بازگشت ناطق نوری

بازگشت ناطق نوری

علی‌اکبر ناطق نوری پس از سال‌ها سکوت، بار دیگر در قامت یک سیاستمدار میانجی‌گر و عقل‌گرا به صحنه بازگشت؛ بازگشتی که با تأکید بر اقتدار ملی و نقد رفتارهای افراطی، می‌تواند نشانه‌ای از نیاز سیاست ایران به بازسازی زبان گفت‌وگو و بازتعریف گفتمان اصولگرایی باشد.

به گزارش سرمایه فردا، پس از سال ها سکوت و کناره‌گیری از عرصه سیاست، علی‌اکبر ناطق نوری بار دیگر به صدر اخبار بازگشت. چهره‌ای که در دو دهه گذشته همواره ترجیح داده بود در سایه بماند، این‌بار در حاشیه مراسم بزرگداشت سردار علیرضا افشار سخنانی گفت که نه‌تنها یادآور دوران فعال او در سپهر سیاست ایران بود، بلکه نشان داد سکوتش به پایان رسیده است.
او با اشاره به نبرد دوازده‌روزه میان مقاومت و اسرائیل، قدرت موشکی ایران را یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد بازدارندگی در معادلات منطقه‌ای دانست و گفت که «اگر عزتی در دفاع ۱۲ روزه به وجود آمده، معلول چند عامل است که شاید بالاترین آن، آمادگی ایران در دفاع موشکی بوده است؛ موضوعی که دشمنان هرگز تصور نمی‌کردند و هنوز هم شاید باورشان نشود.»

ناطق نوری با یاد از چهره‌هایی چون شهید تهرانی‌مقدم و حاجی‌زاده، تأکید کرد که «پایه‌های اقتدار ایران در همین توانمندی بومی است؛ توانمندی‌ای که به‌گفته او سبب شد دشمنان از ادامه درگیری‌ها عقب‌نشینی کنند و پیشنهاد آتش‌بس دهند». او هم چنین عنوان داشت که «در دوران دفاع مقدس، ایران توان موشکی نداشت و عراق هر کاری می‌خواست انجام می‌داد، اما امروز همین قدرت سبب شد اسرائیل و حامیانش عقب‌نشینی کنند.»

 

سیاستمداری که به وزن کلمات واقف است

اظهارنظر اخیر علی‌اکبر ناطق نوری درباره قدرت موشکی ایران و نقش آن در برهم‌زدن معادلات دشمن، اگرچه در ظاهر تأکیدی بر توان دفاعی کشور بود، اما از منظر سیاسی معنایی فراتر دارد. این سخنان بلافاصله پس از مصاحبه جنجالی او درباره تسخیر سفارت آمریکا مطرح شد؛ گفت‌وگویی که واکنش‌های تند و گسترده‌ای را از سوی جریان‌های اصولگرا برانگیخت. در چنین فضایی، بیان موضعی ملی‌گرایانه و هم‌سو با سیاست رسمی کشور می‌تواند نوعی بازتعادل در تصویر عمومی او ایجاد کند.

در واقع، ناطق نوری با تأکید بر اقتدار موشکی، می‌کوشد نشان دهد که نقد درست گذشته به معنای فاصله گرفتن از اصول نظام نیست. این رویکرد را می‌توان تلاشی آگاهانه برای کاهش حساسیت‌ها و بازسازی اعتماد سیاسی دانست؛ حرکتی حساب‌شده از سوی سیاستمداری که به‌خوبی به وزن نمادین سخنان خود واقف است. او با این موضع‌گیری، پیام می‌دهد که همچنان در چارچوب نظام و منافع ملی سخن می‌گوید، حتی اگر در برخی موضوعات تاریخی نگاه متفاوتی داشته باشد.

چنین رفتاری نشان از تجربه سیاسی بالای ناطق نوری دارد؛ سیاستمداری که می‌داند در شرایط پرتنش امروز، حفظ توازن میان نقد و وفاداری، کلید ماندگاری در سپهر سیاست ایران است. بازگشت ناطق نوری پس از سال‌ها سکوت، آزمونی برای جامعه سیاسی ایران است؛ جامعه‌ای که هنوز درگیر جدال میان گذشته و آینده است. او با تأکید بر قدرت ملی، نقد رفتارهای افراطی و دعوت به بازخوانی تاریخ، در واقع به دنبال بازگشت گفت‌وگو به سیاست است. با وجود هجمه‌ها و مخالفت‌ها، به نظر می‌رسد این بازگشت می‌تواند یادآور این حقیقت باشد که در سیاست، عقلانیت اگرچه گاه به حاشیه رانده می‌شود، اما هرگز از میان نمی‌رود.

 

بازگشت تدریجی به صحنه یا بازگشت «نور» به سایه؟

سخنان اخیر علی‌اکبر ناطق نوری در مراسم بزرگداشت سردار علیرضا افشار، که پیش از گفت‌وگوی جنجالی او با «اکوایران» ایراد شده بود، در واقع بخشی از روندی تازه در بازتعریف موقعیت سیاسی این چهره کهنه‌کار به نظر می‌رسد. هرچند انتشار زمانی این دو رویداد به‌گونه‌ای بود که می توان آن را واکنشی به حاشیه‌های مصاحبه تفسیر کرد، اما با در نظر گرفتن سابقه و سبک رفتاری ناطق نوری، می‌توان گفت او آگاهانه در حال سنجش شرایط برای بازگشت تدریجی به عرصه عمومی است.

ناطق نوری از معدود سیاستمدارانی است که هم در میان بدنه اصولگرای سنتی اعتبار دارد و هم نزد اصلاح‌طلبان چهره‌ای قابل احترام به شمار می‌آید. او در سال‌های اخیر از فعالیت حزبی و جناحی فاصله گرفت، اما ارتباط خود را با نهادهای حاکمیتی و برخی حلقه‌های تصمیم‌سازی حفظ کرد. اکنون اگر این روند سخنرانی‌ها و اظهارنظرهای عمومی ادامه یابد، می‌تواند نشانه‌ای از تصمیم آگاهانه برای ایفای نقشی جدید باشد؛ نقشی میانجی‌گرانه میان نیروهای سیاسی متعارض، با هدف بازگرداندن عقلانیت و تجربه به صحنه سیاست.

در عین حال، احتمال دارد این تحرک اخیر صرفاً یک کنش مقطعی باشد؛ واکنشی به فضای سیاسی پرتنش یا تلاشی برای دفاع از میراث سیاسی خویش. ناطق نوری در سن و جایگاهی قرار دارد که هر گام او حامل پیام سیاسی است و همین امر باعث می‌شود هر حضورش به‌طور طبیعی وزن رسانه‌ای بالایی پیدا کند. حالا باید دید که ناطق این مسیر را به شکل هدفمند ادامه خواهد داد و به گفت‌وگوها و موضع‌گیری‌های تازه روی می‌آورد، یا همچون سال‌های گذشته، پس از مدتی سکوت اختیار کرده و بار دیگر به سایه بازمی‌گردد؟ آنچه مسلم است، بازگشت احتمالی ناطق نوری می‌تواند نشانه‌ای از نیاز امروز سیاست ایران به چهره‌هایی باشد که میان تجربه و اعتدال پیوند برقرار می‌کنند.

 

نشانه‌ای از بحران گفت‌وگو

چه ناطق نوری تصمیم به حضور پررنگ تر در عرصه سیاسی و رسانه ای بگیرد و چه دوباره به سایه بازگردد، آنچه مهم است واکنش‌ها به سخنان او بود که به‌خوبی عمق شکاف در گفتمان اصولگرایی امروز را نشان داد. این واکنش‌ها صرفا نشانه‌ای از «بحران گفت‌وگو» در سیاست ایران است. جریانی در کشور خود را «حق مطلق» می‌پندارد عملا تاب هیچ قرائت متفاوتی را ندارد و هر نوع بازنگری را «انحراف» تلقی می‌کند. در مقابل، ناطق نوری تلاش کرده است با زبان تجربه و از موضع خیرخواهی نسبت به کشور، بر ضرورت پرهیز از تندروی و بازگشت به عقلانیت تأکید کند.

در واقع تقابل ناطق نوری با تندروها، بازتاب یک چالش بزرگ‌تر در سیاست ایران است؛ تضاد میان عقلانیت محافظه‌کار سنتی و بنیادگرایی احساسی. چهره‌هایی چون او، با وجود تعلق تاریخی به جناح راست، اکنون در کنار اصلاح‌طلبان معتدل، از «ضرورت تنش‌زدایی و گفت‌وگوی ملی» سخن می‌گویند. همین نکته است که به گفته برخی ناظران، واکنش عصبی طیف‌های افراطی را تشدید کرده است.

از سوی دیگر، ناطق نوری در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به رفتارهای دلواپسان گفت: «بعضی از رفتارها و حتی گفتارهای تند باعث رنجش مردم می‌شود و به مصلحت کشور نیست. باید از تجربه چهل‌ساله درس بگیریم و مسیرهایی برای اصلاحات اقتصادی و فرهنگی و تنش‌زدایی در سیاست خارجی پیدا کنیم.» این بخش از سخنان او، در واقع نوعی هشدار بود؛ هشدار به اینکه استمرار فضای تخاصم داخلی، سرمایه اجتماعی نظام را فرسوده می‌کند.

خروج از سایه نشینی ناطق نوری در مقطع فعلی، از دو منظر اهمیت دارد؛ نخست از زاویه «بازتعریف گفتمان اصولگرایی» که در سال‌های اخیر زیر سایه جناح‌های تندرو قرار گرفته است، و دوم از منظر «بازسازی زبان گفت‌وگو» در سیاست ایران. او با تجربه چند دهه حضور در عرصه قدرت، اکنون می‌کوشد نقش واسط میان نسل انقلاب و نسل امروز را ایفا کند؛ نقشی که اگرچه ممکن است با مخالفت برخی مواجه شود، اما در بلندمدت برای توازن فضای سیاسی کشور حیاتی است.

در واقع سخنان ناطق نوری درباره قدرت موشکی، فراتر از یادآوری یک دستاورد نظامی، پیام سیاسی روشن‌تری دارد؛ حفظ اقتدار ملی نیازمند انسجام داخلی و اعتماد عمومی است. این پیام، به‌ویژه در شرایطی که جامعه با شکاف‌های سیاسی و اجتماعی روبه‌رو است، معنایی دوچندان دارد. شاید از همین روست که بازگشت او به عرصه سیاست، نه صرفاً یک رویداد فردی، بلکه نشانه‌ای از احیای عقلانیت در دل سیاست ایرانی تلقی می‌شود.

 

شکاف‌های گفتمانی و افراط‌گرایی

در روزگاری که سیاست ایران بیش از هر زمان دیگری با شکاف‌های گفتمانی و افراط‌گرایی مواجه است، بازگشت علی‌اکبر ناطق نوری به عرصه عمومی، اتفاقی معمولی نیست. او که سال‌ها ترجیح داده بود در سایه بماند، حالا با سخنانی سنجیده و نمادین، بار دیگر به صدر اخبار بازگشته است. ناطق نوری نه با شعارهای تند، بلکه با زبان تجربه و تأکید بر اقتدار ملی، تلاش می‌کند میان گذشته و آینده، میان نقد و وفاداری، پلی بزند.

سخنان اخیر او درباره قدرت موشکی ایران، فراتر از یک موضع‌گیری دفاعی، حامل پیامی سیاسی روشن بود: اقتدار ملی بدون انسجام داخلی و عقلانیت سیاسی دوام نمی‌آورد. در شرایطی که فضای سیاسی کشور از گفت‌وگو تهی شده، ناطق نوری با بازخوانی تاریخ و نقد رفتارهای تندروانه، می‌کوشد بار دیگر عقلانیت را به متن سیاست بازگرداند. حالا پرسش این است: آیا این بازگشت ادامه‌دار خواهد بود یا تنها واکنشی مقطعی به فضای پرتنش امروز است؟ هرچه باشد، حضور دوباره او یادآور این حقیقت است که در سیاست ایران، تجربه هنوز حرفی برای گفتن دارد.

دیدگاهتان را بنویسید