فناوری آغازگر فصل تازه‌ای از معدنکاری

فناوری آغازگر فصل تازه‌ای از معدنکاری

پروژه IPCC در معدن گهرزمین به‌عنوان نخستین تجربه استفاده از سیستم حمل پیوسته در استخراج روباز کشور، قرار است با کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل، افزایش بهره‌وری و حرکت به سمت معدنکاری سبز، الگویی نوین برای مدیریت معادن بزرگ ایران باشد؛ طرحی که با سرمایه‌گذاری هدفمند و همکاری شرکت‌های داخلی و خارجی، آینده‌ای پایدار برای صنعت سنگ‌آهن رقم خواهد زد.

به گزارش سرمایه فردا، علی‌اکبر تقی‌پور، مدیر پروژه IPCC شرکت گهرزمین، در معرفی طرح اظهار داشت:   پروژه‌ای که امروز در حال اجراست با عنوان In Pit Crushing and Conveying یا به اختصار IPCC شناخته می‌شود. این پروژه به حوزه معدنکاری روباز مربوط است و مبتنی بر استفاده از سیستم‌های حمل پیوسته مواد معدنی از طریق نوارهای نقاله است؛ تجهیزاتی که پیش‌تر عمدتاً در فرآوری مواد معدنی به کار گرفته می‌شدند، اما اکنون برای نخستین بار در کشور در عملیات استخراج معدن به‌کار گرفته می‌شوند. در روش سنتی، حمل مواد معدنی و باطله توسط تراک‌های معدنی انجام می‌گرفت، اما در این پروژه، ماده معدنی پس از خردایش اولیه در داخل معدن، مستقیماً بر روی نوار نقاله قرار گرفته و به محل‌های تعیین‌شده منتقل می‌شود. این تغییر رویکرد، به معنای حرکت به سمت معدنکاری پیوسته و کاهش وابستگی به حمل‌ونقل سنتی است.

وی افزود:  اجرای این پروژه در معدن سنگ‌آهن گهرزمین اهمیت ویژه‌ای دارد. این معدن به‌عنوان بزرگ‌ترین ذخیره سنگ‌آهن ایران و یکی از ذخایر شاخص خاورمیانه شناخته می‌شود. ذخیره قطعی معدن بیش از ۶۰۰ میلیون تن برآورد شده و حجم باطله آن نزدیک به ۵ میلیارد تن است. نسبت باطله‌برداری در برخی سال‌ها به بیش از عدد ۸ می‌رسد؛ یعنی برای استخراج یک واحد سنگ‌آهن، باید حدود ۸ واحد باطله برداشت شود. عمق معدن نیز در حال حاضر به بیش از ۶۰۰ متر می‌رسد و تاکنون حدود ۱۰۰ میلیون تن ماده معدنی استخراج و نزدیک به ۶۰۰ میلیون تن باطله جابه‌جا شده است. برای چنین معدنی، استفاده از سیستم‌های حمل پیوسته و خردایش درون‌معدنی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است، زیرا زمین مورد نیاز برای انباشت باطله بیش از ۲۰۰۰ هکتار با ارتفاعی حدود ۲۰۰ متر خواهد بود.

دکتر تقی‌پور ادامه داد: «مزیت اصلی پروژه IPCC کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل، افزایش بهره‌وری و کاهش آثار زیست‌محیطی ناشی از تردد تراک‌های معدنی است. این روش در معادن بزرگ و عمیق دنیا به‌عنوان یک فناوری پیشرفته شناخته می‌شود و اکنون برای نخستین بار در ایران در معدن گهرزمین به اجرا درآمده است. در این سیستم، ماده معدنی یا باطله پس از خردایش توسط ماشین‌آلاتی مانند Bucket Wheel Excavator یا تجهیزات مشابه، مستقیماً بر روی نوار نقاله قرار گرفته و به محل‌های فرآوری یا دپو منتقل می‌شود. این رویکرد نه‌تنها هزینه‌های عملیاتی را کاهش می‌دهد، بلکه امکان مدیریت بهینه منابع و افزایش بازده اقتصادی معدن را نیز فراهم می‌سازد.

وی در پایان خاطرنشان کرد:  اجرای پروژه IPCC در معدن گهرزمین گامی مهم در جهت مدرن‌سازی صنعت معدنکاری کشور است. این پروژه با هدف کاهش هزینه‌ها، افزایش سرعت عملیات، و ایجاد زیرساختی پایدار برای استخراج سنگ‌آهن در مقیاس بزرگ تعریف شده و می‌تواند الگویی برای سایر معادن بزرگ ایران باشد.

 

سرمایه‌گذاری هدفمند و متناسب با شرایط هر معدن

دکتر تقی‌پور، مدیر پروژه IPCC گهرزمین، در ادامه توضیحات خود گفت:  اجرای چنین پروژه‌ای نیازمند سرمایه‌گذاری هدفمند و متناسب با شرایط هر معدن است. تجهیزاتی که برای معدن گهرزمین طراحی شده‌اند الزاماً برای سایر معادن مناسب نخواهند بود. بنابراین باید شاخص‌هایی مانند عمر طولانی معدن، فواصل زیاد حمل‌ونقل، تناژ بالای استخراج و همچنین مصرف انرژی قابل توجه در سیستم‌های سنتی حمل با تراک وجود داشته باشد تا اجرای سیستم‌های پیوسته همچون IPCC توجیه‌پذیر شود.

وی افزود:  در شرکت گهرزمین، موضوع IPCC از همان ابتدای تأسیس مطرح بوده و در ذهن بنیان‌گذاران به‌عنوان یک راهکار نوین برای مدیریت معادن بزرگ جای داشته است. مطالعات دانشگاهی این پروژه از سال ۱۳۸۳ آغاز شد و تا سال ۱۳۹۵ به‌طور مکرر ادامه یافت. پس از آن، مطالعات تحقیقاتی به مطالعات مهندسی تبدیل شد تا ابعاد و احجام دقیق سیستم مشخص شود. این مطالعات در معدن گهرزمین توسط سه شرکت بین‌المللی معتبر انجام شد؛ یک شرکت آلمانی سازنده تجهیزات معدنی، شرکت NEC Mining از استرالیا و یک شرکت دیگر از آلمان که هم طراح سیستم و هم بهره‌بردار تعداد زیادی از این تجهیزات در اروپا بود. در کنار این شرکت‌ها، مجموعه‌های داخلی نیز حضور داشتند تا شرایط بومی ایران در طراحی لحاظ شود.

وی گفت:  از سال ۱۳۹۶ تاکنون چندین بار مطالعات تکمیلی انجام شده و نهایتاً در سال ۱۴۰۲ پروژه به تصویب رسید. تصمیم بر آن شد که بخشی از تجهیزات اصلی به‌طور مستقیم از تأمین‌کنندگان خارجی خریداری شود تا روند آغاز پروژه تسریع گردد. یکی از ماشین‌آلات اصلی هم‌اکنون در حال ساخت است و سایر تجهیزات در قالب یک بسته EPC به مناقصه گذاشته خواهد شد. شرکت‌های توانمند ایرانی به همراه شرکای خارجی در این مناقصه شرکت خواهند کرد تا ادامه پروژه عملیاتی شود.

وی افزود:  این پروژه به‌صورت مرحله‌ای و متناسب با ظرفیت عملیاتی معدن توسعه خواهد یافت. در فاز نخست، تجهیزات پایه نصب و راه‌اندازی می‌شوند و به مرور زمان با افزایش ظرفیت استخراج، تجهیزات جدید به سیستم اضافه خواهد شد. این رویکرد تدریجی باعث می‌شود پروژه در عین بزرگی، به‌صورت گام‌به‌گام پیش برود و ریسک‌های اجرایی کاهش یابد.

وی در پایان تصریح کرد:  اطمینان داریم که با توجه به مطالعات گسترده، همکاری شرکت‌های بین‌المللی و حضور مشاوران داخلی، پروژه IPCC در معدن گهرزمین قابلیت اجرا دارد و می‌تواند الگویی برای سایر معادن بزرگ کشور باشد. این پروژه علاوه بر کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل و مصرف انرژی، آثار زیست‌محیطی مثبتی نیز خواهد داشت و گامی مهم در جهت مدرن‌سازی صنعت معدنکاری ایران محسوب می‌شود.

دکتر تقی‌پور، مدیر پروژه IPCC گهرزمین، در ادامه توضیحات خود گفت:  برنامه‌ریزی پروژه به گونه‌ای است که فاز اول آن از سال ۱۴۰۲ آغاز شده و پس از برخی وقفه‌ها، پیش‌بینی می‌شود در ابتدای سال ۱۴۰۷ به بهره‌برداری کامل برسد. فاز دوم نیز مطابق برنامه از سال ۱۴۰۹ وارد مدار عملیاتی خواهد شد. این تقسیم‌بندی فازها به ما امکان می‌دهد تا به‌صورت تدریجی ظرفیت سیستم را افزایش داده و هم‌زمان با توسعه معدن، تجهیزات جدید را به مدار اضافه کنیم.

وی افزود:  یکی از نکات مهمی که باید به آن اشاره کنم، برداشت‌های نادرستی است که گاهی در خصوص این سیستم مطرح می‌شود. برخی تصور می‌کنند با اجرای IPCC، استفاده از تراک‌های معدنی یا همان دامپتراک‌ها به‌طور کامل حذف خواهد شد و این موضوع می‌تواند منجر به کاهش اشتغال شود. در حالی که واقعیت این است که سیستم پیوسته نه تنها جایگزین کامل تراک‌ها نیست، بلکه موجب تغییر ماهیت کار و ایجاد فرصت‌های جدید شغلی خواهد شد. در واقع، عملیات حمل‌ونقل سنتی کاهش می‌یابد، اما نیاز به نیروی انسانی متخصص در حوزه بهره‌برداری، نگهداری و مدیریت این تجهیزات پیشرفته افزایش پیدا می‌کند. بنابراین این پروژه را باید به‌عنوان یک فرصت کارآفرینی و ارتقای سطح مهارت‌ها در صنعت معدنکاری تلقی کرد.

 

کاهش هزینه‌های عملیاتی و مصرف انرژی

وی گفت:  از منظر مصرف انرژی نیز این پروژه اهمیت ویژه‌ای دارد. در سیستم‌های سنتی، تراک‌ها علاوه بر حمل ماده معدنی به بیرون، در مسیر بازگشت نیز وزن خود را به معدن منتقل می‌کنند و این امر موجب مصرف بالای سوخت و انرژی می‌شود. در مقابل، سیستم پیوسته مبتنی بر نوار نقاله، تنها ماده معدنی یا باطله را جابه‌جا می‌کند و بازگشت انرژی‌بر وجود ندارد. همین ویژگی موجب کاهش چشمگیر مصرف سوخت و افزایش بهره‌وری انرژی خواهد شد. به بیان دیگر، تبدیل سیستم ناپیوسته به سیستم پیوسته، بهینه‌سازی مصرف انرژی را به همراه دارد و این یکی از مزایای کلیدی پروژه IPCC است.

وی در پایان تصریح کرد:  اجرای این پروژه علاوه بر کاهش هزینه‌های عملیاتی و مصرف انرژی، به ارتقای سطح فناوری معدنکاری کشور کمک خواهد کرد. با توجه به ابعاد بسیار بزرگ معدن گهرزمین، استفاده از سیستم‌های سنتی دیگر پاسخگوی نیازهای آینده نیست و تنها با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین همچون IPCC می‌توان بهره‌وری اقتصادی و زیست‌محیطی معدن را تضمین کرد.

وی گفت:  با جایگزینی سیستم IPCC در بخش حمل، بهره‌وری انرژی به‌طور معناداری افزایش می‌یابد و برآوردهای ما نشان می‌دهد این بهبود می‌تواند تا حدود ۸۰ درصد در مؤلفه حمل تحقق پیدا کند. البته تأکید می‌کنم IPCC به معنای حذف کامل تراک‌ها نیست؛ این یک سیستم پیوسته است که در آن تجهیزات بزرگ مانند بیل‌های چرخشی وظیفه برداشت را بر عهده دارند و تغذیه اولیه سیستم همچنان با تراک انجام می‌شود. به بیان دقیق‌تر، ساختار عملیات تغییر می‌کند و نقش تراک‌ها از حمل بلندمدت به تغذیه و پشتیبانی خطوط پیوسته منتقل می‌شود.

وی افزود:  یکی از اهداف کلیدی، افزایش تناژ استخراج پایدار است. با توجه به حدود ۵ میلیارد تن باطله و نیاز سالانه به بیش از ۱۰۰ میلیون تن عملیات برداشت در افق عمر ۳۰ ساله معدن، و همچنین افزایش پیوسته عمق و فواصل حمل، بدون ورود سیستم‌های پیوسته تحقق این اهداف میسر نخواهد بود. طراحی ما نشان می‌دهد نه‌تنها نیاز به تراک‌ها کاهش نمی‌یابد، بلکه برای رسیدن به اهداف استخراج، ناوگان باید بازنگری و تقویت شود. عمر استاندارد تراک‌ها عموماً ۵ تا ۱۰ سال است و در چرخه‌های بازبینی باید جایگزینی و به‌روزرسانی انجام گیرد؛ همچنین تجهیزات کمکی مانند شاول‌ها نیز متناسب با رشد ظرفیت باید توسعه یابند.

وی گفت:  بر اساس برنامه عملیاتی، فاز نخست از سال ۱۴۰۲ آغاز شده و با رفع وقفه‌های مقطعی، بهره‌برداری کامل آن در ابتدای سال ۱۴۰۷ هدف‌گذاری شده است. فاز دوم مطابق زمان‌بندی از ابتدای سال ۱۴۰۹ وارد مدار خواهد شد. توسعه پروژه به‌صورت مرحله‌ای انجام می‌شود تا ظرفیت واقعی معدن با شیب منطقی افزایش یافته و هم‌زمان ریسک‌های اجرایی مدیریت شود.

وی افزود:  مزیت انرژی IPCC تنها در کاهش مصرف سوخت نیست؛ در سیستم ناپیوسته، تراک‌ها در مسیر رفت ماده را حمل می‌کنند و در مسیر برگشت وزن خود را دوباره به معدن برمی‌گردانند که این امر مصرف انرژی را دوچندان می‌کند. در سیستم پیوسته، جابه‌جایی ماده بر بستر نوار انجام می‌شود و بازگشت انرژی‌بر وجود ندارد؛ بنابراین شاخص‌های بهره‌وری انرژی و هزینه سوخت به‌صورت مستقیم بهبود می‌یابند.

 

حرکت به سمت معدنکاری سبز جزء راهبردهای پروژه است

وی گفت:  حرکت به سمت معدنکاری سبز جزء راهبردهای پروژه است. کاهش مصرف سوخت، امکان برقی‌سازی بخشی از فرآیندها و استفاده از منابع انرژی پاک مانند خورشیدی در تأمین برق، از اهداف تعریف‌شده ماست. حتی با نرخ‌های فعلی خرید برق خورشیدی که در برخی مقاطع بالاتر است، ارزیابی‌های اقتصادی پروژه مثبت بوده و با توجه به روند افزایشی قیمت حامل‌های انرژی نظیر گازوئیل، مزیت اقتصادی IPCC در سال‌های آینده تقویت خواهد شد.

وی افزود:  برآورد اولیه سرمایه‌گذاری پروژه حدود ۲۰۰ میلیون یورو است که با برگزاری مناقصات EPC و رقابت میان تأمین‌کنندگان داخلی و شرکای خارجی، انتظار کاهش منطقی این رقم را داریم. بخشی از ماشین‌آلات اصلی به‌طور مستقیم سفارش‌گذاری شده و در حال ساخت است؛ سایر پکیج‌ها در قالب مناقصه EPC به‌زودی واگذار خواهند شد تا زنجیره اجرا تکمیل شود.

وی گفت:  از منظر پارامترهای اقتصادی، علاوه بر انرژی، کاهش هزینه‌های واحد حمل، کاهش استهلاک ناوگان، افزایش ضریب دسترسی تجهیزات، بهبود ایمنی عملیاتی و کاهش آثار زیست‌محیطی در محاسبات لحاظ شده است. هدف نهایی ما دستیابی به حدود ۲۰ میلیون تن استخراج سنگ‌آهن در سال، با نسبت باطله ۸ تا ۹ برابر، در دو فاز توسعه‌ای است که به‌صورت تدریجی ظرفیت و زیرساخت‌ها را هم‌افزا می‌کند.

وی تصریح کرد:    IPCC نه یک جایگزین مطلق، بلکه ستون مکمل برای معادن بسیار بزرگ و عمیق است. با این رویکرد، بهره‌وری انرژی و اقتصادی ارتقا می‌یابد، ظرفیت پایدار استخراج تضمین می‌شود و در عین حفظ اشتغال، سطح مهارتی نیروی انسانی به سمت بهره‌برداری و نگهداشت فناوری‌های پیشرفته ارتقا پیدا می‌کند.

 

رویکرد اجرای سیستم IPCC

وی گفت:  رویکرد اجرای سیستم IPCC نه‌تنها موجب ارتقای بهره‌وری انرژی و کاهش هزینه‌ها می‌شود، بلکه به‌طور مستقیم به توسعه اشتغال و کارآفرینی نیز منجر خواهد شد. برخلاف نگرانی‌هایی که در خصوص حذف تراک‌ها مطرح می‌شود، این سیستم به معنای کنار گذاشتن کامل ناوگان حمل سنتی نیست، بلکه نقش آن‌ها تغییر کرده و در کنار تجهیزات پیوسته همچنان مورد استفاده قرار خواهند گرفت. در واقع، با کاهش هزینه‌های حمل و افزایش ظرفیت استخراج، منابع آزادشده می‌توانند در طرح‌های توسعه‌ای شرکت سرمایه‌گذاری شوند و فرصت‌های شغلی جدیدی ایجاد کنند.

وی افزود: بررسی‌های اقتصادی نشان می‌دهد که در مجموعه‌ای مانند گهرزمین، بیش از نیمی از هزینه‌های استخراج مربوط به بخش حمل‌ونقل است. با استقرار سیستم IPCC، هزینه حمل بیش از نصف کاهش خواهد یافت و در مجموع هزینه استخراج بین ۲۰ تا ۳۰ درصد بهینه‌تر می‌شود. این صرفه‌جویی مالی نه‌تنها سودآوری شرکت را افزایش می‌دهد، بلکه امکان سرمایه‌گذاری در پروژه‌های توسعه‌ای و تقویت زنجیره ارزش را فراهم می‌سازد.

وی گفت:  یکی از چالش‌های مهم پروژه، شرایط تحریمی و تغییرات ساختاری در شرکت‌های تأمین‌کننده تجهیزات بین‌المللی بوده است. برخی شرکت‌ها در اروپا ادغام یا منحل شدند و برخی دیگر به دلیل محدودیت‌های تحریم از بازار ایران خارج شدند. در این شرایط، بخشی از تأمین تجهیزات با همکاری شرکت‌های چینی و همچنین سازندگان داخلی در حال پیگیری است. این تغییرات در بازار جهانی تجهیزات معدنی، فرصتی برای ما ایجاد کرده تا نقش پررنگ‌تری به تولیدکنندگان داخلی بدهیم و ریسک‌های پروژه را کاهش دهیم.

وی افزود:  باید توجه داشت که بسیاری از تجهیزات مورد نیاز این پروژه، فناوری پیچیده‌ای ندارند و سابقه استفاده از آن‌ها در دنیا به بیش از صد سال می‌رسد. برخی ماشین‌آلات همچنان پس از چند دهه در معادن بزرگ جهان فعال هستند. بنابراین، با اتکا به توان سازندگان داخلی در حوزه تجهیزات فلزی و متریال هندلینگ، می‌توان بخش قابل توجهی از نیازها را در داخل کشور تأمین کرد. البته برخی اقلام کلیدی مانند لاستیک‌های صنعتی، بلت‌های نوار نقاله، موتورها و گیربکس‌ها همچنان باید از منابع خارجی با کیفیت بالا تهیه شوند تا دوام و کارایی سیستم تضمین شود.

وی تصریح کرد:  در حوزه متریال هندلینگ، شرکت‌های توانمند داخلی با سابقه طولانی و نمونه‌کارهای متعدد وجود دارند که می‌توانند بخش مهمی از نیازهای پروژه را برآورده سازند. استفاده از ظرفیت این شرکت‌ها علاوه بر کاهش هزینه‌ها، دسترسی سریع‌تر به قطعات و کاهش وابستگی به واردات را به همراه خواهد داشت. این رویکرد، ضمن کاهش ریسک‌های ناشی از تحریم، به توسعه صنعتی کشور و تقویت زنجیره تأمین داخلی نیز کمک خواهد کرد.

 

در حوزه تأمین تجهیزات، چالش جدی وجود ندارد

وی گفت:  در حوزه متریال هندلینگ نیز شرکت‌های توانمند ایرانی می‌توانند نقش کلیدی در اجرای پروژه ایفا کنند. همان‌طور که اشاره کردم، بخشی از تجهیزات با عمر بالا و کیفیت مورد نظر باید از تأمین‌کنندگان خارجی وارد شود، اما بسیاری از اقلام عمومی همچون موتور، گیربکس و تجهیزات مشابه که در پروژه‌های صنعتی متعدد استفاده شده‌اند، قابلیت ساخت و تأمین در داخل کشور را دارند. بنابراین نباید این ذهنیت ایجاد شود که چون پروژه IPCC ویژگی‌های خاصی دارد، الزاماً باید به‌طور کامل به بازار جهانی وابسته باشیم. در واقع، بسیاری از این تجهیزات در صنایع مختلف کشور به‌طور مستمر تولید و مصرف می‌شوند و تجربه کافی در زمینه ساخت و نگهداری آن‌ها وجود دارد.

وی افزود: در حوزه تأمین تجهیزات، چالش جدی وجود ندارد و نقش سازندگان داخلی نیز به‌طور کامل قابل تعریف است. همان‌طور که توضیح دادم، پروژه IPCC می‌تواند با اتکا به ظرفیت‌های داخلی و در تعامل با تأمین‌کنندگان خارجی اجرا شود. پرسشی که مطرح شد این بود که آیا سایر شرکت‌های معدنی نیز از این فناوری استفاده می‌کنند یا خیر. پاسخ این است که IPCC یک فناوری شناخته‌شده در سطح جهانی است و قابلیت آن به شرایط هر معدن بستگی دارد. بنابراین، اگر شرایط اقتصادی و عملیاتی فراهم باشد، این سیستم می‌تواند در سایر معادن کشور نیز مورد استفاده قرار گیرد.

وی گفت: برای روشن‌تر شدن موضوع، باید به سابقه جهانی این فناوری اشاره کنم. سیستم IPCC در دنیا بیش از یک قرن سابقه دارد و در بسیاری از معادن متوسط و بزرگ مورد ارزیابی قرار گرفته است. هرجا که شرایط فنی و اقتصادی مهیا بوده، این سیستم اجرا شده و نتایج مثبت آن در کاهش هزینه‌ها و افزایش بهره‌وری به اثبات رسیده است. در واقع، انتخاب میان روش‌های سنتی حمل با تراک و روش‌های پیوسته مانند IPCC یک تصمیم صرفاً فنی و اقتصادی است و شرکت‌های معدنی در سطح جهان هر دو گزینه را بررسی می‌کنند و در نهایت روشی را برمی‌گزینند که بیشترین سود عملیاتی و اقتصادی را به همراه داشته باشد.

وی تصریح کرد: بنابراین، اجرای پروژه IPCC در گهرزمین نه یک تجربه آزمایشی، بلکه بهره‌گیری از یک فناوری آزموده‌شده جهانی است که با شرایط خاص این معدن بزرگ سازگار شده است. این پروژه می‌تواند الگویی برای سایر معادن کشور باشد و در صورت فراهم بودن شرایط، قابلیت انتقال و اجرا در دیگر پروژه‌های معدنی نیز وجود دارد.

 

نحوه مدیریت باطله‌های معدنی

وی گفت: بر اساس گزارش‌های بین‌المللی، تا سال ۲۰۱۴ حدود ۴۰۰ سیستم IPCC در جهان شناسایی شده بود و امروز این رقم به بیش از ۵۰۰ تا ۶۰۰ واحد رسیده است. این فناوری در مناطق مختلف جهان از اروپا تا چین، شرق آسیا و آمریکای جنوبی به کار گرفته شده و هیچ استثنایی وجود ندارد که کشوری به سمت آن نرفته باشد. در آسیا نیز نمونه‌های متعددی در هند، تایلند و سایر کشورها دیده می‌شود و در حوزه‌های مختلف معدنی از جمله مس، سنگ‌آهن، زغال‌سنگ و حتی طلا مورد استفاده قرار گرفته است. به عنوان مثال، معادن بزرگ زغال‌سنگ آلمان و برخی معادن سنگ‌آهن و مس در شرق آسیا از این سیستم بهره‌مند شده‌اند.

وی افزود: در ایران نیز سابقه مطالعاتی این فناوری در معادن بزرگ وجود دارد. معدن گهرزمین و مجموعه‌هایی مانند گل‌گهر، چادرملو و سرچشمه طی سال‌های گذشته مطالعات تحقیقاتی و مهندسی متعددی در این زمینه انجام داده‌اند. در حال حاضر تنها دو مجموعه، یعنی گهرزمین و سرچشمه، وارد مرحله اجرایی شده‌اند و سایر معادن نیز در حال بررسی امکان پیاده‌سازی این سیستم هستند. برخی از این پروژه‌ها در مرحله مناقصه تجهیزات قرار دارند و انتظار می‌رود در آینده نزدیک به جمع بهره‌برداران این فناوری بپیوندند.

وی گفت: یکی از پرسش‌های مهم در این حوزه، نحوه مدیریت باطله‌های معدنی است. در معادن سنگ‌آهن، باطله‌ها عمدتاً خاک‌هایی با عیار بسیار پایین هستند که ارزش اقتصادی استخراج ندارند. در فرآیند استخراج، بخشی از ماده معدنی با عیار قابل قبول وارد چرخه تولید می‌شود و مابقی به‌عنوان باطله انباشت می‌گردد. در معادن مس نیز شرایط مشابهی وجود دارد؛ بخشی از ماده معدنی با عیار مشخص وارد کارخانه می‌شود و بخش دیگر به‌عنوان باطله ذخیره می‌گردد. این باطله‌ها ممکن است در آینده و با تغییر قیمت‌های جهانی یا کاهش هزینه‌های فرآوری، ارزش اقتصادی پیدا کنند و دوباره وارد چرخه تولید شوند.

وی افزود: در حوزه سنگ‌آهن، باطله‌ها گاهی قابلیت استفاده در صنایع ساختمانی و سیمان را دارند و می‌توانند به‌عنوان مصالح جایگزین مورد بهره‌برداری قرار گیرند. در فرآیندهای فرآوری نیز بخشی از خاک وارد کارخانه شده و پس از جداسازی، باطله مرطوب باقی می‌ماند که باید در محل‌های مشخص انباشت شود. این موضوع یکی از چالش‌های زیست‌محیطی و عملیاتی معادن بزرگ است که نیازمند مدیریت دقیق و برنامه‌ریزی بلندمدت است.

 

بهبود خطوط کنسانتره و تکمیل زیرساخت‌های حمل‌ونقل

وی گفت:  طرح‌های توسعه شرکت گهرزمین محدود به پروژه IPCC نیست و مجموعه در چندین حوزه موازی در حال فعالیت است. در بخش سنگ‌آهن، تمرکز اصلی بر سایت سیرجان و تکمیل خطوط فرآوری موجود است. پروژه‌های اصلاحی متعددی در زمینه بهبود خطوط کنسانتره و تکمیل زیرساخت‌های حمل‌ونقل تعریف شده‌اند. یکی از مهم‌ترین این پروژه‌ها، اجرای سیستم بارگیری ریلی در سایت سیرجان است که به‌عنوان یک پروژه تکمیلی، ظرفیت حمل و انتقال محصول را افزایش خواهد داد. علاوه بر این، پروژه IPCC و مجموعه‌ای از طرح‌های زیرساختی شامل احداث جاده‌ها و توسعه تجهیزات متریال هندلینگ نیز در دستور کار قرار دارد.

وی افزود:  در حوزه مس نیز فعالیت‌های جدیدی آغاز شده است. در منطقه جبال بارز واقع در جنوب استان کرمان، عملیات اکتشافات در زمینه طلا و مس به نتایج مثبتی رسیده و این پروژه‌ها به‌عنوان طرح‌های فعال توسعه‌ای در حال پیشرفت هستند. همچنین در زاهدان، طی دو سال گذشته پروژه‌ای بزرگ در حوزه اکتشافات آغاز شده که بر اساس نتایج اولیه، اجرای خطوط فرآوری نیز در دستور کار قرار گرفته است. این اقدامات نشان‌دهنده ورود جدی شرکت به حوزه‌های جدید معدنی و توسعه زنجیره ارزش در بخش فلزات اساسی است.

وی گفت:  در بخش فولاد نیز پروژه تولید آهن اسفنجی در مراحل پایانی قرار دارد و امید می‌رود تا پایان سال جاری به بهره‌برداری برسد. علاوه بر این، پروژه بریکت‌سازی به‌عنوان یکی از طرح‌های ارزش‌افزا در حال اجراست که امکان صادرات محصول و مدیریت ناترازی‌های انرژی را فراهم می‌کند. پروژه‌های زیرساختی مرتبط با حمل و تخلیه محصولات فولادی نیز در حال تکمیل هستند؛ از جمله احداث نوارهای حمل محصول، ایستگاه‌های تخلیه و سیستم‌های برگشت مواد که به ارتقای ظرفیت عملیاتی سایت کمک خواهند کرد.

وی افزود:  در خصوص ذخایر معدنی، باید تأکید کنم که معدن گهرزمین یکی از بزرگ‌ترین ذخایر سنگ‌آهن ایران و حتی خاورمیانه است. تاکنون حدود ۱۰ درصد از حجم کل معدن برداشت شده و ذخیره باقی‌مانده همچنان بسیار قابل توجه است. این ذخیره بزرگ، چشم‌انداز چندین دهه فعالیت پایدار را برای شرکت تضمین می‌کند و در شرایطی که برخی معادن کشور به دلیل کاهش ذخایر در حال تعطیلی هستند، گهرزمین با اتکا به ذخایر عظیم خود می‌تواند نقش محوری در تأمین مواد اولیه صنایع فولادی کشور ایفا کند.»

وی در پایان تصریح کرد: «برنامه‌های توسعه‌ای گهرزمین در سه حوزه سنگ‌آهن، مس و فولاد به‌صورت هم‌زمان در حال اجراست و این تنوع پروژه‌ها، علاوه بر تضمین پایداری فعالیت شرکت، زمینه‌ساز افزایش اشتغال، ارزآوری و ارتقای جایگاه ایران در بازارهای جهانی خواهد بود.

 

دیدگاهتان را بنویسید