در کوچههای فرعی شهر، پشت شیشههای بخارگرفته و قفسههای پر از گیاهان خشک، عطاریهایی هستند که دیگر فقط داروهای سنتی نمیفروشند. آنها به ایستگاههایی برای معامله قرصهایی تبدیل شدهاند که وعده لاغری سریع یا آرامش فوری میدهند—اما در دلشان، ترکیباتی نهفته است که گاه به اعتیاد ختم میشود. این گزارش، سفری است به درون عطاریهایی که مرز میان درمان و خطر را گم کردهاند.
در روزگاری که سرعت، وسوسهای همیشگی است و نتیجه فوری، آرزوی بسیاری، عطاریها دیگر فقط محل فروش گل گاوزبان و سنبلالطیب نیستند. آنها به نقطهای از تقاطع درمان و سوداگری تبدیل شدهاند؛ جایی که قرصهای بینامونشان، در بستههایی پنهان، وعدههایی میدهند که بهایشان سلامت است. از دختران جوانی که بهدنبال کاهش وزن فوریاند تا مشتریانی که آرامش را در شربتهای مشکوک جستوجو میکنند، این مسیر پر از انتخابهایی است که گاه به پشیمانی ختم میشود. در این گزارش، از عطاریهای تهران تا هشدارهای پزشکان، رد پای داروهایی را دنبال میکنیم که بهجای درمان، دروازهای به سوی آسیبهای پنهان گشودهاند.
عصر یک روز شلوغ پاییزی، دو دختر جوان با قدمهایی تند و نگاهی پر از هیجان وارد عطاری کوچکی در یکی از کوچههای فرعی تهران میشوند. چراغ کمنوری پشت شیشه بخارگرفته مغازه، بیشتر سایه میسازد تا روشنایی. قفسهها تا سقف پرند از شیشههای رنگی، ریشههای خشک و بستههایی که برای ما ناشناساند. بوی تند گیاهان و عرقیجات فضا را پر کرده، اما نگاه دخترها روی هیچکدام از اینها نمیماند.
«قرص لاغری دارین؟» یکیشان میپرسد. پیرمرد فروشنده، بیحوصله چند جعبه رسمی با مهر استاندارد روی پیشخوان میگذارد. «اینا مجوز دارن. ماهی دو تا سه کیلو کم میکنین.» دخترها ناراضیاند. «دو کیلو؟! ما همچین چیزی نمیخوایم.» صدای دیگری آهستهتر میگوید: «اون قرصارو میخوایم… همونا که میگن ماهی ۱۰ کیلو کم میکنه.»
پیرمرد سرش را بالا میآورد، نگاه سردی از پشت عینک باریک به آنها میاندازد. لبخندی محو، شبیه تمسخر، روی لبش مینشیند. «۱۰ کیلو؟ مطمئنید؟ اینا دیگه داروی گیاهی نیست. سختی داره، عوارض داره.» دخترها مصرند. «فقط اونا جواب میده.» پیرمرد زمزمه میکند: «همین شما جوونا هستید که همهچیزو یهشبه میخواین. بعد که حالوروزتون خراب شد، میگین تقصیر ما بود. انتخاب خودتونه. ولی بعدش گله نکنین.»
قیمت قرصها سنگینتر از داروهای گیاهی معمول است. دخترها نگاهی کوتاه و پرسشگر به هم میاندازند، اما بیهیچ چانهزنی پول را روی پیشخوان میگذارند و بسته را در کیفشان پنهان میکنند. هیچکس از ترکیب ناشناخته این قرصها حرفی نمیزند. هیچکس نمیگوید در دل همین کپسولهای رنگی، رگههایی از مواد مخدر جا خوش کردهاند.
همهچیز از یک هشدار شروع شد. کامبیز کریمی، معاون سیاسی و اجتماعی فرمانداری تهران، اعلام کرد: «برخی عطاریها در تهران به مراکز عرضه مواد مخدر و داروهای غیرمجاز تبدیل شدهاند.» همین کافی بود تا تصمیم بگیریم سراغ عطاریها برویم، در نقش خریدار، و ببینیم پشت پرده فروش این قرصها چه میگذرد.
بوی گیاهان خشک و روغنهای معطر فضا را پر کرده. قفسهها با بستههایی رنگارنگ چیده شدهاند. مردی میانسال پشت پیشخوان، با نگاهی دقیق، مشتری را ارزیابی میکند. «سلام… قرص لاغری خوب دارین؟» «داریم، استاندارد و تأیید شده. ولی همراه با رژیم و ورزش جواب میده.» «شنیدم یه قرصی هست که ماهی خیلی لاغر میکنه، عوارض کمی هم داره. درسته؟» مرد آهسته پاسخ میدهد: «اونا معمولاً مواد محرک یا مخدر دارن. بدن رو تحت فشار میذارن. بهتره سمتشون نری.»
اصرار میکنم. «شما از اون قرصها هم دارین؟» مرد نزدیکتر میشود. «دارم، ولی به هر کسی نمیدم. بیشتر خانمای ۲۰ تا ۳۰ ساله میخوان. ولی فقط به کسایی میدم که تحت نظر پزشکن و واقعاً نیاز دارن. خطرناکه.»
نگاهم به شیشهها میافتد. حس میکنم هر بسته، وزنی از مسئولیت دارد. مرد ادامه میدهد: «اگه کسی آماده نباشه، ترجیح میدم چیزی بهش ندم. هیچ محصولی ارزش به خطر انداختن سلامتی رو نداره.»
هوای عطاری پر از بوی گیاهان خشک است. فروشنده، مردی میانسال با حرکات سریع، بین سفارشها نیمنگاهی به من دارد. «داروی آرامبخش گیاهی دارین؟» «داریم. ولی استفادهش نکنین بهتره. بعضیاشون وابستگی میارن.»
در همان لحظه، مشتری دیگری وارد میشود. از چهرهاش پیداست که تجربهای در اعتیاد دارد. «شربت متادون دارین؟» «آره، چند تا میخوای؟» مشتری خرید میکند و سریع خارج میشود.
میپرسم: «شنیدم یه چیزی هست که درد رو سریع آروم میکنه و خواب میاره. اون چیه؟» «بعضی وقتا با مواد محرک یا شبهمخدر ترکیب میشن. اولش آروم میکنه، بعدش وابستگی میاره. آرامش کوتاهمدت داره، ولی عوارض بلندمدت اذیتکنندهست.» حرف آخرش را آهستهتر میگوید: «اونی که سریع آروم میکنه، همونقدر هم راحت خراب میکنه.»
مردی حدود سی ساله، با تیپی ساده و نگاه جدی، پشت پیشخوان ایستاده. «قرص لاغری خوب چی دارین؟» «داریم. بیشترشون خارجیه. ایرانی هم هست، ولی مشتریها خارجیها رو ترجیح میدن.»
«تأثیرشون چطوره؟ عوارض دارن؟» «خیلیا رو نمیارم. وزن کم میکنن، ولی بعدش مشتری برمیگرده و شاکی میشه. ترکیبات محرک دارن. اشتها رو کور میکنن، خوابتو میگیرن، کلیه و معده رو به هم میریزن.»
به شیشهها نگاه میکنم. مثل سربازهایی ساکت، در صف ایستادهاند. هرکدام میتواند مسیری تازه باز کند—به سلامت یا پشیمانی. «قرصهای استاندارد هم هستن. اونا خطری ندارن.»
«اینایی که مشکلساز میشن، داخلیان یا خارجی؟» «اغلب خارجیه. جنس قاچاق زیاده. اونایی که مجوز دارن، قابل اعتمادن. ولی بازار پره از محصولاتی که معلوم نیست از کجا اومدن.»
در صدایش دلسوزی هست. انگار بارها مشتریهای پشیمان را دیده. «پس توصیه میکنین سمت قرصای سریع نریم؟» «آدم وقتی دنبال راه کوتاه باشه، معمولاً از جایی ضربه میخوره. ظاهرش جواب میده، ولی دردسرش بیشتره.»
در انتهای این مسیر پرپیچوخم، جایی میان عطاریهای شلوغ و قفسههای پر از بستههای رنگی، صدایی آرام اما قاطع از دل طب سنتی بلند میشود. دکتر لیلا محمدی، متخصص طب سنتی، با نگاهی دقیق و تجربهای عمیق، پرده از واقعیتی تلخ برمیدارد: قرصهای لاغری و آرامبخشهای گیاهی، اگر بینسخه و بینظارت مصرف شوند، میتوانند به جای درمان، دروازهای به سوی آسیبهای جدی باشند.
او با لحنی هشدارآمیز تأکید میکند که مصرف بیرویه این داروها، بهویژه بدون تجویز پزشک، میتواند سلامت مصرفکنندگان را به خطر بیندازد. در ظاهر، این قرصها گیاهیاند و بیخطر به نظر میرسند، اما در باطن، ترکیباتی دارند که گاه با مواد محرک یا شیمیایی ترکیب شدهاند تا اثر سریعتری داشته باشند—اثری که بهایش وابستگی، اختلال خواب، و آسیب به ارگانهای حیاتی است.
مطالعات علمی نیز این هشدارها را تأیید میکنند. بسیاری از قرصهای لاغری حاوی آمفتامینها هستند؛ موادی که نهتنها به کبد و کلیه آسیب میزنند، بلکه میتوانند زمینهساز اعتیاد و اختلالات روانی شوند. دکتر محمدی در گفتوگو با «هفت صبح» میگوید که برخی آرامبخشهای گیاهی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. ترکیباتی که برای ایجاد آرامش فوری طراحی شدهاند، گاه با عوارضی چون تهوع، سردرد، بیخوابی، خشکی دهان، یبوست و حتی اسهال همراهاند.
در ایران، مصرف این داروها بدون نظارت پزشکی رو به افزایش است. بسیاری از مصرفکنندگان، بیاطلاع از عوارض جانبی، بهدنبال راهحلهای سریع و بیدردسرند. دکتر محمدی معتقد است که تصور عمومی درباره «طبیعی بودن» این محصولات، باعث شده تا مصرف خودسرانه آنها رایج شود—تصوری که میتواند به بهای سلامت تمام شود.
او بر ضرورت آموزش عمومی و آگاهیرسانی تأکید میکند. در دنیایی که سرعت و نتیجه فوری، وسوسهای همیشگی است، باید یادآوری کرد که مسیرهای میانبر همیشه امن نیستند. داروهای گیاهی، اگرچه ریشه در سنت دارند، اما در ترکیبهای مدرنشان میتوانند همانقدر خطرناک باشند که داروهای شیمیایی. و اینجاست که مسئولیت، نه فقط بر دوش فروشنده، بلکه بر دوش مصرفکننده نیز سنگینی میکند.
در پایان این گزارش، میان عطاریهای پرنور و تاریک، میان وعدههای لاغری و آرامش، و میان قرصهایی که در کیفها پنهان میشوند، یک حقیقت روشن باقی میماند: سلامت، چیزی نیست که بتوان آن را با یک قرص خرید.
پایان روایت: در این سفر سهمرحلهای، عطاریها دیگر فقط محل فروش گیاهان دارویی نیستند. آنها به نقطهای از تقاطع درمان و خطر تبدیل شدهاند. جایی که سود پنهان، وسوسهی نتیجهی سریع، و بیخبری از ترکیبها، میتواند مسیر زندگی را تغییر دهد. اینجا، هر بستهای که فروخته میشود، داستانی دارد—داستانی که گاه به سلامت ختم میشود و گاه به پشیمانی.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا