نهضت مشروطه: حکومت علما یا حکومت مردم؟

نهضت مشروطه: حکومت علما یا حکومت مردم؟

نهضت مشروطه، یکی از برجسته‌ترین دوره‌های تاریخ ایران، نه تنها مسیری جدید برای حکومت و سیاست این کشور ایجاد کرد، بلکه نقش و تاثیرگذاری شخصیت‌های بزرگی همچون مرحوم آخوند خراسانی را نیز به نمایش گذاشت

به گزارش سرمایه فردا،  نهضت مشروطه یکی از مهم‌ترین دوره‌های تاریخ ایران است که بررسی رهبریت و تاثیرگذاری افراد مختلف در آن از اهمیت بالایی برخوردار است. این متن با تمرکز بر دیدگاه مرحوم آخوند خراسانی و نقش روحانیت شیعه در نهضت مشروطه به بررسی این موضوع می‌پردازد.

رهبریت نهضت مشروطه و دیدگاه مرحوم آخوند خراسانی

رهبریت نهضت مشروطه و طیفی که این رهبریت را داشت، موضوعی پر از بحث و حدیث است. مرحوم آخوند خراسانی به عنوان یکی از مراجع اعلم آن دوران، دیدگاه‌هایی روشن‌گرانه در مورد برپایی حکومت اسلامی توسط روحانیت شیعه داشت. او معتقد بود که با وجود اینکه روحانیت موتور محرکه نهضت مشروطه بود، انقلابیون مشروطه‌خواه حکومت را از دست روحانیت خارج نکردند، بلکه خود نظری به حکومت کردن نداشتند و معتقد بودند که حکومت باید توسط اهل فن و نمایندگان مردم اداره شود.

نهضت مشروطه: حکومت علما یا حکومت مردم؟

پیشنهاد مرحوم میرزای نایینی و پاسخ آخوند خراسانی

در اوج مبارزات نهضت مشروطه، مرحوم میرزای نایینی به آخوند خراسانی پیشنهاد داد که به جای تأیید حکومت مشروطه‌خواهان، خود همت به برپایی حکومت اسلامی کند و ادارۀ امور کشور را به عنوان جانشین امام عصر بر عهده بگیرد. نایینی معتقد بود که این کار می‌تواند به برپایی حکومت عدل اسلامی که آرزوی مسلمانان است، منجر شود و از فسادهای احتمالی جلوگیری کند.

روحانیت و مبارزه با فساد در نهضت مشروطه

آخوند خراسانی با پذیرش نظریات نایینی از نظر تئوریک، در عمل مشکلات بسیاری را پیش‌بینی می‌کرد. او معتقد بود که روحانیت تا زمانی که از بیرون به حکومت نگاه می‌کند، می‌تواند فسادها را ببیند و با آنها مبارزه کند. اما وقتی وارد تشکیلات حکومت شود، دیگر در مشاهده نواقص حکومت منسوب به خود ناتوان خواهد شد و به جای مبارزه با فساد، خود به عامل جلوگیری از این مبارزه تبدیل می‌شود.

تقدس حکومت منسوب به علما و مخاطرات آن در نهضت مشروطه

تقدسی که حکومت منسوب به علما پیدا می‌کند، مبارزه با فساد را دشوارتر می‌سازد. آخوند خراسانی معتقد بود که اگر کسی بخواهد با فساد مبارزه کند، این مبارزه به عنوان مبارزه با علما و حتی با اصل دین تلقی خواهد شد. علما باید مانند نمکی باشند که از فساد جلوگیری می‌کند، اما اگر نمک فاسد شود، دیگر نمی‌تواند از فساد جلوگیری کند.

نتیجه‌گیری: تجربه جمهوری اسلامی و دیدگاه آخوند خراسانی

تجربه جمهوری اسلامی و سخنان آخوند خراسانی نشان داد که رهبر سیاست یک کشور باید نیرویی باشد که هم توانایی اداره امور کشور را داشته باشد و هم بتواند با فساد مبارزه کند، بدون اینکه خود دچار فساد شود و به اعتبار دین و روحانیت لطمه بزند. برپایی حکومت اسلامی در ورای جمهوری اسلامی، به آرمان‌ها و امیال مردم لطمه زد و خسارت بزرگی به اسلام و کشور وارد کرد که جبران آن بسیار سخت است. این گفته آقای طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، به یاد آوریم که در همان سال‌های اول انقلاب عنوان کرد که بزرگترین مظلوم و خاسر این انقلاب اسلام است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *