کلیولند رهبر دموکراتهای بوربونی حامی کسبوکاری بود که این روزها برخی تحلیلگران دوران ریاست جمهوری ترامپ را با او مقایسه می کنند.
ریاست جمهوری ترامپ، همانند گروور، کلیولند است، که به صورت دو دوره غیرمتوالی انتخاب شده است، از همین رو به مانند دوره گروور، کلیولند، برای ترامپ نیز موارد مشابه وجود دارد.
جالب اینکه خود ترامپ و کلیولند، حزب خود را حزب عقل سلیم و یا حیات عقلی و یا حزب حیات پاک عقلی یا همان حیات طیبه عقلی به مانند کلیولند، میگذارد. حوادث مشابه در دوره ریاست جمهوری ترامپ تکرار خواهد شد. همچنین دلاری که در حال مرگ استاندارد خود بوده و ساختار تمام پولهای دنیا و کارنسی ها نیز اینچنین است.
در حال از دست دادن ارزش خود و ارزشهای پول ملی در حال از بین رفتن بوده و شبه پول یعنی طلا، زمین، ملک، مسکن، و،،، غیره جای آن را در کل دنیا میگیرد و پول طلا هم قادر به پاسخگویی نیست، چون باز مفهوم اعتبار و نقدینگی وجود دارد و نیازمند ساختار جدید برای حل مسائل چه در ایران و چه در دنیا و صرف یک پول بریکس و رمز ارزها، کافی نیست و اقتصاد دنیا در حال فروپاشی و رنسانس دیگر در جهان، حکومتها در حال دست و ما زدن و غرق شدن و تاکنون گول زدن مردمانشان، نیز به پایان رسیده است.
استیون گروور کلیولند (به انگلیسی: Stephen Grover Cleveland) (۱۸ مارس ۱۸۳۷ – ۲۴ ژوئن ۱۹۰۸) وکیل و سیاستمدار آمریکایی و بیست و دومین و بیست و چهارمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا بود. او در سه دوره از انتخابات در سالهای ۱۸۸۴، ۱۸۸۸ و ۱۸۹۲ برنده آرای مردمی شد و یکی از دو دموکراتی (در کنار توماس وودرو ویلسون) است که در دوره سیطرهٔ جمهوری خواهان از ۱۸۶۱ تا ۱۹۳۳ به قدرت رسیدهاست. او همچنین اولین رئیسجمهور در تاریخ آمریکاست که در دو دوره غیر متوالی به این منصب رسیدهاست.
کلیولند رهبر دموکراتهای بوربونی حامی کسبوکاری بود که با تعرفههای بالا، نقره رایگان، تورم، امپریالیسم، یارانه دادن به کسبوکارها، کشاورزان یا کهنهسربازان مخالف بودند. نبرد او برای اصلاح سیاسی و محافظهکاری مالی او را تبدیل به نمادی برای محافظه کاری آمریکایی در آن دوران کرد. کلیولند به خاطر صداقت، اتکای به نفس، راستکرداری و تعهد به اصول لیبرالیسم کلاسیک تحسین برانگیخت. او با فساد سیاسی، جانبداری حزبی و سردمداری سیاسی مبارزه کرد. کلیولند به عنوان یک اصلاحگر از چنان اعتباری برخوردار بود که جناح هم نظر با او در حزب جمهوریخواه، موسوم به «ماگوامپ» ها از او در انتخابات ۱۸۸۴ حمایت کرد.
با شروع دولت دوم او، دوره وحشت ۱۸۹۳ کشور را فراگرفت و باعث بروز یک رکود ملی شد که کلیولند از جلوگیری آن ناتوان ماند. این فاجعه حزب دمکرات را نابود کرد و راه را برای پیروزی سهمگین حزب جمهوریخواه در انتخابات ۱۸۹۴ و در دست گرفتن حزب دمکرات از سوی نقره خواهان و زراعت کاران شد. نتیجه یک تغییر راستای سیاسی بود که به نظام حزبی سوم پایان داد و نظام حزبی چهارم و عصر ترقیخواهی را شروع کرد.
کلیولند سیاستگذاری نیرومند بود، و هدف انتقاد نیز قرار میگرفت. مداخلهٔ او در اعتصاب پولمن در ۱۸۹۴ و فعال نگه داشتن راهآهن خشم سندیکاها را در سطح کشور و نیز حزب را در ایلینوی برانگیخت؛ حمایت او از استاندارد طلا و مخالفت با نقره رایگان جناح زراعت کار حزب دمکرات را دشمن او کرد. منتقدان شکایت کردند که کلیولند در دور دوم خود ابتکار اندکی داشته و به نظر میرسد منکوب فجایع اقتصادی کشور— رکود اقتصادی و اعتصاب ها — شدهاست.
با این وجود شهرت او به خاطر پاکدامنی و شخصیت نیکو با وجود دشواریهای دور دوم او باقی ماند. الن نوینس زندگینامهنویس نوشت «در مورد گروور کلیولند، بزرگی در ویژگیهای معمولی است تا غیرمعمولی. او ویژگی نداشت که هزاران نفر دیگر از آن بیبهره باشند. او از صداقت، شجاعت، سرسختی، استقلال و عقل سلیم بهرمند بود. ولی آنها را به درجهای داشت که دیگران ندارند.»امروزه بیشتر مورخان او را رهبری موفق میدانند و عموماً در بین سطح دوم رؤسای جمهور آمریکا طبقهبندی میکنند.
کلیولند در سال ۱۸۸۴ توانست حمایت دموکراتها را برای نامزدی در انتخابات جلب کند. او اگرچه در میان افکار عمومی آمریکا از محبوبیت بالایی برخوردار نبود. اما در انتخابات ۱۸۸۴ با جلب نظر جمهوری خواهان مستقل به ریاست جمهوری آمریکا رسید. با این حال پیش بینی احتمال تقابل اخزاب در ریاست جمهوری ترامپ زیاد است.
کلیولند ۴ سال بعد رقابت برای کسب مجدد این جایگاه را به «بنیامین هریسون»،از حزب جمهوریخواه، واگذار کرد. اما در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر توانست وارد کاخ ریاست جمهوری شود. پیروزی در نزاع مرزی با انگلیس در ونزوئلا از جمله دستاوردهای وی در سیاست خارجی بود.
فرهنگ فراماسونری یک ساختار وارونه دجالی جاسوسی شبه دین و شبه عقل و است. لذا در بسیاری از جاها جاسوس اصلی همان فرهنگ اشتباه اعتقادی و علمی و سایر بخشها و برداشتهای نادرست میباشد. عدم فهم مسائل، پس ساختار وارونه و درک اشتباه بزرگترین فرهنگ جاسوسی است،.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا