رویارویی با فرصت های از دست رفته ایران
رویارویی با فرصت های از دست رفته ایران

ایران می بایست جایگاه نخست توسعه و فناوری را در منطقه می‌داشت ولی فرصت ها از دست رفته و به جای پیشرفت عقب ماندگی نصیب کشور شده است.

به گزارش سرمایه فردا، با شکل گرفتن دولت چهاردهم زمان رو به رو شدن با واقعیت های میدانی و مشکلات کشور فراهم آمده است. نیازهای کوتاه مدت ،میان مدت ‌،بلند مدت ‌و نارضایتی های گسترده درکنار توقع حل فوری مشکلات همچنان آواری برسر دولت فرو خواهدربخت.
نیم نگاهی به سرمایه های از دست رفته و باقیمانده و درکی روشن از فرصت های از دست رفته و تهدیدهای برجا مانده زنگ خطر را به صدا در می آورد. دولت و حاکمیت با چالش های بزرگی رو در رو هستند.
آقای پزشکیان تاکید بر اجرای برسند چشم اندازی دارد که سال پایانش ۱۴۰۴ تعیین شده و دستاورد کارشناسی های گسترده در رمان آقای خاتمی است. این سند در مجمع تشخیص مصلحت بررسی و تصویب و به تأیید رهبری رسیده و به دولت خاتمی ابلاغ شد. ولی شوربختانه دولت معجزه هزاره سوم آن را به کنار نهاد و شرایط حاکم بر کشور به گونه ای رقم خورد که بهترین فرصت ها ازدست رفت و بزرگترین أسیب ها به کشور وارد آمد ،اگر براساس سند چشم انداز گام برداشته و برنامه های توسعه پنج ساله بر آن مبنا تنظیم و تدوین می شد. ایران می بایست امروز جایگاه نخست توسعه پیشرفت و فناوری را در منطقه داشته باشد. ولی شرایط به گونه ای رقم خورده که همه فرصت ها از دست رفته و به جای پیشرفت عقب ماندگی نصیب کشور شده است.

فرصت های از دست رفته از چه زمانی آغاز شد؟

آقای دکتر پزشکیان از همان نخست که می گفت برنامه ای ندارد برسند چشم انداز به عنوان برنامه مورد پذیرش رهبری تاکید جدی داشته و آن سندرا برنامه پیش روی خویش می دانست و اعلام می کرد. آغاز برنامه چشم انداز در سال پایانی بیست ساله این سند هم از نکته های قابل تأمل در جمهوری اسلامی است برنامه توسعه هفتم که رشد هشت و نیم درصدی را هدف گرفته است از موارد دیگری بود که از اجرای آن سخن گفته می شد ، این برنامه موجودی است که تصویب مجلس را به همراه دارد .
اجرای چنین برنامه و رسیدن به هدفی که درنظر گرفته شده است بدون داشتن ارتباط سالم و سازنده با دنیا و تنش زدایی در منطقه و جهان و پیوستن به توافق های جهانی از جمله FATF‌ و از میان برداشته شدن تحریم ها ،رسیدن به چنین رشدی ممکن نیست. اکنون سخن گفتن از آرمان ها جای خود را به برنامه های واقع نگر خواهد داد.اینک زمان آن است که با برنامه های اجرایی برپایه دانش و کارشناسی سهم ریخت و پاش ها کاهشی و سهم پژوهش های بنیادی افزایشی شود. نهادهای مدنی جایگاه شایسته خود را بازیافته و تقویت سازمان های مردم نهاد در دستور کار قرار گیرد.محیط زیست و پاسداری و بازسازی آن اولویت نخست شود و مردم و دولت برای پشتیبانی از زیست بوم کشور هماهنگ وهم آوا شوند.
مهمترین گام دولت بایستی جلب اعتماد ملت باشد واین امر از مسیر شفافیت ،شایسته سالاری ،مبارزه فراگیر با فساد گسترده ویژه خواری، سامان دادن گفتگوی ملی و گزارش های منظم به مردم ممکن خواهد شد.
گزارش وضع موجود دارای اهمیت بسیار است. اگر کاستی ها و تنگناها و مشکلات، کمبودها و‌ناترازی ها در همه بخش ها با مردم درمیان گذاشته نشود خطای راهبردی و فرصت های از دست رفته تکرار می‌شود که درگذر زمان پیامدهایش دامن گیر دولت خواهد شد.