کتاب امروز نه حذف شده و نه همان جایگاه دیروز را دارد؛ میان خلاصههای چند دقیقهای، قابهای اینستاگرامی و فایلهای بیمجوز، رابطه ما با خواندن تغییر کرده است. مسئله اصلی بازگشت به گذشته نیست، بلکه بازتعریف تجربه کتابخوانی در دل زندگی دیجیتال است.
به گزارش سرمایه فردا، دیگر نمیتوان کتاب را تنها در قفسه یا کیف روزمره جستوجو کرد؛ حضورش در زندگی شهری به شکلهای تازهای بازتعریف شده است. از خلاصههای سریع که شبیه قرص جوشان فرهنگاند تا قابهای زیبا و نمایشی بوکگرام، و از فایلهای بیمجوزی که توهم «داشتن» میآفرینند تا پادکستها و ریلهایی که دروازه ورود به متن میشوند، کتاب در حاشیه مانده اما خواندن هنوز در مرکز است. این تغییرات نشان میدهد که رابطه ما با متن دیگر یک تجربه خطی و آرام نیست، بلکه شبکهای از مواجهههای سریع، تصویری و پراکنده است که اگر درست هدایت شود، میتواند همچنان به عمق و تأمل منتهی شود.
صبحهای شلوغ مترو را تصور کنید؛ گوشی در دست، هدفون در گوش، ریلهای چندثانیهای که پشت سر هم میگذرند و پادکستهایی که در پسزمینه پخش میشوند. در این منظره، کتاب کاغذی شبیه مسافری قدیمی است که هنوز روی صندلی نشسته، اما شکل سفر عوض شده است. روزگاری برنامهریزی میکردیم وقت مشخصی را به خواندن اختصاص بدهیم، امروز محتوا در ترافیک نوتیفیکیشنها وارد زندگی ما میشود و همانجا هم مصرف میشود.
کتاب خلاصه؛ قرص جوشان فرهنگ
موج «کتاب خلاصه» از دل همین شتاب بیرون آمده است؛ سرویسها و صفحههایی که وعده میدهند در چند دقیقه «چکیده یک کتاب مهم» را تحویل بدهند. از زاویه مدیریت وقت، این مدل جذاب جلوه میکند و کاربر احساس میکند از قافله عقب نمیماند. در سطح عمیقتر، متن طولانی با ریتم و مثال و لحن، فرصت میخواهد تا در ذهن جا باز کند. وقتی همه چیز به چند «نکته کلیدی» تبدیل میشود، تجربه آهسته و کشدار خواندن جایش را به مصرف تند و گذرا میدهد.
کتاب خلاصه شبیه قرص جوشان است؛ رنگ و بو و مزه فوری دارد، هیجان کوتاهی ایجاد میکند و احساس مفید بودن میدهد، اما بافت پیچیده متن را حل میکند و کنار میگذارد. خواننده همراه شخصیتها زندگی نمیکند، با استدلالها کشتی نمیگیرد، فقط نتیجه را تحویل میگیرد؛ چیزی که زود وارد حافظه کوتاهمدت میشود و زود هم جایش را به داده بعدی میدهد.
بوکگرام؛ زیبایی قاب یا عمق متن
در سوی دیگر، «بوکگرام» و نسخههای ایرانی آن قرار دارد؛ صفحههایی در شبکههای اجتماعی که کتاب را به سوژهای بصری تبدیل میکنند. قابهای چیدهشده، فنجان قهوه، رو تختی طرحدار، بوکمارکهای رنگی و نقلقولهای خوشفونت، به دیده شدن کتاب کمک میکنند و مخاطبان تازه سر راه اثر قرار میدهند. در کنار این مزیت، نوعی زیباییشناسی سطحی هم ترویج میشود؛ جایی که جلد و قاب و جمله روی صفحه گاهی پررنگتر از ساختار و محتوای واقعی اثر جلوه میکند.
کمکم کتابخوانی به امری نمایشی تبدیل میشود؛ سوژهای برای استوری و ریل. بسیاری از ما جملههای خطکشیده را بیشتر از فصلهای کامل به اشتراک میگذاریم؛ انگار کتاب مجموعهای از کپشنهای آماده است که کنار تصویر عصرانه قرار میگیرد و رد میشود. این نمایش لزوماً دروغ نیست، اما فاصله زیادی با آن لحظههای کند و خصوصی دارد که خواننده و متن، دور از دوربین، با هم کشتی میگیرند.
پیدیافهای بیمجوز و اخلاق خواندن
فایلهای پیدیاف غیرقانونی، لایه دیگری از این منظرهاند. دسترسی آسان، هزینه صفر و امکان ذخیره بیپایان، پر کردن حافظه موبایل را جذاب کرده است. در ظاهر، این روند دموکراتیک به نظر میرسد و کتاب را در دسترس قرار میدهد. در عمل، اقتصاد نشر آسیب میبیند؛ نویسنده و مترجم و ناشر از فروش اثرشان سهم نمیگیرند و عادت ما به پرداخت نکردن، ارزش کار فکری را در ذهنمان پایین میآورد.
همزمان، انبار کردن صدها فایل، به توهم «داشتن» منجر میشود، بیآنکه تجربه «خواندن» شکل بگیرد. پوشههای شلوغ و هاردهای پر، در ظاهر نشانه علاقه به کتاب هستند، در عمل یادآور فهرستهای پخشیاند که هرگز کامل دیده نمیشوند.
کتاب در حاشیه، خواندن در مرکز
با همه این تغییرات، کتاب از زندگی شهری حذف نشده است. بسیاری از مخاطبان جوان، از همان پلتفرمهایی که رقیب کتاب به نظر میرسند برای کشف نویسنده و اثر تازه استفاده میکنند؛ پادکستهای تحلیلی، ویدئوها، صفحههای نقد و گفتوگو در شبکههای اجتماعی و ریلهای معرفی، گاهی دروازه ورود به خواندن عمیقتر میشوند. شاید جای کتاب روی میز قهوه و در کیف روزمره کمرنگتر شده باشد، میل به فهمیدن و قصه شنیدن همچنان سر جایش است.
مسئله امروز، برگرداندن ساعت به عقب نیست؛ بحث اصلی بازتعریف رابطه ما با خواندن است. میتوان از ریل، پادکست، صفحه معرفی کتاب و حتی خلاصهها به عنوان پل استفاده کرد؛ پلی که مخاطب را تا آستانه متن میآورد و او را به مواجهه مستقیم با کتاب تشویق میکند. در چنین حالتی، کتاب در هیاهوی دیجیتال گم نمیشود و هنوز میتواند میان صدای پادکست، تصویر ریل و سکوت ورق زدن، جای مخصوص خود را حفظ کند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا