازگشتند. تلاش‌های مشابه بعدی نیز به دلیل مشکلات ساختاری اقتصاد و تورم‌های مزمن، به شکست انجامید. این تجربه نشان می‌دهد که حذف صفر، بدون حل ریشه‌های تورم، تنها یک مسکن موقت است.
  • زیمبابوه:
    زیمبابوه یکی از بارزترین نمونه‌های شکست در حذف صفر است. در این کشور، به دلیل ابرتورم (Hyper Inflation) که به نرخ‌های نجومی می‌رسید، دولت چندین بار اقدام به حذف صفر از پول ملی کرد. به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۸، ده صفر از پول ملی حذف شد، اما این اقدام نه تنها تأثیری نداشت، بلکه در همان سال مجدداً صفرها به پول ملی اضافه شدند. این تجربه نشان داد که حذف صفرها در شرایط ابرتورم و بدون کنترل بنیادی اقتصاد، یک اقدام بیهوده است.
  • برزیل (۱۹۸۶):
    برزیل نیز در دهه ۸۰ میلادی برای مقابله با ابرتورم، چهار صفر از پول ملی خود، کروزیرو، حذف کرد و واحد پول جدیدی به نام کروزادو معرفی کرد. با این حال، به دلیل عدم کنترل تورم و ادامه رشد بی‌رویه نقدینگی، این اقدام ناموفق بود و تورم به سرعت به پول ملی بازگشت. برزیل پس از این شکست، در دهه ۹۰ میلادی با اجرای یک برنامه جامع و موفق به نام «طرح رئال»، توانست تورم را مهار کرده و به ثبات اقتصادی برسد. این تجربه تأکیدی بر این است که موفقیت در حذف صفر، نیازمند یک برنامه جامع و کنترل‌شده است.

نتیجه‌گیری

حذف چهار صفر از پول ملی در ایران، اگرچه می‌تواند از لحاظ روانی و ساختاری تأثیرات مثبتی داشته باشد، اما به تنهایی نمی‌تواند مشکلات ریشه‌ای اقتصاد را حل کند. تجربه کشورهای موفق و ناموفق در این زمینه نشان می‌دهد که این سیاست تنها زمانی مؤثر است که در بستری از ثبات اقتصادی، کنترل نرخ ارز و متعاقبا کنترل تورم و انضباط مالی اجرا شود.

تصویب حذف صفر در هیئت دولت، گام اول در مسیری است که اگر با اصلاحات ساختاری و سیاست‌های پولی و مالی مؤثر همراه نباشد، ممکن است در آینده نتیجه‌ای جز بازگشت مجدد صفرها به پول ملی نداشته باشد. بنابراین، برای موفقیت این سیاست، ضروری است که همزمان با آن، به پیش‌شرط‌های اصلی مانند کنترل تورم، انضباط مالی دولت و اصلاح نظام بانکی توجه شود تا این اقدام به یک تغییر پایدار و سازنده در اقتصاد ملی منجر شود.

دیدگاهتان را بنویسید