فروپاشی اعتماد جهانی به آمریکا

فروپاشی اعتماد جهانی به آمریکا

گزارش جنجالی آکسیوس نشان داد که دونالد ترامپ پیش از حمله اسرائیل به دوحه از عملیات مطلع بوده و نه‌تنها مخالفتی نکرده، بلکه با سکوت خود راه را برای حمله هموار کرده است. این حمله، که در میانه مذاکرات صلح تحت حمایت واشنگتن رخ داد، روابط آمریکا با قطر را به‌شدت متزلزل کرد و نشانه‌ای آشکار از ترجیح اسرائیل بر متحدان عربی در سیاست خارجی آمریکا بود.

به گزارش سرمایه فردا،  روز گذشته، آکسیوس گزارشی جنجالی منتشر کرد که پرده از یکی از حساس‌ترین رخدادهای دیپلماتیک اخیر در خاورمیانه برداشت: اطلاع دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، از حمله اسرائیل به دوحه، پایتخت قطر، که هدفش رهبران حماس بود. این گزارش، که به نقل از هفت مقام ارشد اسرائیلی تنظیم شده بود، ادعا می‌کرد بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، حدود ساعت ۸ صبح به وقت واشنگتن با ترامپ تماس گرفته و او را از برنامه حمله به جلسه‌ای از رهبران حماس در دوحه آگاه کرده است. این حمله، که تنها ۴۳ دقیقه بعد، در ساعت ۸:۵۱ صبح، با انفجارهایی در پایتخت قطر آغاز شد، پنج عضو حماس و یک افسر امنیتی قطری را به قتل رساند، اما رهبران ارشد حماس جان سالم به در بردند. طبق گزارش آکسیوس، نتانیاهو نه‌تنها مستقیماً با ترامپ صحبت کرد، بلکه جزئیات عملیات از طریق کانال‌های نظامی نیز به کاخ سفید منتقل شد. مقامات اسرائیلی تأکید کردند  ترامپ “نه” نگفته و اگر می‌خواست، می‌توانست حمله را متوقف کند، اما زمان محدود بود.

این ادعا مستقیماً با روایت کاخ سفید در تضاد است که می‌گفت ترامپ تنها پس از پرواز موشک‌ها مطلع شده و فوراً سعی کرده به قطر هشدار دهد، هرچند قطر این هشدار را تکذیب کرد. آکسیوس همچنین گزارش داد که این حمله، که در میانه مذاکرات صلح تحت حمایت آمریکا انجام شد، به روابط واشنگتن با قطر، متحد کلیدی‌اش در منطقه، آسیب جدی زد. نخست‌وزیر قطر این حمله را “تروریسم دولتی” خواند و تهدید کرد که شراکت امنیتی با آمریکا را بازنگری خواهد کرد. ترامپ، در واکنش، در پلتفرم تروث نوشت که از مکان حمله “بسیار ناراحت” است و از نتانیاهو خواسته تضمین دهد که چنین عملیاتی تکرار نشود، اما نتانیاهو علناً پشیمانی نشان نداد و حتی اشاره کرد که ممکن است دوباره به قطر حمله کند، زیرا این عملیات را “موفق” در ارسال پیام به حماس می‌دانست. این گزارش آکسیوس، که به دلیل جزئیاتش و منابع معتبر اسرائیلی‌اش توجه جهانی را جلب کرد، تنش‌های عمیقی را در روابط مثلث آمریکا، اسرائیل و قطر آشکار کرد.

 

اطلاع ترامپ از حمله

اما آکسیوس اولین رسانه‌ای نبود که به اطلاع ترامپ از این حمله اشاره کرد. از ۹ تا ۱۴ سپتامبر ۲۰۲۵، چندین رسانه معتبر بین‌المللی گزارش‌هایی منتشر کردند که نشان می‌داد آمریکا، و به‌ویژه ترامپ پیش از حمله از آن آگاه بوده‌اند، هرچند این گزارش‌ها عمدتاً بر اطلاع “دیرهنگام” تأکید داشتند و نه تماس مستقیم نتانیاهو. برای مثال، الجزیره در ۹ سپتامبر گزارش داد که کاخ سفید ادعا کرده ترامپ قبل از حمله به قطر هشدار داده و سفیر ویژه‌اش، استیو ویتکوف، را برای اطلاع‌رسانی فرستاده، اما قطر این ادعا را “کاملاً دروغ” خواند. سی‌ان‌ان در همان روز نوشت که ترامپ “فقط کمی قبل از شروع حمله” از طریق ژنرال دن کین، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، مطلع شده و مشاورانش از این اطلاع دیرهنگام خشمگین بودند.

گاردین در ۹ و ۱۰ سپتامبر گزارش داد که ترامپ به قطر هشدار داده، اما این هشدار پس از شروع حمله (۱۰ دقیقه بعد) رسیده، و او “غافلگیر” شده بود. رویترز نیز در ۹ سپتامبر تأیید کرد که ترامپ “کمی قبل از حمله” مطلع شده، اما بدون هماهنگی یا تأیید واشنگتن، و به امیر قطر اطمینان داده که چنین حمله‌ای تکرار نمی‌شود.  بی‌بی‌سی و واشنگتن پست نیز گزارش‌های مشابهی منتشر کردند و تأکید داشتند که ترامپ از “حمله قریب‌الوقوع” آگاه بوده، اما زمان کافی برای واکنش نداشته. هاآرتص، رسانه اسرائیلی، در ۱۰ سپتامبر تحلیلی جسورانه ارائه داد و نوشت که “هر دو قطر و واشنگتن احتمالاً از حمله از قبل مطلع بوده‌اند” و ترامپ ممکن است “نور سبز” داده باشد، هرچند این ادعا با انکار کاخ سفید مواجه شد. این گزارش‌های اولیه، برخلاف آکسیوس، بیشتر بر روایت آمریکا متمرکز بودند که اطلاع‌رسانی را “دیرهنگام” و بدون هماهنگی توصیف می‌کرد، اما همگی به نوعی تأیید می‌کردند که ترامپ پیش از انفجارها از حمله آگاه بوده است.

حمله اسرائیل به قطر با اطلاع قبلی ترامپ، نه‌تنها یک بحران منطقه‌ای، بلکه نقطه‌عطفی در فروپاشی اعتماد جهانی به چتر امنیتی آمریکا بود. بی‌تفاوتی واشنگتن در برابر حمله به خاک متحد استراتژیکش، قطر، و عدم واکنش پدافندهای آمریکایی، این پیام را به جهان مخابره کرد: در لحظات بحرانی، آمریکا ممکن است متحدانش را قربانی اولویت‌های اسرائیل کند. این رخداد، مسیر کشورهای وابسته به آمریکا را به‌سوی استقلال امنیتی و تجدیدنظر در اتحادهای جهانی تغییر خواهد داد

نشانه‌ای از آگاهی احتمالی آمریکا از برنامه‌های اسرائیل

در این میان، سفر مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا به‌عنوان نشانه‌ای از آگاهی احتمالی آمریکا از برنامه‌های اسرائیل تحلیل شده است. روبیو، که از حامیان سرسخت اسرائیل و سیاست‌های سختگیرانه علیه حماس است، در این سفر با نتانیاهو و مقامات ارشد  اسرائیل دیدار کرد.

آمریکا پایگاه نظامی العدید را در قطر دارد و هرگونه عملیات در این کشور بدون اطلاع واشنگتن غیرمحتمل به نظر می‌رسد. این سفر، در کنار گزارش آکسیوس، به گمانه‌زنی‌ها درباره سطح آگاهی و حتی “هم‌دستی” ضمنی آمریکا دامن زده است، هرچند کاخ سفید هرگونه هماهنگی را رد کرده‌اند. این موضوع پرسش‌های جدی درباره میزان شفافیت و هماهنگی بین آمریکا و اسرائیل مطرح می‌کند، به‌ویژه در شرایطی که قطر میزبان بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه است.

این رخداد، فراتر از یک بحران دیپلماتیک مقطعی، نشانه‌ای از اولویت‌بندی آشکار آمریکا در حمایت از اسرائیل به قیمت تضعیف متحدان کلیدی عربی‌اش، به‌ویژه قطر، است. قطر نه‌تنها میزبان پایگاه العدید است، بلکه نقش میانجی‌گر اصلی در مذاکرات صلح غزه و میزبان گفتگوهای حساس بین حماس و اسرائیل بوده است. حمله اسرائیل به خاک قطر، در حالی که مذاکرات صلح تحت حمایت ترامپ در جریان بود، پیامی روشن به متحدان عرب آمریکا ارسال کرد: اسرائیل در سیاست خارجی واشنگتن جایگاه ویژه‌ای دارد، حتی اگر به قیمت روابط با متحدان استراتژیک باشد. این اقدام پیامدهای عمیقی برای جایگاه امنیتی آمریکا در منطقه و جهان دارد. در سال‌های اخیر، اعتماد به حمایت نظامی آمریکا، به‌ویژه پس از مدیریت بحث‌برانگیز واشنگتن در جنگ اوکراین، کاهش یافته بود.

خروج آشوبناک آمریکا از افغانستان در ۲۰۲۱ و تردیدهای مکرر ترامپ در حمایت قاطع از اوکراین در برابر روسیه، شکاف‌هایی در اعتماد متحدان به تعهدات امنیتی آمریکا ایجاد کرده بود. اما واقعه قطر این پیام را تقویت کرد که آمریکا ممکن است حتی به متحدان نزدیک خود، مانند قطر، که میزبان هزاران سرباز آمریکایی است، کمتر از آنچه تصور می‌شود اهمیت دهد. عدم واکنش پدافندهای آمریکایی در العدید و حتی در عربستان به حمله اسرائیل، که برخی آن را “بی‌توجهی عمدی” می‌دانند، این برداشت را تقویت کرد که واشنگتن در لحظه حساس، اسرائیل را به متحد عربی خود ترجیح داده است.

 

رویه همکاری امنیتی با آمریکا

این رخداد احتمالاً رویه همکاری امنیتی با آمریکا را در سطح جهانی تغییر خواهد داد. کشورهایی که به چتر امنیتی آمریکا وابسته‌اند، از اروپا تا آسیا و خاورمیانه، اکنون ممکن است به سمت استقلال امنیتی بیشتر حرکت کنند. قطر، که روابطش با آمریکا پس از این حمله به شدت متزلزل شده، در اجلاس رهبران عرب-اسلامی در دوحه (۱۵ سپتامبر) خواستار بازنگری در شراکت‌های امنیتی شد. این پیام به دیگر متحدان، از جمله عربستان سعودی، امارات و حتی کشورهای غیرعربی مانند کره جنوبی و ژاپن، می‌رسد که وابستگی به آمریکا ممکن است در لحظات بحرانی کافی نباشد. افزایش سرمایه‌گذاری در توانمندی‌های دفاعی مستقل، جستجوی متحدان جدید، یا حتی نزدیکی به رقبای جهانی آمریکا مانند چین و روسیه، می‌تواند نتیجه مستقیم این بی‌اعتمادی باشد. برای قطر، که پایگاه العدید را به‌عنوان نماد شراکت استراتژیک با آمریکا می‌دید، این حمله نه‌تنها یک “خیانت” دیپلماتیک، بلکه هشداری درباره شکنندگی این رابطه بود. در سطح جهانی، این واقعه نشان داد که سیاست خارجی ترامپ، با تأکید بر “اول آمریکا” و حمایت بی‌چون‌وچرا از اسرائیل، می‌تواند متحدان را به حاشیه براند و نظم امنیتی مبتنی بر رهبری آمریکا را تضعیف کند.

دیوار تعتماد به آمریکا، که پس از مدیریت ترامپ در قبال اوکراین و زلنسکی ترک‌هایی عمیق برداشته بود، اکنون با واقعه قطر در آستانه فروپاشی کامل قرار دارد. تصمیم‌گیری‌های غیرشفاف، اولویت‌بندی اسرائیل بر متحدان کلیدی، و ناتوانی در حفاظت از منافع مشترک با قطر، تصویری از آمریکا ترسیم می‌کند که نه‌تنها غیرقابل اعتماد، بلکه در لحظات حساس غیرقابل پیش‌بینی است. دیوار اعتماد به آمریکا، که زمانی سنگ‌بنای نظم جهانی بود، با این رخداد چیزی تا فرو ریختن کامل فاصله ندارد.

 

دیدگاهتان را بنویسید