نظم جهانی در آستانه فروپاشی

نظم جهانی در آستانه فروپاشی

نشست‌های سپتامبر ۲۰۲۵، از «سازمان همکاری شانگهای پلاس» تا مجمع عمومی سازمان ملل، تصویری متضاد و نگران‌کننده از آینده حکمرانی جهانی ارائه دادند. در حالی که چین با نمایش قدرت نظامی و دیپلماتیک، خود را نماد ثبات معرفی می‌کند، ایالات متحده با سیاست‌های متناقض و یک‌جانبه‌گرایانه، اتحاد غربی را متزلزل کرده است. نهادهای بین‌المللی از پاسخ‌گویی به بحران‌ها ناتوان‌اند، معاهدات امنیتی در حال فروپاشی‌اند، و رقابت قدرت‌ها در حوزه‌هایی چون فضا و فناوری نظامی، چشم‌اندازی از جهانی ناامن‌تر را ترسیم می‌کند. آنچه در حال شکل‌گیری است، نه یک نظم نوین باثبات، بلکه واقعیتی ترکیبی، پرتنش و چندقطبی است که مسیر آن به‌جای اجماع، از دل شکاف‌ها و رقابت‌ها می‌گذرد.

به گزارش سرمایه فردا، سپتامبر امسال در نشست «سازمان همکاری شانگهای پلاس» و مجمع عمومی سازمان ملل متحد، چشم‌اندازهای‌ی به‌شدت متضاد از نظم جهانی و حکمرانی بین‌المللی به نمایش گذاشته شد. با ایالات متحده‌ای غیرقابل پیش‌بینی که اتحاد غربی را از هم می‌پاشد و چین که خود را نمونه ثبات معرفی می‌کند، واقعیتی پیچیده‌تر و ترکیبی، مسیر سال‌های آینده در حکمرانی جهانی را تعیین خواهد کرد. به‌جای پیروزی کامل یکی از این دیدگاه‌ها بر دیگری، نتیجه احتمالی در بلندمدت یک واقعیت پیچیده و ترکیبی خواهد بود. ساختارهای موجود حکمرانی جهانی مانند سازمان ملل در انطباق با واقعیت چندقطبی امروز به‌شدت ناتوان هستند. شکل‌گیری یک نظم نوین جهانی باثبات، پروژه‌ای نسلی خواهد بود- پروژه‌ای که حداقل یک نسل زمان می‌برد- در این میان، خطر ناامنی و جنگ‌های تازه همچنان باقی خواهند ماند.

 

عقب‌نشینی آمریکا، جاه‌طلبی چین

میزبانی چین از نشست «سازمان همکاری شانگهای پلاس» در تیانجین در اول سپتامبر تلاش برای تغیر نظم جهانی را به‌خوبی نشان داد. ۲۰ رهبر از بخش‌های مختلف جهان غیرغربی در این اجلاس حاضر شدند و به شی جینپینگ فرصت دادند تا چین را به‌عنوان نماد ثبات معرفی کند. این در حالی است که سیاست خارجی آمریکا در دوره ترامپ به‌هیچ‌وجه باثبات نیست؛ چه در سیاست‌های تهاجمی تجاری‌اش – حتی علیه نزدیک‌ترین متحدان – و چه در خروج از برخی نهادهای چندجانبه.

در همین راستا، چین از اجلاس شانگهای و رژه «روز پیروزی» برای به نمایش گذاشتن چشم‌انداز خود از نظم نوین جهانی بهره برد. درحالی‌که آمریکا بسیاری از ابعاد رهبری جهانی خود را به چین واگذار می‌کند، دو کشور در عین حال رقابت نظامی در منطقه هند-پاسیفیک را تشدید کرده‌اند. رژه عظیم نظامی چین که بلافاصله پس از نشست شانگهای برگزار شد، صحنه‌ای از قدرت‌نمایی پکن بود؛ شی جینپینگ در کنار ولادیمیر پوتین و کیم جونگ اون.

به ظاهر، این رویداد برای گرامی‌داشت هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم بود، اما در عمل بیشتر به نمایش هراس‌انگیز قدرت فزاینده نظامی چین بدل شد. در همین زمان، آمریکا گام‌های تازه‌ای در چرخش راهبردی خود به‌سوی هند-پاسیفیک برداشته و بخشی از کمک‌های امنیتی به کشورهای اروپای شرقی را کاهش داده است؛ اقدامی که بار بازدارندگی در برابر روسیه را هرچه بیشتر به‌دوش اروپایی‌ها می‌اندازد.

 

شکاف‌های غرب، بن‌بست در سازمان ملل

رقابت‌ها تنها در حوزه امنیتی محدود نمی‌شوند. نظم آمریکامحور پس از ۱۹۴۵ بر پایه نقش رهبری اقتصادی آمریکا نیز استوار بود؛ نقشی که اکنون با سیاست‌های تعرفه‌ای دولت ترامپ تضعیف شده‌است. همچنین قدرت اخلاقی و عملی واشنگتن ناشی از جایگاهش در نهادهای چندجانبه نیز زیر سؤال رفته‌است.

این تناقض در هشتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل (۹ سپتامبر) آشکار خواهد شد، جایی که دولت ترامپ بی‌پرده نسبت به آن ابراز بدبینی کرده است. دستور کار این نشست شامل ۱۸۰ موضوع است که تنها تعداد اندکی مستقیماً به سرزمین‌های فلسطینی مربوط می‌شوند، اما فضای نشست به‌طور کلی تحت‌تأثیر خشم جهانی از تداوم جنگ اسرائیل در غزه خواهد بود. تصمیم آمریکا برای تعلیق صدور ویزا برای دارندگان گذرنامه فلسطینی نیز این فضای ضدآمریکایی را تشدید کرده است.

این شرایط تصویری نگران‌کننده ایجاد می‌کند: نهادهای قدیمی حکمرانی جهانی دیگر قادر به ارائه پاسخ‌های مؤثر و بازتاب‌دهنده اجماع جهانی نیستند.

اختلافات درون اتحاد غربی نیز در این زمینه رو به گسترش است. دولت ترامپ قاطعانه از ادامه جنگ اسرائیل حمایت می‌کند؛ حال آن‌که بریتانیا، فرانسه و کانادا در ژوئیه بار دیگر بر راه‌حل دو کشوری تأکید کردند. این در حالی است که بسیاری از کشورهای جنوب جهانی مدت‌هاست سیاست اسرائیل در غزه را به‌شدت نقد می‌کنند و برخی از آن‌ها نیز در کنار آفریقای جنوبی در پرونده نسل‌کشی علیه اسرائیل در دیوان بین‌المللی دادگستری (دسامبر ۲۰۲۳) ایستاده‌اند.

به این ترتیب، جهان با چشم‌اندازی مواجه است که در آن رقابت ابرقدرت‌ها، جنگ‌های تلخ و نهادهای فرسوده حکمرانی جهانی دست به‌دست هم داده‌اند تا ناکارآمدی و شکاف‌های عمیق‌تری را به نمایش بگذارند.

 

گسترش فرسایش

حوزه‌های دیگر حکمرانی جهانی نیز در حال فروپاشی‌اند؛ به‌ویژه در زمینه امنیت. فقدان معاهدات تازه کنترل تسلیحات – برای نمونه در زمینه نظامی‌سازی فضا یا خودکار شدن فزاینده سامانه‌های تسلیحاتی – خطرات را تشدید کرده است. در همین حال، معاهدات موجود، از تسلیحات هسته‌ای تا مین‌های زمینی، در حال فروپاشی هستند؛ کشورها از آن‌ها خارج می‌شوند یا بر سر شرایط جدید به توافق نمی‌رسند.

نبود هنجارها، مقررات و استانداردهای بین‌المللی در این حوزه‌ها، راه را برای رقابت و تکثیر بی‌مهار باز می‌کند؛ روندی که آینده‌ای ناامن‌تر را نوید می‌دهد.

سمیر پوری، مدیر مرکز حکمرانی جهانی و امنیت منتشر شده در اندیشکده چتم هاوس

دیدگاهتان را بنویسید