به گزارش سرمایه فردا،جنگ تجاری میان چین و آمریکا و وضع تعرفههای سنگین از سوی هر دو کشور، منجر به تغییرات عمدهای در جریان تجارت انرژی بین آنها شده است. یکی از پیامدهای اصلی این تحولات، کاهش چشمگیر واردات نفت خام آمریکا توسط چین است. در مقابل گرایش این کشور به خرید نفت از خاورمیانه بیشتر شده است. این تغییرات تأثیرات گستردهای بر اقتصاد کشورهای خاورمیانه، روابط ژئوپلیتیکی و توازن قدرت منطقهای و جهانی دارد. درواقع کشورهای تولیدکننده نفت خاورمیانه نظیر ایران، عربستان سعودی، عراق و امارات متحده عربی و… از این تغییرات سود خواهند برد. به طور قطع چشم انداز همکاری چین برای ایران، عربستان بهعنوان بزرگترین صادرکننده نفت به چین، از کاهش وابستگی چین به نفت آمریکا بهرهمند میشود.
همچنین، کاهش قیمت رسمی فروش نفت عربستان برای بازار آسیا، که در دو هفته اخیر اتفاق افتاده باعث شده تا جذابیت واردات نفت این کشور برای چین افزایش یابد. به وطر کلی افزیش درآمدهای صادراتی بالاتر برای کشورهای خاورمیانه میتواند به توسعه اقتصادی، اجرای پروژههای زیربنایی و تقویت بودجه عمومی آنها کمک کند. موضوعی که منجر می شود این کشورها بیشتر از آمریکا فاصله بگیرند و در اجرای پروزه های خود از مهندسان چینی بیشتر استفاده کنند.
بنابراین آمریکا تلاش دارد در کنار فشار بر چین، همچنان خاورمیانه را پرتنش کند و از این طریق بخواهد سیاستهای اقتصادی به ویژه بخش انرژی را به این منطقه تحمیل کند. چراکه به طور بلندمدت قیمت انرژی در جهان می تواند روی تنش های نظامی نیز تاثیر بگذارد. به طوری که کاهش شدید قیمت نفت روی اقتصاد روسیه اثر منفی می گذارد و در مقابل کاهش قیمت انرژی، اثر افزایش تعرفه ها بر رشد قیمت کالاها را به نوعی جبران می کند. به همین دلیل اثر روانی رشد قیمت ها در کشورهایی مانند آمریکا که به شدت تورمی شده تا حدودی کنترل می شود. به همین دلیل است که دولتمردان این کشور همواره سیاست هایی را در سطح کلان بیشتر برده اند که با پررنگ کردن تصور رکود اقتصاد به افت بیشتر قیمت نفت دامن بزنند.
چین با افزایش خرید نفت خاورمیانه، زمینه را برای تقویت روابط اقتصادی و سیاسی با این منطقه فراهم میکند. پروژههای زیرساختی، سرمایهگذاریهای مشترک و تعاملات تجاری گستردهتر، از جمله نتایج این رویکرد هستند. بهعنوان مثال، توافق ۲۵ ساله میان ایران و چین که در سایه تحریم های غرب شکل گرفت نمونهای از این نوع همکاریها است که میتواند به تعمیق روابط بین دو کشور منجر شود. عراق و امارات نیز بهعنوان صادرکنندگان اصلی نفت، احتمالاً از این تغییر سیاست چین در خاورمیانه بهرهمند خواهند شد.
از طرف دیگر چشم انداز همکاری چین برای نفت خاورمیانه، کشورهای این منطقه ممکن است تلاش کنند وابستگی خود به بازارهای غربی را کاهش داده و روابط خود را با سایر قدرتهای اقتصادی نظیر چین و دیگر کشورهای آسیایی گسترش دهند. درواقع بسیاری از کشورهای خاورمیانه می توانند به جای پول نفت خود کالایچینی با قیمت ارزانتر بخرند. به همین دلیل این رویکرد میتواند خطرات اقتصادی ناشی از تحریمها یا نوسانات بازارهای غربی را کاهش دهد. بنابراین می تواند در بلندمدت یک توافق نانوشته برد برد برای کشورهای منطقه و چین باشد.
البته نفوذ رو به رشد اقتصاد چین در خاورمیانه میتواند توازن قدرت در منطقه را تغییر داده و رقابتهای جدیدی میان قدرتهای جهانی مانند ایالات متحده و چین ایجاد کند. بنابراین کشورهای خاورمیانه باید با بهرهگیری از این رقابت، جایگاه خود را در تعاملات بینالمللی تقویت کنند. با این حال، این تغییرات میتوانند با چالشهایی نظیر پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی و تعامل با قدرتهای متنوع همراه شوند. چراکه کشوری مانند آمریکا همواره تلاش کرده در موقعیت های این چنینی به حضور نظامی خود در منطقه بی افزاید در حالی که چین با سیاست گذاری مناسب اقتصادی و دیپلماتیک به راحتی می تواند نسبت به آمریکا در منطقه برتری پیدا کند.
در شرایط کنونی افزایش تعاملات اقتصادی بین چین و کشورهای خاورمیانه فرصتهایی برای تنوعبخشی به اقتصاد منطقه و بهبود موقعیت ژئوپلیتیکی آنها فراهم میکند. بااینحال، پیامدهای این تغییرات باید بهدقت مورد تحلیل قرار گیرند تا کشورهای منطقه از فرصتها بهترین بهرهبرداری را داشته باشند و چالشهای احتمالی که از سوی آمریکا رخ می دهد را مدیریت کنند.
کشور چین در دهه های اخیر علاوه بر اینکه توانسته از نظر هزینه تولید همچنان برتری خود را حفظ کند توانسته با رشد فناوری به سطح قابل قبولی از کیفیت دست پیدا کند. به طوری که سال گذشته حدود ۳٫۵۵۰ میلیارد دلار صادرات کالا به کشورهای مختلف داشته است که نزدیک به ۱۵ درصد آن به آمریکا بوده است. حالا در مقطع کنونی جنگ تعرفه ای ترامپ باعث می شود که بخشی از صادراتچین به جای آمریکا به سایر بازارهای هدف روانه شوند. به همین دلیل بازار کشورهای مصرف کننده خاورمیانه می تواند مقصد مناسبی برای این کالاها باشند.
همچنین کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی، که تحت تأثیر عواملی مانند جنگ تجاری میان آمریکا و چین و کاهش رشد اقتصادی جهانی رخ داده است، پیامدهای مهمی برای روابط تجاری چین و کشورهای خاورمیانه به همراه دارد. این تأثیرات را میتوان از چند منظر بررسی کرد؛ از یک سو کاهش قیمت نفت باعث میشود که نفت خاورمیانه برای چین جذابتر شود، زیرا این کشورها معمولاً هزینه تولید پایینتری نسبت به تولیدکنندگان دیگر مانند آمریکا دارند. این امر میتواند به افزایش صادرات نفت خاورمیانه به چین منجر شود و روابط تجاری میان دو طرف را تقویت کند.
همین طور با کاهش قیمت نفت، کشورهای خاورمیانه ممکن است به دنبال گسترش همکاریهای اقتصادی با چین که تولیدکننده ای ارزان است باشند تا از کاهش درآمدهای نفتی خود جبران کنند. این همکاریها میتواند حتی شامل سرمایهگذاریهای مشترک در پروژههای زیرساختی، انرژیهای تجدیدپذیر و فناوریهای نوین باشد. به ویژه اینکه در سال های اخیر عربستان صعودی و امارات متحد عربی پروزه های بزرگی را در حوزه هوشمندسازی و همچنین انرژی های تجدیدپذیر تعریف کرده اند و کشورهای غربی فعلا همکاری چندانی با این کشورها برای پیشبرد پروژه ها نداشته اند. چراکه کشورهای غربی همواره تلاش کرده اند که برای خرید ارزانتر نفت از کشورهای خاورمیانه اقتصاد و صنعت این کشورها را عقب نگهدارند.
البته نباید فراموش کرد که کاهش قیمت نفت میتواند فشار بر بودجه کشورهای خاورمیانه را افزایش دهد، اما افزایش صادرات به چین میتواند بخشی از این فشار را کاهش دهد. این امر ممکن است به تقویت روابط اقتصادی و سیاسی میان چین و کشورهای منطقه منجر شود. حتی این موقعیت باعث می شود که چین نقش بیشتری در تأمین امنیت انرژی خاورمیانه ایفا کند و نفوذ خود را در این منطقه افزایش دهد.
میتوان نتیجه گرفت که کاهش قیمت نفت نه تنها به افزایش صادرات نفت خاورمیانه به چین کمک میکند، بلکه فرصتهایی برای گسترش همکاریهای اقتصادی و تقویت روابط سیاسی میان دو طرف فراهم میسازد. بااینحال، این تغییرات میتوانند چالشهایی مانند فشار بر بودجه کشورهای خاورمیانه و تغییر در توازن قدرت منطقهای را نیز به همراه داشته باشند. به همین دلیل آمریکا همواره تلاش کرده در چالش های این چنینی با تنش افزایی در منطقه خاورمیانه حضور خود را پررنگ کند تا از این طریق بتواند نقش بیشتری در سازوکار انرژی در بازار جهانی داشته باشد. در این موقعیت کشورهای اروپایی نیز تلاش می کنند که از فصت حداکثر بهره برداری را داشته باشند و از یک سو نفت ارزان خریداری کنند و از سوی دیگر به دنبال بهره برداری از چالش بین چین و آمریکا باشند. به همین دلیل است که همواره اروپایی ها در شرایط بحران ها بیشتر نظاره گر هستند.
شروع مذاکرات دوجانبه میان ایران و آمریکا پس از ماهها کشمکش و تلاشهای رسانهای، نقطه…
وام ۷۰۰ میلیونی در کنار کمک ودیعه ۳۰۰ میلیونی برای مستاجران فاقد مسکن، تکمیل ۳۰۰…
به گزارش سرمایه فردا، افت ۱۵ درصدی قیمت سکه و ۱۲ درصدی قیمت طلا در روز گذشته…
مذاکره با آمریکا بر سر برنامه هستهای ایران دوباره آغاز شده فعلا نسبت به این…
سرمایه گذاری در زمان جنگ بسیار متفاوت است. در این وضعیت سرمایه ها بیشتر به…
شاید به نظر برسد که پاسخ همگام چین در بالا بردن تعرفه واردات کالا از…