تاثیر تورم بر سفره مردم چقدر است؟ / بحران گرانی در مهر ماه

تاثیر تورم بر سفره مردم چقدر است؟ / بحران گرانی در مهر ماه

در مهرماه ۱۴۰۴، تورم دیگر صرفاً یک شاخص اقتصادی نبود؛ به پدیده‌ای اجتماعی بدل شد. جهش قیمت نان، غلات، میوه و سبزیجات، نه‌تنها قدرت خرید را فرسایش داد، بلکه امنیت غذایی دهک‌های پایین را به‌طور مستقیم تهدید کرد. گزارش مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که تورم خوراکی‌ها، با عبور از مرز ۹۸ درصد، به نقطه‌جوش نارضایتی عمومی نزدیک شده است.

به گزارش سرمایه فردا، مهرماه ۱۴۰۴، نقطه‌ای بود که تورم نه در بازارهای سرمایه، بلکه در نان، غلات، میوه و سبزیجات خود را آشکار کرد. این اقلام، ستون‌های تغذیه خانوارهای کم‌درآمد هستند و افزایش قیمت آن‌ها، مستقیماً به کاهش کیفیت زندگی و امنیت غذایی منجر می‌شود. در چنین شرایطی، سیاست‌گذاران اقتصادی باید از پشت شاخص‌های کلان بیرون بیایند و به واقعیت زیسته مردم نگاه کنند—واقعیتی که در آن، تورم خوراکی‌ها به تهدیدی برای سلامت اجتماعی و پایداری اقتصادی بدل شده است.

در اقتصادهایی که تورم به شاخص‌های رسمی محدود نمی‌ماند، سفره مردم  کاملا بازتابی از اقتصاد می شود. مهرماه ۱۴۰۴، نقطه‌ای بود که تورم نه در بازارهای مالی، بلکه در نان، غلات، میوه و سبزیجات خود را نشان داد. تورم این اقلامی ‌فقط بازتاب مصرف روزانه نیست، بلکه معیار سنجش تاب‌آوری جامعه در مقابل نوسانات است. وقتی قیمت نان به آستانه دوبرابری می‌رسد، دیگر مسئله فقط تورم کلان اقتصاد نیست؛ مسئله، اجتماعی نیز می شود. گزارش تازه مرکز آمار ایران، تصویری از این نقطه شکست را ترسیم می‌کند؛ جایی که تورم خوراکی‌ها از مرز عددی عبور کرده و به تهدیدی برای امنیت غذایی بدل شده است.

گزارش تازه مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که تورم مهرماه بیش از هر چیز بر سفره مردم سنگینی کرده است. با رسیدن نرخ تورم نان و غلات به آستانه ۱۰۰ درصد، معیشت دهک‌های پایین جامعه در معرض تهدیدی جدی قرار گرفته است—تهدیدی که اگر مهار نشود، می‌تواند به بحران فقر غذایی گسترده منجر شود.

بر اساس آخرین داده‌های منتشرشده از سوی مرکز آمار ایران، گروه «خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها» در مهرماه ۱۴۰۴ بیشترین سهم را در افزایش نرخ تورم داشته‌اند؛ گروهی که مستقیماً با معیشت روزمره خانوارها، به‌ویژه دهک‌های پایین درآمدی، پیوند خورده است.

در صدر این فهرست، نان و غلات با تورم نقطه‌به‌نقطه ۹۸ درصدی قرار دارند رقمی بی‌سابقه که نشان‌دهنده فشار مضاعف بر یکی از پایه‌ای‌ترین اقلام سبد مصرفی خانوار است. پس از آن، میوه‌ها با ۹۴ درصد و سبزیجات با ۷۷ درصد رشد قیمت، رکوردداران بعدی تورم مهرماه بوده‌اند. این در حالی است که بسیاری از گروه‌های غیرخوراکی، تورمی به‌مراتب پایین‌تر را تجربه کرده‌اند.

 

روند صعودی قیمت مواد غذایی

از تیرماه امسال، روند صعودی قیمت مواد غذایی شتاب گرفته و اکنون به مرحله‌ای رسیده که کارشناسان آن را «تورم تغذیه‌محور» می‌نامند یعنی تورمی که نه از محل خدمات یا کالاهای بادوام، بلکه از دل کالاهای ضروری و روزمره تغذیه می‌شود.

در میان اقلام خوراکی، افزایش قیمت در گروه‌هایی چون لبنیات، روغن، شیرینی‌جات و نوشیدنی‌ها نیز فراتر از میانگین بوده است. این اقلام، ستون فقرات تغذیه خانوار را تشکیل می‌دهند و حتی نوسانات جزئی در قیمت آن‌ها، قدرت خرید دهک‌های پایین را به‌شدت تضعیف می‌کند.

تورم نزدیک به ۱۰۰ درصدی در نان و غلات، به‌ویژه برای خانوارهایی که بخش عمده‌ای از هزینه‌هایشان صرف خوراک می‌شود، به معنای کاهش مستقیم دسترسی به غذای کافی و سالم است. کارشناسان هشدار می‌دهند که اگر این روند ادامه یابد، کشور با موجی از فقر غذایی مواجه خواهد شد چالشی که نه‌تنها سلامت جسمی، بلکه امنیت اجتماعی را نیز تهدید می‌کند.

در چنین شرایطی، سیاست‌گذاران اقتصادی ناگزیرند به جای تمرکز صرف بر شاخص‌های کلان، به اثرات ملموس تورم بر زندگی روزمره مردم توجه کنند. چرا که تورم خوراکی‌ها، بیش از هر شاخص دیگری، روایت‌گر شکاف عمیق میان آمار رسمی و واقعیت سفره‌های خالی است.

تورم خوراکی‌ها در مهر ۱۴۰۴ با جهشی نگران‌کننده نسبت به مهر ۱۴۰۳ همراه بوده است؛ تورم نقطه‌به‌نقطه این گروه از ۴۷ درصد در سال گذشته به ۶۴ درصد در سال جاری رسیده است، یعنی افزایش ۱۷ واحد درصدی در یک سال.

این رشد قابل‌توجه در تورم خوراکی‌ها نشان‌دهنده فشار فزاینده‌ای بر معیشت خانوارهاست، به‌ویژه در دهک‌های پایین که بخش عمده‌ای از درآمدشان صرف تأمین مواد غذایی می‌شود. در حالی‌که مهر ۱۴۰۳ با تورم نقطه‌به‌نقطه ۴۷ درصدی در گروه خوراکی‌ها همراه بود، مهر ۱۴۰۴ این رقم به ۶۴ درصد رسیده—افزایشی که نمی‌توان آن را صرفاً به نوسانات فصلی یا تغییرات بازار نسبت داد.

 

فشار تورمی بر دهک‌های پایین

افزایش تورم در گروه خوراکی‌ها، به‌ویژه در اقلامی مانند نان، غلات، لبنیات و سبزیجات، بیش از هر گروهی، دهک‌های پایین درآمدی را تحت تأثیر قرار داده است. در ساختار هزینه‌ای این خانوارها، سهم خوراکی‌ها به‌مراتب بیشتر از گروه‌های پردرآمد است؛ به‌طوری‌که در برخی دهک‌ها، بیش از نیمی از درآمد ماهانه صرف تأمین مواد غذایی می‌شود.

وقتی تورم نان و غلات به مرز ۹۸ درصد می‌رسد، معنای آن برای یک خانوار کم‌درآمد، نه فقط افزایش قیمت، بلکه کاهش مستقیم در حجم و کیفیت مصرف است. این خانوارها ناچارند برای حفظ حداقل تغذیه، از اقلام دیگر صرف‌نظر کنند یا به جایگزین‌های کم‌ارزش غذایی روی بیاورند. در نتیجه، تورم خوراکی‌ها نه‌تنها قدرت خرید را کاهش می‌دهد، بلکه سلامت تغذیه‌ای و امنیت غذایی را نیز تهدید می‌کند.

کارشناسان اقتصادی هشدار می‌دهند که ادامه این روند می‌تواند به گسترش «فقر غذایی» منجر شود—وضعیتی که در آن خانوارها به غذای کافی، سالم و متنوع دسترسی ندارند. این نوع فقر، برخلاف فقر درآمدی، آثار بلندمدت‌تری دارد: از کاهش بهره‌وری نیروی کار گرفته تا افزایش هزینه‌های درمانی و افت شاخص‌های توسعه انسانی.

در چنین شرایطی، سیاست‌های حمایتی باید به‌طور هدفمند بر دهک‌های پایین متمرکز شوند. یارانه‌های نقدی، توزیع کالای اساسی، و کنترل قیمت اقلام ضروری می‌توانند بخشی از فشار تورمی را کاهش دهند. اما بدون اصلاح ساختارهای توزیع، نظارت بر زنجیره تأمین و مهار تورم خوراکی‌ها، این اقدامات تنها مُسکن‌هایی موقت خواهند بود.

تورم خوراکی‌ها، اگر مهار نشود، می‌تواند به نقطه‌جوش نارضایتی اجتماعی بدل شود؛ چرا که سفره مردم، نخستین و ملموس‌ترین صحنه‌ای است که بحران اقتصادی در آن نمایان می‌شود. درواقع این جهش ۱۷ درصدی در تورم خوراکی‌ها طی یک سال، در کنار تورم نزدیک به ۱۰۰ درصدی نان و غلات، نشان می‌دهد که نه‌تنها روند کنترل تورم در این بخش ناکام بوده، بلکه شتاب آن نیز بیشتر شده است. در چنین شرایطی، سیاست‌گذاران اقتصادی باید به جای تمرکز بر شاخص‌های کلان، به اثرات ملموس تورم بر سفره مردم توجه کنند. چرا که تورم خوراکی‌ها، بیش از هر شاخص دیگری، روایت‌گر شکاف عمیق میان آمار رسمی و واقعیت زیسته خانوارهاست.

دیدگاهتان را بنویسید