عبدالخالق زاده گفت: معاملات بورس انرژی به دلیل وابستگی دولتی در منافع عرضه کنندگان تاثیر دارد و منجر به ضعف سرمایه گذاری و ناترازی شده است.
به گزارش سرمایه فردا، راهحل اصلی حل مسئله انرژی در ایران، قیمت است. دولت با ارائه راهکارهایی عملی و قابل اجرا، به دنبال جلوگیری از از شوکهای اجتماعی ناشی از تغییرات قیمتی باشد. در گام بعدی، پیش بینی پذیری اقتصاد است اگر ما می خواهیم قیمتی را افزایش دهیم، باید اطمینان حاصل کنیم که اقتصاد قابل پیشبینی باشد. در این صورت، مردم با تغییرات قیمتی بهتر کنار خواهند آمد. به طور قطع بورس انرژی ابزار مناسبی برای تعادل بخشی به صنعت انرژی است.
در چند سال اخیر افزایش ناترازی برق منجر به عدم النفع چند میلیارد دلار در صنایع کشور شده است. چراکه در زمانبندی خاموشی همواره سهمیه بندی برق برای صنایع در اولویت قرار دارد. در همین راستا با سید حسین عبدالخالق زاده کارشناس اقتصادی گفتگو کردیم تا نقش نرخ گذاری در بورس انرژی را بر کاهش انگیزه سرمایه گذاری و ناترازی برق را بررسی کنیم. در ادامه جزئیات گفتگو را بخوانید؛
با توجه به این که هزینههای شرکت، تابعی است از افزایش هزینههای شرکتهای بهره بردار، حراست و نگهبانی، خدمات، فضای سبز و … و تمامی این موارد با افزایش هزینههای حقوق و دستمزد و تورم خرید لوازم مصرفی و تجهیزات مورد نیاز به شدت افزایش یافته است. لذا عدم افزایش نرخهای بازار برق در شش ماه نخست سال موجب ناترازی درآمد و هزینه شرکت شده بود.
از آنجا که با استفاده از عوامل فشار جهت فروش برق در بورس انرژی و با استفاده از اهرم عدم واریز وجه مربوط به حقوق و دستمزد پیمانکاران و هزینههای جاری شرکت، عملاً درآمد شرکتها در شش ماهه نخست نه تنها نسبت به سال ۱۴۰۲ افزایش نیافت، بلکه برابر سال ۱۴۰۱ شده بود. قطعاً تبعات این گونه سیاست اقتصادی در صنعت برق و برخورد با نیروگاهها خیلی سریع آثار منفی خود را نشان خواهد داد.
در طی چند سال گذشته هر موقع مسئولان صنعت برق از آثار مثبت خرید و فروش در بورس انرژی صحبت کردهاند بخش خصوصی به شرط وجود سازوکاری جهت رقابت سالم به منظور کشف قیمت واقعی برق از پیشنهاد استقبال کرده است. لکن از آنجا که این روش در چند سال گذشته هم برای مدت کوتاهی آزمایش شد. بهدلیل دستوری بودن قیمت خرید برق توسط شرکتهای توزیع رقابت بسیار ناسالم ایجاد شد و عملاً موجب کاهش جدی درآمد نیروگاههای بخش خصوصی را فراهم کرد.
لذا در این مرحله هم نگرانی شدیدی وجود داشت که با قول مثبت مدیران مبنی بر این که با کنترل کف قیمت خرید در این بازار از ضرر و زیان شرکتهای تولیدکننده برق جلوگیری به عمل خواهد آمد. یک بار دیگر نیروگاهها با احتیاط شروع به فروش برق در بورس انرژی کردند که متأسفانه باز هم شرکتهای توزیع که زیرمجموعه شرکت توانیر هستند با سفارش از بالا جهت قیمت مدیریت شده در این بازار ورود کردند که قطعاً کشف قیمت واقعی محقق نشد.
بورس انرژی واقعی زمانی محقق میشود که دو طرف معامله مانند بقیه بورسها بهصورت جدی ذینفع بوده و به بیان دیگر وابستگی دولتی نداشته باشند. آنچه مسلم است، شرکتهای وابسته به دولت از تبعات سود و زیان حضور در بورس انرژی هیچگونه ضرر و زیان و یا منفعتی شامل حالشان نمیشود. اگر مختصر انگیزهای هم پیشبینی شده، در جهت بهبود نقدینگی آنها برای انجام امور شرکتی و اجرایی و خدمت به مشترکین است. حاصل این روش و سازوکارِ پیشبینیشده صرفاً ضرر و زیان نیروگاههای بخش خصوصی را در پی خواهد داشت.
همچنین موجبات فاصله گرفتن بیشتر سرمایهگذاران بخش خصوصی از سرمایهگذاری در صنعت برق را فراهم میکند. به بیان دیگر تا زمانی که صنعت برق در تعامل خود با بخش خصوصی حاضر در این صنعت رعایت عدالت و انصاف را نکند و اعتمادسازی لازم را سرلوحه برنامههای خود قرار ندهد، روزبهروز شکاف بیشتر خواهد داشت.
قبل از پاسخ به این سوال لازم است یک نکته بهطور جدی بررسی شود و آن هم این است که دولت با وجود این که متعهد بودهاند درآمد فروش به بازار برق را در پایان هر ماه پرداخت کنند و موفق نشدهاند حال روش تأخیرهای بسیار زیاد حتی تا دو سال را به عنوان اصل گرفتهاند.
حتی مدعی هستند چون در روش موجود نیروگاهها بهدلیل عدم دریافت بهموقع طلب خود و احتمالاً استفاده از تسهیلات و وام بانکی جهت رفع مشکلات نقدینگی استفاده میکنند. لذا اگر در بورس انرژی با قیمت پایینتر و تا ۳۰ درصد کمتر از بازار بفروشند چون نقد دریافت میکنند باز هم اقتصادی است.
بهطور قطع و یقین بهدلیل عدم پرداخت هزینههای جاری شرکتها از سوی شرکت مدیریت شبکه برق ایران، در جهت رفع مشکلات جاری نیروگاهها برای تداوم تولید، به ناچار نیروگاهها با قیمت پایینتری در بورس انرژی پیشنهاد میدهند. بهطور قطع و یقین درآمد و سود نیروگاهها زیاد نیست.
بهویژه نیروگاههایی که بهصورت سهامی عام بوده و بورسی هستند بهطور جدی با مشکل روبهرو هستند. اگر صنعت برق با همین دست فرمان جلو برود، طی یکی دو سال آینده نیروگاههای قدیمیتر بهدلیل هزینههای بیشتر بهرهبرداری و تولید کمتر نسبت به نیروگاههای سیکل ترکیبی و با راندمان بالاتر، به نقطه سربهسر از نظر درآمد و هزینه میرسند و در سراشیبی قرار میگیرند و حتماً با ضرر و زیان زیادی روبهرو میشوند.
از آنجا که نیروگاهها مجبور به تولید برق هستند. لذا مذاکره با سازمانهای نظارتی بهویژه شورای رقابت، کمیسیون انرژی، دیوان عدالت اداری، بازرسی کل کشور و … و طرح مشکلات و تخلفات وزارت نیرو زمینهساز ورود این سازمانها به موضوع مؤثر است. همچنین میتوان جلوی فشار بیش از حد موجود متولی صنعت برق به شرکتهای خصوصی تولیدکننده برق را گرفت.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا