به گزارش سرمایه فردا، اساس جامعه مدنی به گفته جان لاک مالکیت است. به همین دلیل او خودش همواره در تجارت تمرکز زیادی داشتهاست.
به گزارش سرمایه فردا، عصر حاکمیت تاریخی بتدریج تضعیف می شود. دورانی فرا می رسد که اراده مصرف کنندگان اهمیت پیدا میکند. زیرا به هر میزان حکومت قوی باشد نهادهای خودجوش و مدنی ضعیف میشوند. هر مقدار نهادهای مدنی و فردگرایی استوار باشد حکومت نقش یک داور یا یک ناظم را ایفا می کند. کتاب دو رساله درباره حکومت نوشته جان لاک به نکات مهمی درباره اساس جامعه مدنی پرداخته است.
برتراند راسل فیلسوف قرن بیست درباره جان لاک مینویسد: جان لاک (۱۷۰۴_ ۱۶۳۲ ) پیامبر انقلاب ۱۶۸۸ انگلستان است. ملایمترین و پیروزمندترین انقلاب آن زمان بود. هدفهای این انقلاب چندان بلند نبود. اما انقلاب به عین هدفهای خود دست یافت. از آن به بعد دیگر در انگلستان انقلابی لازم نیامد. جان لاک روح این انقلاب را تماما مجسم می سازد.
سی، بی مکفرسون در مقدمه ای که بر این کتاب نوشته است در توضیح زمینههای نگارش این اثر مهم و دوران ساز توسط جان لاک میگوید: اگر چه جان لاک بعنوان یک فیلسوف شهرت و آوازهای کسب کردهاست.
علاقه او به امور دولت و بویژه در سیاست های اقتصادی حکومت زیاد بود. او وادار شد تا بین سال های ۱۶۹۶ تا ۱۷۰۰ میلادی بعنوان یکی از ماموران اتاق بازرگانی که یکی از نهادهای حکومت است برای مشاوره سیاست اقتصادی خدمت کرد.
او خیلی زود به چهره مسلط این نهاد شد. در این پست او مجددا کاری را دنبال کرد که بین سالهای ۱۶۷۳ تا ۱۶۷۵ یعنی پیش از تبعیدش بعنوان وزیر در یکی از نهادهای مشابه تحت نام شورای تجارت و فلاحت مشغول آن بود.
این نکته را باید بدانیم که در دهه ۱۶۷۰ مردی ثروتمند بود. در تجارت کالاهایی مانند ابریشم، شرکت سلطنتی آفریقا و شرکت باهاما ادونچر سرمایه گذاری هنگفتی کرده بود.
علاقه او به این کار چندان شگفتانگیز به نظر نمیرسد.
این امر کاملا روشن است که زمانی لاک دو رساله را نوشت. نه پژوهشگری ساده و بی چیز، بلکه مردی صاحب ملک و املاک بود. به شدت علاقمند به حفظ نهادهای موجود مالکیت بود.
او همچنین حامی سیاستهای فزاینده ثروت ملی و نسبت به ایستار لیبرال خود بود. هنگامی که در سالهای ۱۶۷۹ تا ۱۶۸۳ میلادی سرگرم دسیسه چینی بر ضد چارلز دوم بود. و زمانی که در سال ۱۶۸۸ آشکارا بر ضد جیمز دوم توطئه می کرد. همچنان پایبند و متعهد بوده است. بنابراین کتاب دو رساله برآیند دریافت های ذهنی او در آکسفورد و تجربه های دسیسه کارانه و بازرگانی او در لندن است.
جان لاک مالکیت را اساس جامعه مدنی و حکومت میداند. اما جان مایه اندیشه او از مالکیت فقط حفاظت از دارایی فیزیکی نیست. بلکه به زعم او مالکیت شامل زندگی، آزادی و دارایی است.
حقوق مالکیتی که مورد حمایت لیبرالیزم جان لاک قرار گرفتهاست. برخی از لیبرالهای امروزی یک یا دو فقره از آنرا به فراموشی سپردهاند. از سوی دیگر وقتی لاک پیدایش پول را سر آغاز نظریه مالکیت نامحدود میداند. در واقع همسویی حقوق و اقتصاد را منشا جامعه سیاسی میپندارد. به بیان او حق و آسایش همواره با یکدیگر در حرکت هستند.
چرا برخی تاکید بر حکومت کارآمد دارند چون هنوز قرن حاضر را کشف نکرده اند. مسئله واماندگان نوع حکومت است چون آنها حاکم پرستند. بر حاکم پرستی با ارجاع امور به نوع حاکمیت تاکید دارند. در حالیکه آزادی خواهان اصل حاکمیت قدرتمندان را به چالش میکشند. به تضعیف اقتدار حکومت تمرکز میکنند. چون قدرت حاکم ریشه در تاریخ و گذشته دارد. با نهاد های خودجوش مقابله میکنند در حقیقت حاکم زدایی اساس آزادی خواهی است.
عصر حاکمیت به سخره گرفته میشود چون عصر جدید که با اقتصاد بازار گره خورده است. همواره آماده است تا نحوه رویکرد حاکمان این عصر که در الگوی انتخاب مصرف کنندگان تمرکز دارد تغییر کند.
نویسنده: علی فتاحی
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا