بحران سلامت در سایه پالایشگاه‌ها

بحران سلامت در سایه پالایشگاه‌ها

در مناطق نفت‌خیز ایران، آلودگی‌های ناشی از فلرینگ و صنایع پتروشیمی سلامت هزاران شهروند را تهدید می‌کند؛ مصوبات دولتی در اجرا متوقف مانده‌اند و نفس کشیدن، به چالشی روزانه بدل شده است.

شعله های آتشی که در دل تاریکی فوران می زنند به همراه هزاران چراغی که در محدوده پالایشگاه روشن هستند، حکایت امیدوارکننده ای است از اینکه نبض اقتصاد کشور همچنان از دل خاک بیرون می زند و می تپد. طلای سیاهی که گرچه ضامن تامین پولی است که می تواند چرخ های صنعت و تولید را به حرکت درآورد و رفاه را برای هموطنان به ارمغان بیاورد ولی، همین طلای ناب سالهاست که به مردم ساکن این مناطق وفا نکرده است. مردمی که با وجودیکه روی دریایی از گنج قدم می زنند اما همچنان از داشتن بسیاری از امکانات اولیه مانند آب و هوای سالم و پاک نیز محروم هستند و چند سالی است که با توسعه مناطق نفتی و پتروشیمی، سلامتشان نیز به شکلی جدی به خطر افتاده است

بعد از اینکه نتیجه یک پژوهش که در آن قید شده بود، اقامت در مناطق مسکونی مجاور با صنایع پتروشیمی و صنایع نفتی منجر به افزایش ریسک ابتلا به سرطان کبد، ریه، مغز و خون خواهد شد، بار دیگر فعالان محیط زیستی نسبت به افزایش آلودگی هوا و بیماری های ناشی از آن در این نقاط هشدار داده اند. به گفته معترضان، دولت ها با وجود مصوبات قانونی، نتوانسته اند از پس مهار آثار مخرب زیست محیطی پالایشگاه ها و مجتمع های پتروشیمی برآیند و بیشتر به فکر استخراج بیشتر نفت و تولبدمحصولات پتروشیمی بوده اند. رویه ای که باعث شده تا امروز «سلامت» شهروندان ساکن در این مناطق به چالشی جدی برای کشور بدل شود.

بر اساس مطالعات و مستندات علمی ارایه شده در سال­ های اخیر، صنایع مرتبط با پتروشیمی انواع مختلفی از آلاینده ها را تولید می  کنند که به صورت گاز، ذرات، لجن و پساب مایع در محیط زیست منتشر می شوند. آلاینده هایی که مطالعات انجام شده در مورد آن ها نشان می دهد که اقامت در مناطق مسکونی مجاور با صنایع پتروشیمی منجر به افزایش ریسک ابتلا به سرطان کبد، ریه، مغز و خون خواهد شد، برهمین مبنا، این آلودگی ها باعث ایجاد مشکلات باروری، عقیم شدن، سقط و تولد نوزادان دارای نقص ژنتیکی می شود. هم چنین آلاینده های صنایع پتروشیمی از طریق تنفس، خوردن، آشامیدن و یا جذب از طریق پوست وارد بدن می شوند.به همین دلیل مقدار این آلاینده ها در هوا، مواد غذایی و نوشیدنی ها اندازه گیری می شوند.

 

کسی به اعتراض ها  و هشدارها توجهی نمی کند

با این حال این گزارش و گزارش های مشابه تاکنون چندان مورد توجه قرار نگرفته اند تا اینکه در یکی از آخرین گزارش ها،  ساکنان محلی مناطق نفت خیز، حضور صنایع نفت و پتروشیمی کیفیت هوا را به شدت کاهش داده و مشکلاتی همچون بیماری‌های قلبی و تنفسی، آلرژی و حتی برخی بیماری‌های ناشناخته را افزایش داده است.

در همین زمینه، محمدرضا برازجانی به عنوان یک فعال محیط زیست در بوشهر می‌ گوید: «در عسلویه و نخل تقی، نفس کشیدن عادی نیز برای خیلی‌ها به یک چالش روزانه تبدیل شده است. گرد و غبار کانون‌های بحرانی خارجی همراه با آلاینده‌های شیمیایی و گازی، هوایی تولید کرده که به‌طور مستقیم سلامت مردم را تهدید می‌کند. مردم بارها اعتراض کرده‌اند، گزارش‌های محلی منتشر شده، اما در سطح ملی صدای این مناطق شنیده نمی‌شود.»

 

سرنوشت مبهم یک مصوبه

این گزارش ها زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که بدانید براساس مصوبه هیات وزیران طرح جامع رفع آلودگی‌های منطقه عسلویه آماده شده و در بحث فلرینگ تکلیف زمان خاموشی و اجرای پروژه‌هایی مانند تصفیه خانه فاضلاب مشخص شده‌است، در قالب طرح جامع مدت زمان اجرای پروژه‌های طرح یک تا سه ساله و برخی نیز پنج ساله باید اجرایی شود.

این طرح در آذر ماه سال ۱۳۹۹ در هیات دولت مصوب و به عنوان یک سند بالا دستی برای بهبود کیفیت محیط زیست منطقه معرفی و در نهایت از سوی معاون اول رییس جمهوری ابلاغ شد.

در این مصوبه مقرر شده تا وزارت نفت با تخصیص یک میلیارد و دویست میلیون دلار، اعتبار لازم برای اجرای برنامه‌های زیست محیطی منطقه را که از جمله عظیم ترین پروژهای محیط زیستی در سطح کشور به شمار می رود، تامین کند. با این حال برازجانی و دیگر کارشناسان معتقدند سرنوشت اجرایی این مصوبه هنوز مشخص نبوده و معلوم نیست که بودجه یاد شده در کجا هزینه شده و چه نتایجی را برای بهبود وضعیت به همراه داشته است؟

 

کاهش ۸۵ درصدی گازهای مشعل پالایشگاهی

یکی از مهمترین و دشوارترین اقدامات صنعتی در حوزه کاهش آلودگی ها در صنعت نفت، جمع آوری گازهای همراه و جلوگیری از سوزانده شدن آن ها در مشعل های پالایشگاهی است. در این رابطه، مدیران وزارت نفت مدعی اند که با تلاش متخصصان و کارشناسان نفت، کاهش ۸۵ درصدی مشعل سوزی در پالایشگاه‌های اول تا پنجم شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی طی ۱۰ سال اخیر محقق شده است؛ به طوری که میزان مشعل سوزی در این پالایشگاه ها از ۲۹۰۰ میلیون متر مکعب در سال ۱۳۸۷ به ۴۳۳ میلیون متر مکعب در انتهای سال ۱۳۹۷ کاهش یافته است.

همچنین در ادامه اقدامات زیست محیطی در حوزه منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، مدیریت و برطرف کردن مشکل فلرینگ و مشکل بازیافت واحدهای گوگرد در دستور کار قرار گرفته و بر این مبنا طبق برنامه مصوبه دولت یک میلیارد و دویست میلیون دلار اعتبار به رفع این مشکل اختصاص یافت. اما هنوز هیچ گزارشی از نتیجه این هزنیه کرد منتشر نشده است!

این دقیقا همان موضوعی است که برازجانی نیز به آن اشاره می کند و می گوید: «وقتی داده‌ای وجود ندارد یا محرمانه باقی می‌ماند، نه مردم می‌توانند فشار بیاورند، نه خبرنگاران ابزار کافی برای پیگیری دارند. به همین دلیل این بحران در سایه می‌ماند. رسانه ها معمولا درباره آلودگی کلانشهرها و شهرهای پرجمعیت می‌نویسند، اما چه کسی به عسلویه یا گچساران توجه می‌کند؟»

به گفته این فعال محیط زیستی بوشهری هر دولتی که روی کار می‌آید، وعده خاموشی فلرهای نفتی در عسلویه را می‌دهد، اما نه تنها هیچ فلری خاموش نمی‌شود، بلکه تعداد آن‌ها روزبه‌روز افزایش پیدا می‌کند. موضوعی که باعث شده تا هم اینک، تقریبا روزی نباشد که در آسمان عسلویه و شهرهای اطراف ابری از آلاینده‌ها دیده نشود.

برازجانی در عین حال به برخی از نتایج پژوهش های درز پیدا کرده به رسانه ها در این خصوص اشاره کرده و می گوید: برخی مطالعات نشان می‌دهد که فلزات سنگین موجود در هوا مانع اهدا خون توسط ساکنان شده و احتمال ناهنجاری‌های مادرزادی هم وجود دارد، هرچند هنوز بررسی جامعی در این مورد صورت نگرفته و داده‌های رسمی منتشر نمی‌شود. در این مورد  پزشکان و رسانه‌های محلی بارها هشدار داده‌اند اما وقتی این هشدارها در سطح ملی بازتاب پیدا نمی‌کند، مسئله در حد گزارش‌های پراکنده باقی می‌ماند.

 

چالشی برای همه مناطق نفتی ایران

این بحران اما تنها مختص مناطق جنوبی کشور نیست بلکه شامل تمامی مناطق نفت خیز دیگر هم می شود. مناطقی مانند بهمئی، گچساران و دهدشت و… مناطقی که مدیرکل حفاظت محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد، نیز آلودگی هوای آنها را ناشی از فعالیت‌های نفت و گاز و سوزاندن گازهای همراه نفت می‌داند و می‌گوید: «این دو شهرستان جزو مناطق نفت‌خیز کشور هستند و فرسودگی خطوط انتقال و سوزاندن گازهای همراه، هوا، خاک و آب را آلوده می‌کند.»

عبدال دیانتی‌نسب  معتقد است که نوسازی خطوط نفت و گاز، جمع‌آوری گازهای همراه (فلرینگ)، گسترش فضای سبز و ایجاد کمربند سبز در اطراف شهرها می‌تواند بخشی از مشکلات را کاهش دهد.

او همچنین می‌گوید: «اخیرا مجوزی صادر شد تا گازهای همراه نفت از گچساران به بیدبلند بهبهان هدایت و در آنجا استفاده شود. اگر از فناوری‌های نوین استفاده شود و از سوزاندن این گازها جلوگیری کنیم، بسیاری از مشکلات محیط زیستی برطرف خواهد شد.»

 

وقتی که مسئولان هم اقدامات را کافی نمی دانند

با تمام این تفاصیل همچنان مردم خوزستان و عسلویه قربانیان اصلی آلودگی های نفتی هستند. موضوعی که به قدری حاد شده که هم مدیرکل محیط زیست استان بوشهر و هم فعالان زیست محیطی در این استان اقدام‌های انجام شده در زمینه کاهش اثرات آلودگی در عسلویه و مناطق همجوار منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس را کافی نمی‌دانند و معتقدند باید دراین زمینه فعالیت‌ها و کارهای بسیار بیشتری صورت گیرد تا سلامت مردم ساکن و فعالان مستقر در این منطقه و ادامه حیات آب، خاک و پوشش گیاهی و جانوری آن امکان‌پذیر شود.

براساس آخرین اظهاراتی عبدالرحمن مرادزاده مدیرکل کنونی حفاظت محیط زیست استان بوشهر بیان کرده که براساس مصوبه دولت  روش، برنامه و میزان رفع آلودگی‌ فلرها مشخص شده و در همین ارتباط برخی از دستگاه‌های مورد نیاز برای کاهش فلرینگ، خریداری و نصب شده اما باید این پیگیری به صورت جدی‌تر انجام شود.

وی در باره درصد اجرای این مصوبه دولت گفته بود: گام‌هایی برای کاهش آلودگی‌های محیط زیست در عسلویه برداشته شده اما واقعیت این است که نمی‌توان گفت که درصد زیادی از این مصوبه تحقق یافته است. برای همین مهمترین نکته حایز اهمیت در این زمینه می تواند درخواست اجرایی شدن کامل این مصوبه و اقدامات باشد.

هر چه که هست، به نظر می رسد که مردم مناطقی که در مجاورت مراکز نفتی و پتروشیمی زندگی می کنند از لحاظ سلامت جسمی، به هیچ عنوان در شرایط خوبی قرار نداشته باشند. چه بسا امکان افزایش تعدادی از بیماری ها نیز در این مناطق دور از ذهن نباشد. رویه ای که اگر در آینده ای نزدیک مصوبات دولت و سایر اقدامات لازم در مورد آنها صورت نگیرد، ممکن است نتایج غیرقابل جبرانی را برای مردم این بخش های کشور به دنبال داشته باشد.

 

تبعات ایجاد پتروپالایشگاه جدیدی در منطقه

به روز رسانی خبر ۲۱ آبان ۱۴۰۴/ فعالان محیط زیست خوزستان خبر می‌دهند که یک مجموعه نفتی قصد دارد با خشک کردن بستر خورهای ثبت ملی شده ماهشهر، پتروپالایشگاه جدیدی در منطقه احداث کند تا به زعم خود چرخ صنعت را به حرکت درآورده و اشتغالزایی کند. آنها می‌گویند که این اقدام بر خلاف ضوابط زیست محیطی و مقررات رایج کشور است. مجتبی گهستونی فعال محیط زیست خوزستان در گفت‌وگو با «هفت صبح» با اشاره به تلاش برای احداث دو پروژه در کنار تالاب بین‌المللی شادگان و خورهای ماهشهر، این پروژه‌ها را پتروپالایش ملل و پروژه‌هایی تحت عنوان انرژی پاک اعلام می‌کند.

به گفته او، پترو پالایش ملل طرحی به شدت آلاینده بود که قرار بود در کنار خوریات و میراث طبیعی ثبت شده منطقه احداث شود و این طرح مورد حمایت مدیران محلی و نمایندگان مجلس قرار داشت. پروژه‌هایی تحت عنوان انرژی پاک هم به دنبال دریافت مجوز برای استقرار در منطقه هستند.

به اعتقاد گهستونی این پروژه‌ها به اشکال مختلف در منطقه ظاهر می‌شوند و غرض آنها تصرف اراضی محیط زیستی در کنار تالاب‌هاست. در صورتی که دولت در طرح‌های آمایش سرزمین، مناطقی را برای ایجاد پروژه‌های مختلف در نظر گرفته و این طرح‌ها باید در همان اراضی پیش‌بینی شده، احداث شوند.

البته او امیدوار است که مسئولان استان اجازه ندهند که به حریم محیط زیستی تالاب شادگان یا خورهای منطقه تجاوز شود.

 

خشک کردن خورها، خلاف ضوابط زیست محیطی

محمدباقر نبوی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اهواز و معاون اسبق محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست، منطقه خوریات پورموسی را تحت مدیریت معرفی می‌کند و از اثر منفی هر تغییری روی فون و فلور آنجا به «هفت صبح» می‌گوید.

او ادامه می‌دهد: ۹۸ درصد موجوداتی که در دریاها و اقیانوس‌ها شناسایی شده‌اند، در لایه بستر اکوسیستم‌های آبی زندگی می‌کنند و با خشک کردن بستر خورها، این لایه حیات از بین می‌رود. این اولین اثر منفی است که خشک کردن خورها روی محیط زیست دریا باقی می‌گذارد.

این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اهواز که با خشک کردن خورها و دریاها مخالف است، احداث سازه در چنین محیط‌هایی را به صورت مشروط می‌پذیرد. اگر سازه قدرت استقرار بر روی پایک داشته باشد، به نحوی که بالای بستر مستقر شود و آب در زیر آن جریان داشته باشد، مورد تایید نبوی است. او تاکید می‌کند: در غیر این صورت و به قیمت خشک کردن بستر، قطعا محیط زیست منطقه تخریب می‌شود. ضمن آنکه پروژه‌های نفتی باید طرح توجیحی و زیست محیطی ارائه بدهند که اثرات تخریبی نداشته باشند. قانونا باید برای آنها ارزیابی زیست محیطی انجام شود تا مخاطره‌ای نداشته باشند.

به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اهواز خشک کردن دریاها و خورها خلاف قوانین زیست محیطی است.

 

اهمیت زیستی خورهای جنوب

در حالی سرمایه‌گذاران به دنبال توسعه در خورهای ماهشهر هستند که به گفته صابر وطن دوست نایب رئیس انجمن ماهی شناسی، این مناطق اهمیت زیستی زیادی دارند.

وطن دوست به «هفت صبح» می‌گوید: خورها در ماهشهر و دیگر مناطق به دریاها وصل هستند. این مناطق زیستگاه‌هایی برای مهاجرت و تولید مثل خیلی از گونه‌ها محسوب شده و ماهی‌ها دوره نوزادگاهی خود را در خورها می‌گذرانند. زیرا از تلاطم امواج در امان بوده و این مناطق از نظر تغذیه‌ای و زیستگاهی برای زندگیشان مناسب است. این مهمترین کارکرد خورهاست. بنابراین اگر توسعه نامتوازن در محل خورها انجام شود، می‌تواند روی جمعیت ماهی‌ها اثر بگذارد.

به گفته او، چند سال پیش در ماهشهر یکی دو بار کوسه نهنگی وارد یکی از خوریات شده بود. این گونه بزرگترین ماهی دنیا است که یک جمعیت ایزوله آن در خلیج فارس وجود دارد. کوسه نهنگی به داخل هور مهاجرت می‌کند و همین موضوع اهمیت زیستگاهی این مناطق را نشان می‌دهد. خورها می‌توانند از نظر زیستگاهی در حفظ جمعیت خیلی از گونه‌های ارزشمند کمک کنند.

وطن دوست با اشاره به استقرار بسیاری از صنایع پتروشیمی در حاشیه خور غزاله و خورموسی، ایجاد هر تاسیسات جدیدی در منطقه را با رعایت الزامات ضروری می‌داند و بر این باور است نباید به حریم خوریات تجاوز شود. البته به این نکته هم اشاره می‌کند که ظاهرا پتروشیمی‌های ماهشهر ملزم به تصفیه پساب و فاضلاب خود هستند.

 

تغییر محل احداث پتروپالایشگاه

دغدغه فعالان محیط زیست و کنش آنها گویا به گوش مسئولان خوزستان می‌رسد زیرا علیرضا ری شهری رئیس اداره حفاظت محیط زیست دریایی اداره کل محیط زیست خوزستان در گفت‌وگو با «هفت صبح» از تغییر مکان استقرار پتروپالایشگاه خبر می‌دهد.

او می‌گوید: درباره پتروپالایشگاه با گزینه‌ای که اول سرمایه‌گذار در محدوده خوریات داشت، مخالفت شد و حالا این پروژه تغییر مکان داده و در محلی مستقر می‌شود که با خوریات فاصله دارد. این نقطه با تالاب شادگان بیش از هزار متر فاصله دارد.

رئیس اداره حفاظت محیط زیست دریایی خوزستان یادآوری می‌کند که هنوز هم مجوزی به پتروپالایشگاه داده نشده و درخواست آنها در حال بررسی است.

او همچنین درباره تلاش‌ها برای ایجاد مزارع انرژی پاک، اجرای چنین پروژه‌هایی را از نظر محیط زیستی بیشتر مورد تایید می‌داند زیرا مضراتش کمتر از دیگر سیستم‌های استحصال برق است اما تاکید می‌کند که در محدوده خوریات هیچ استعلامی برای استقرار نیروگاه‌های انرژی خورشیدی دریافت نکرده‌اند.

خوزستان این روزها با انواع معضلات ریز و درشت دست و پنجه نرم می‌کند. از آب رفتن سهم کارون به دلیل اجرای پروژه‌های انتقال آب تا خشک شدن هورالعظیم به خاطر سدسازی‌های ترکیه و آلودگی هوای ناشی از فلرسوزی صنایع نفتی، روی هم انباشت شده و ادامه زندگی را برای مردم جنوب غرب ایران سخت‌تر کرده است. همه این مشکلات ناشی از توسعه نامتوازن و عدم رعایت ملاحظات زیست محیطی در پروژه‌های توسعه‌ای است. عجیب اینکه تمام پروژه‌های اجرا شده در خوزستان هم مجوز محیط زیستی دارند! اگر در اجرای تمامی این پروژه‌ها الزامات رعایت شده، پس چرا حال و روز خوزستان خوب نیست؟ آیا ارزیابی‌های انجام شده توسط سازمان محیط زیست منطبق بر واقعیت بوده است؟

دیدگاهتان را بنویسید