لبنان در آستانه انفجار فرقه‌ای؛ پروژه خلع سلاح حزب‌الله

لبنان در آستانه انفجار فرقه‌ای؛ پروژه خلع سلاح حزب‌الله

در شرایطی که لبنان با بحران اقتصادی، شکاف‌های قومی-مذهبی و فشارهای خارجی دست‌وپنجه نرم می‌کند، طرح خلع سلاح حزب‌الله به ابزاری برای تشدید تنش‌های داخلی و اجرای سناریوی جنگ فرقه‌ای بدل شده است. رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا و دولت‌های عربی، در تلاش است تا با دمیدن بر آتش اختلافات شیعی-سُنی، مقاومت لبنان را تضعیف کرده و زمینه را برای تشکیل دولت دست‌نشانده‌ای در بیروت فراهم سازد. این پروژه نه‌تنها امنیت لبنان، بلکه معادلات منطقه‌ای از جمله آرمان فلسطین را نیز تهدید می‌کند.

به گزارش سرمایه فردا، مسئله خلع سلاح حزب‌الله به چالشی فراگیر برای ثبات و امنیت کشور چندپاره لبنان مبدل گشته است. پیشینه جنگ ۱۵ ساله داخلی لبنان و علائق و تعصبات طایفه‌ای، قومی و فرقه‌ای مسئله‌ای غیر قابل انکار در لبنان است. فارغ از اشعار وطن‌پرستانه، قابل کتمان نیست که شهروندان لبنانی در طول قریب به هشت دهه استقلال این کشور، همچنان بیش از احساس تعلق به ملیت خود، تمایلات قومی-مذهبی را در اولویت قرار می‌دهند. به طور نمونه و در خلال جنگ داخلی سوریه، شهر شمالی طرابلس با اکثریتی سُنی نشین، به شکل روزمره شاهد نزاع میان دو محله علوی‌ نشین جبل محسن و محله سُنی نشین التبانه بود. علویان در حمایت از حکومت اسد به مقابله سُنی ها که حامیان مخالفین وی بودند می‌پرداختند.

لبنان کشور متکثر و متنوعی با ده‌ها گروه قومی-مذهبی نظیر مارونی ها، علوی ها، سُنی ها، شیعیان، کُردها، آشوری ها، ارمنی ها، دروزی ها و… است که همواره متاثر از تحولات بیرونی قرار داشته است. از همین‌رو دولت نواف سلام و شخص جوزف عون رئیس‌جمهور لبنان علی‌رغم وابستگی به جناح غرب‌گرا، بوضوح نسبت به تبعات خلع سلاح حزب‌الله و تاکید بر اجرای فوری آن آگاه اند، بویژه که جنبش امل در کنار حزب‌الله قرار گرفته و به حمایت تمام‌عیار از این حزب پرداخته و دولت را در آستانه‌ی رویارویی مستقیم با جمعیت چهل درصدی شیعیان لبنان قرار داده است.

از سویی دولت لبنان شدیدا تحت فشار دولت‌های غربی و عربی جهت پیاده‌سازی مصوبه خلع سلاح قرار دارد. آژانس بلومبرگ گزارش داده که «جوزف عون» رئیس‌جمهور لبنان تحت فشار آمریکا و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای خلع سلاح کامل حزب‌الله قرار دارد. به گفته این گزارش، کشورهایی مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کویت به رئیس‌جمهور عون و نخست‌وزیر «نواف سلام» اطلاع داده‌اند که کمک‌های مالی برای بازسازی و سرمایه‌گذاری مورد نیاز لبنان جهت بهبود اوضاع پس از جنگ و بحران مالی اخیر، مشروط به ارائه طرحی زمان‌بندی‌شده برای خلع سلاح کامل حزب‌الله خواهد بود.

حاکمیت بیروت را عامدانه تحت فشار قرار داده‌اند

به واقع دولت‌های عرب و ایالات‌متحده حاکمیت بیروت را عامدانه تحت فشار قرار داده‌اند که از میان دو گزینه‌ی جنگ داخلی یا تداوم بحران اقتصادی و عدم بازسازی لبنان یکی را برگزیند. لبنان در طول یک دهه اخیر با تورمی افسارگسیخته همراه بوده و چالش‌های اقتصادی، زندگی جمع کثیری از لبنانی‌ها را متاثر ساخته است. لیره لبنان در طول این سال‌ها بیش از نود درصد ارزشش را از دست داده و تحریم‌های یک طرفه شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس اقتصاد این کوچک را بسیار نحیف ساخته است‌.

پافشاری جناح غرب‌گرا بر ضرورت خلع سلاح مقاومت در حالی است که با وجود نقض مکرر آتش‌بس از سوی ارتش صهیونیستی و وارد کردن خساراتی سنگین به کادر رهبری و بدنه‌ی حزب‌الله (فقدان شخصیت‌هایی چون سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی‌الدین و…) قابل کتمان نیست که مقاومت لبنان همچنان به لحاظ سازماندهی و لجستیک دست برتر را در برابر ارتش لبنان داشته و در صورت اراده از توان لازم برای ساقط کردن دولت و ارتش برخوردار است.

سناریو رژیم صهیونیستی برای برافروختن نزاع شیعی-سُنی جهت به حاشیه راندن جنایات این رژیم در منطقه

میزان جنگ‌افروزی و جنایات صورت گرفته از سوی ارتش صهیونیستی در خلال دو سال اخیر به میزانی چشمگیری بوده که مایه مباهات جهانیان را رقم زده و موجب گردیده تا ناظرین بین‌المللی از تحول بنیادین در دکترین نظامی رژیم صهیونیستی سخن به میان آورند.

اغلب شهرهای جهان و حتی شماری از شهرهای سرزمین‌های اشغالی در طول ماه‌های اخیر شاهد تظاهرات‌های وسیعی بوده که در آن خواستار عقب‌نشینی ارتش صهیونیستی از حمله به نوار غزه و خاتمه بخشیدن به سیاست‌های ماجراجویانه نتانیاهو در منطقه شده‌اند.

در چنین بستری کاملا قابل تصور است که ایالات‌متحده و تل‌آویو عامدانه در پی بروز نزاعی جدید در منطقه گام بردارند تا سیاست‌های نظامی ارتش صهیونیستی را به حاشیه رانند.

بنیان سست نماد دولت-ملت در لبنان

مقامات ارشد رژیم صهیونیستی با آگاهی از بنیان سست نماد دولت-ملت در لبنان، عامدانه بر دولت بیروت فشار وارد نموده‌اند تا زمینه جنگ داخلی مجددی را در لبنان فراهم آوردند. وقوع جنگ داخلی در لبنان، بهترین سناریویی است که می‌تواند به نحو چشمگیری  از میزان فشارها بر رژیم اسرائیل کاسته و دست کابینه‌ی صهیونیستی را برای پیشبرد سیاست‌هایش در سراسر منطقه و همچنین اشغال باریکه‌ی غزه باز گذارد.

به زعم تئوریسین‌های صهیونیست مهم‌ترین دستاوردهایی که این رژیم از وقوع جنگ داخلی در لبنان از آنها منتفع خواهد شد؛ عبارتند از:

تبدیل نزاع اسلامی-صهیونیستی به جنگ شیعی-سُنی با دمیدن بر منازعات فرقه‌ای: صهیونیست‌ها پیشتر و در خلال تحرکات داعش، جبهه النصره، احرارالشام و… در عراق و سوریه، چنین تجربه موفقی را کسب کرده و تهران و نیروهای مقاومت را رو در روی برخی گروه‌های سُنی افراطی قرار داده بودند.

به زعم تصمیم‌سازان صهیونیست، وقوع تنش میان حزب‌الله و دولت لبنان و تبدیل آن به نزاعی فرقه‌ای در بلندمدت، بستر مناسبی را برای تخریب روابط تهران و جهان عرب و شعله‌ور ساختن تنش‌های فرقه‌ای در سراسر منطقه فراهم خواهد ساخت‌.

ورود مستقیم به جنگ داخلی لبنان به بهانه‌ی حمایت از دولت مرکزی: صهیونیست‌ها مشتاقانه بدنبال چنین فرصتی می‌نگرند. آن‌ها پیشتر و به بهانه‌ی حمایت از اقلیت دروزی پای خود را به سوریه کشانده و ضمن اشغال مناطقی از این کشور، در پی تجزیه سوریه گام برداشته‌اند.

وقوع تنش داخلی در لبنان

وقوع تنش داخلی در لبنان، فرصتی کم‌نظیر برای کابینه‌ی صهیونیستی فراهم خواهد ساخت تا مستقیما به لبنان لشکرکشی نموده و به بهانه‌ی حمایت از دولت مرکزی در مسیر حذف حزب‌الله از معادلات سیاسی-امنیتی منطقه گام بردارد.

منتفی شدن موضوع عقب‌نشینی از جنوب لبنان: ایالات‌متحده آمریکا و دولت‌های عرب به جوزف عون وعده داده‌اند تا با تکمیل پروژه خلع سلاح حزب‌الله، زمینه خروج کامل رژیم صهیونیستی از مناطق اشغالی جنوب لبنان را رقم خواهند زد. فارغ از مزارع اشغالی شبعا، در پی جنگ اخیر، پنج نقطه از جنوب لبنان همچنان در کنترل ارتش صهیونیستی باقی مانده است. قابل تصور است که با ورود لبنان به عرصه‌ی جنگ داخلی، صهیونیست‌ها با فراغ بال به تداوم اشغال ابدی این مناطق ادامه خواهند داد.

ایجاد منازعه میان تحریرالشام و حزب‌الله: نزاع حزب‌الله و تحریرالشام قدمتی به تاریخ جنگ داخلی سوریه دارد. با تشدید تنش‌های اخیر در لبنان، شماری از مقامات تحریرالشام صراحتا به تهدید حزب‌الله پرداخته و از حمله به این کشور در صورت به خطر انداختن منافع اهل سُنت سوریه خبر داده‌اند.

ایجاد رویارویی مسلحانه میان تحریرالشام و حزب‌الله بهترین سناریویی است که می‌تواند ضمن تامین منافع رژیم صهیونیستی و  تشدید فرقه‌گرایی در شامات، دو نیروی نظامی قابل توجه مستقر در منطقه را تضعیف نموده و دست تل‌آویو را برای پیشبرد بردن سیاست‌های توسعه‌طلبانه ارضی و مرزی اش باز گذارد.

تاسیس دولت دست نشانده در لبنان: رژیم اسرائیل در بحبوحه جنگ داخلی لبنان در دهه هشتاد میلادی سابقه حمله نظامی به این کشور و حمایت از مارونی ها و تأسیس دولت و ارتش دست نشانده آنتوان لحد را در کارنامه خود دارند. آغاز مجدد جنگ داخلی و ورود ارتش صهیونیستی به این نزاع به بهانه‌ی حمایت از عون و سلام، بستر مناسبی را برای ساخت دولتی کاملا وابسته به تل‌آویو را در بیروت فراهم خواهد ساخت. تاسیس گروه‌های مسلح کُرد، دروز و مارونی به عنوان نیروهای مزدور رژیم صهیونیستی در منطقه، نقشی بسزا در سیاست‌های بلندپروازانه صهیونیست‌ها ایفا خواهد کرد.

ریشه‌کنی نیروهای حماس

ریشه‌کنی نیروهای حماس، جهاد اسلامی و جبهه خلق برای آزادسازی فلسطین در لبنان: از گروه‌های مسلح فلسطینی مستقر در لبنان به عنوان بزرگترین شاخه‌های برون مرزی حماس، جهاد اسلامی و جبهه خلق برای آزادی فلسطین نام برده می‌شود. بدون تردید یکی‌ از اهداف حمله مجدد رژیم صهیونیستی به لبنان از میان بردن شبه‌نظامیان فلسطینی مستقر در لبنان خواهد بود.

به حاشیه راندن ایده‌ی تشکیل دولت مستقل فلسطینی: جامعه‌ی بین‌المللی در طول هفته‌های اخیر به شکل وسیعی از ضرورت تشکیل دولت مستقل فلسطینی در آینده‌ای نزدیک سخن به میان آورده‌ است. باز شدن جبهه‌ای جدید در منطقه و افزایش تنش‌های مذهبی میان فِرَق اسلامی، نقش بسزایی در به حاشیه راندن آرمان فلسطین و ایده‌ی تشکیل دولت مستقل فلسطینی ایفا خواهد کرد.

زمینه‌سازی برای پذیرش رژیم صهیونیستی از سوی دولت لبنان و بسط پیمان ابراهیم به دیگر جوامع عربی-اسلامی: لشکرکشی صهیونیست‌ها به لبنان به بهانه‌ی حمایت از دولت مرکزی این کشور سرانجام به تثبیت دولتی مطیع در بیروت و به برسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی لبنان منتهی خواهد شد. فرآیندی که می‌تواند به مانند دوره اول ترامپ و پس از حصول دستاوردهای لازم از سوی رژیم اسرائیل در طول ماه‌های ماه‌های پیش‌رو، مجددا به مطرح شدن موضوع ضرورت برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل و پیوستن دیگر دول عربی-اسلامی به پیمان سازشکارانه ابراهیم منتهی شود.

نویسنده: ابوالفضل ولایتی

دیدگاهتان را بنویسید