افت اخیر بیتکوین از ۹۰ هزار تا ۸۳ هزار دلار تنها یک حرکت تکنیکال نیست؛ بلکه بازتابی از بحرانهای ساختاری اقتصاد آمریکا، سیگنالهای متناقض فدرال رزرو و سیگنال های سیاسی واشنگتن است که اعتماد سرمایهگذاران جهانی را به شدت متزلزل کرده است.
به گزارش سرمایه فردا، بازار رمزارزها در روزهای گذشته نه صرفاً با نوسانهای معمول، بلکه با ضربهای عمیق مواجه شد؛ ضربهای که ریشه آن را باید در پیوند مستقیم اقتصاد و سیاست خارجی آمریکا جستوجو کرد. بیتکوین که تا چندی پیش بهعنوان پناهگاه سرمایهگذاران معرفی میشد، اکنون به صحنهای برای بازیهای مالی و سیاسی قدرتهای بزرگ بدل شده است. از تبلیغات خزانهداری آمریکا درباره خرید گسترده بیتکوین گرفته تا عرضه سنگین در اوج قیمتها، همه نشان میدهد این بازار بیش از آنکه بر پایه منطق اقتصادی حرکت کند، به ابزاری برای مدیریت بحرانهای داخلی و تأمین هزینههای نظامی واشنگتن تبدیل شده است. سقوط اخیر بیتکوین، در واقع پردهای تازه از این نمایش است؛ نمایشی که سرمایهگذاران خرد را متضرر و دولت آمریکا را منتفع میسازد.
در روزهای اخیر بازار رمزارزها بار دیگر شاهد تکانهای شدید بود به ویژه بیتکوین از روز پنجشنبه ۲۹ آبان با شکستن مرز ۹۰ هزار دلار وارد مسیر نزولی شد و این افت ارزش همچنان ادامه دارد در روز جمعه به محدوده ۸۳ هزار دلار رسید. این سقوط نشان داد که بازار پس از رکوردهای اخیر همچنان در فاز اصلاح و عقبنشینی قرار دارد. اما آنچه این افت را تشدید کرده، نه فقط دادههای اقتصادی آمریکا، بلکه فضای پرتنش سیاسی و نظامی ناشی از سیاستهای جنگافروزانه واشنگتن است که بر اعتماد سرمایهگذاران سایه انداخته است.
سرمایهگذاران در هفته گذشته با سیگنالهای متناقضی از سوی فدرال رزرو مواجه شدند. صورتجلسه ۲۸ و ۲۹ اکتبر نشان داد اختلافنظر جدی میان سیاستگذاران وجود دارد؛ برخی بر کاهش نرخ بهره در صورت ضعف اقتصاد تأکید کردند و برخی دیگر با اشاره به تورم مداوم، توقف کاهش نرخ بهره را ضروری دانستند. همین عدم قطعیت، پیشبینی بازار درباره کاهش نرخ بهره در دسامبر را تضعیف کرد.
همچنین تعطیلی ۴۳ روزه دولت فدرال آمریکا نیز به بیاعتمادی بازار دامن زد. اما سیگنال های دولت آمریکا به بازارآمریکا به اینجا ختم نشد، اداره آمار کار این کشور اعلام کرد گزارش اشتغال اکتبر منتشر نخواهد شد و دادهها در گزارش نوامبر گنجانده میشود. این تأخیر، تصویر مبهمی از وضعیت بازار کار ایجاد کرد و سرمایهگذاران را در تصمیمگیری محتاطتر ساخت. هرچند آمار سپتامبر نشاندهنده افزایش ۱۱۹ هزار شغل بود، نرخ بیکاری به ۴.۴ درصد رسید که بالاترین سطح از سال ۲۰۲۱ محسوب میشود.
آنچه این بحرانها را پیچیدهتر کرده، سیاستهای خارجی آمریکا است. جنگافروزی و مداخلات نظامی واشنگتن در مناطق مختلف جهان، هزینههای سنگینی بر اقتصاد این کشور تحمیل کرده و بیثباتی مالی را تشدید کرده است. سرمایهگذاران جهانی بهخوبی میدانند که هرگونه تشدید تنش نظامی، به معنای افزایش کسری بودجه و فشار بیشتر بر بازارهای مالی است. همین نگرانیها باعث شده بیتکوین و سایر داراییهای پرریسک در روزهای اخیر با موج فروش مواجه شوند.
درواقع سقوط بیتکوین در روزهای اخیر تنها یک اصلاح تکنیکال نیست؛ بلکه بازتابی از بحرانهای ساختاری اقتصاد آمریکا و تأثیر مستقیم سیاستهای جنگافروزانه این کشور بر اعتماد جهانی است. در شرایطی که فدرال رزرو درگیر اختلافات داخلی و بازار کار با نوسان شدید مواجه است، هرگونه تشدید تنش خارجی میتواند به بیثباتی بیشتر بازارهای مالی بینالمللی منجر شود. بیتکوین، بهعنوان نماد داراییهای پرریسک، نخستین قربانی این فضای پرابهام شده است. بسیاری از تحلیلگران رمزارز افت اخیر را نه صرفاً یک اصلاح طبیعی، بلکه نتیجه سیاستهای خزانهداری آمریکا میدانند.
چند ماه پیش دولت آمریکا با تبلیغات گسترده اعلام کرد که خزانهداری این کشور حجم قابل توجهی بیتکوین خریداری کرده و آن را بهعنوان بخشی از ذخایر ارزی خود نگه میدارد. این خبر موجی از اعتماد و هیجان در میان سرمایهگذاران جهانی ایجاد کرد و باعث شد بسیاری از فعالان بازار به سمت خرید بیتکوین حرکت کنند. در آن زمان، قیمت این رمزارز به سرعت صعودی شد و رکوردهای تازهای را ثبت کرد.
اما واقعیت آن بود که این اقدام بیش از آنکه نشانه اعتماد بلندمدت دولت آمریکا به بیتکوین باشد، یک تاکتیک برای جذب سرمایهگذاران و بالا بردن قیمتها بود. پس از آنکه بیتکوین در سطحهای بالای قیمتی تثبیت شد، عرضه گسترده آغاز شد و روند نزولی این رمزارز کلید خورد. به این ترتیب، سرمایهگذاران خرد که تحت تأثیر تبلیغات و موج رسانهای وارد بازار شده بودند، بیشترین زیان را متحمل شدند.
آنچه در ظاهر بهعنوان سیاستی حمایتی از رمزارزها معرفی شد، در واقع بخشی از راهبرد مالی و سیاسی ایالات متحده برای مدیریت بحرانهای داخلی و خارجی بود. خرید گسترده بیتکوین توسط خزانهداری آمریکا و تبلیغات رسانهای پیرامون آن، نه نشانه اعتماد واقعی به این دارایی دیجیتال، بلکه ابزاری برای کنترل جریان سرمایه جهانی و جبران بخشی از کسری بودجه ناشی از جنگافروزی و هزینههای سنگین نظامی به شمار میرفت.
دولت آمریکا با اعلام رسمی خرید بیتکوین توانست موجی از سرمایههای خرد و کلان را به سمت بازار رمزارزها هدایت کند. این اقدام عملاً نقدینگی جهانی را به بازاری کشاند که تحت کنترل سیاستهای مالی واشنگتن قرار دارد و به این کشور امکان داد تا در کوتاهمدت بخشی از فشارهای ناشی از کسری بودجه خود را کاهش دهد. رمزارزها برای آمریکا تنها یک دارایی دیجیتال نیستند، بلکه ابزاری برای پوشش نوسانات مالی و مدیریت بدهیهای سنگین محسوب میشوند. بالا بردن مصنوعی قیمت بیتکوین و سپس عرضه آن در سطحهای بالا، سود قابل توجهی را نصیب خزانهداری کرد و بخشی از هزینههای جنگهای خارجی و مداخلات نظامی را تأمین نمود. از این رو می توان ادعا کرد که پس از تصمیمات سیاسی و اقتصادی آمریکا، بیتکوین تنها در یک هفته از ۱۰۰ هزار دلار به محدوده ۸۳ هزار دلار افت کرد.
بنابراین تبلیغات گسترده پیرامون خرید بیتکوین نیز بیش از آنکه جنبه اقتصادی داشته باشد، یک ابزار روانی برای ایجاد اعتماد در بازار بود. سرمایهگذاران خرد با این موج رسانهای وارد شدند و قیمتها به اوج رسید، اما بهمحض آغاز عرضه گسترده، روند نزولی کلید خورد. این چرخه نه تنها سرمایهگذاران کوچک را متضرر کرد، بلکه نشان داد دولت آمریکا از بازار رمزارزها بهعنوان ابزاری برای مدیریت افکار عمومی و کنترل جریان نقدینگی جهانی بهره میبرد.
منافع آمریکا در این بازار را نمیتوان جدا از سیاست خارجی و نظامی این کشور دید. هزینههای سنگین جنگافروزی و حضور نظامی در مناطق مختلف جهان نیازمند منابع مالی عظیم است و بخشی از این منابع از طریق بازی با بازارهای پرریسک مانند رمزارزها تأمین میشود. ماهیت غیرشفاف و جهانی این بازار بهترین بستر برای جذب سرمایههای سرگردان و پوشش هزینههای نظامی به شمار میرود.
در نهایت سقوط اخیر بیتکوین تنها یک اصلاح تکنیکال نیست، بلکه نشانهای از بهرهبرداری دولت آمریکا از بازار رمزارزها برای منافع مالی و سیاسی است. از جذب نقدینگی جهانی گرفته تا تأمین هزینههای جنگی و کنترل روانی بازار، همه نشان میدهد که پشت پرده رمزارزها منافع کلان واشنگتن قرار دارد. در این میان، سرمایهگذاران خرد بیشترین زیان را متحمل میشوند، در حالی که دولت آمریکا با استفاده از این ابزار، بحرانهای داخلی و خارجی خود را مدیریت میکند.
افت اخیر بازار رمزارزها را نمیتوان جدا از تحولات بازار جهانی طلا تحلیل کرد. در روزهایی که اونس جهانی با کاهش محسوس روبهرو شد، بخشی از سرمایهگذاران از بازار طلا خارج شدند و به سمت داراییهای پرریسکتر مانند بیتکوین حرکت کردند. این جابهجایی سرمایه در ابتدا موجی از تقاضا برای رمزارزها ایجاد کرد و باعث شد قیمت بیتکوین در سطحهای بالایی تثبیت شود.
اما همین افزایش تقاضا فرصتی طلایی برای سرمایهداران بزرگ آمریکایی فراهم کرد. گروهی از این سرمایهداران که بهویژه به خانواده ترامپ وابستهاند، با استفاده از شرایط بازار اقدام به فروش گسترده داراییهای دیجیتال خود کردند. این عرضه سنگین در سطحهای بالا، فشار نزولی شدیدی بر بازار وارد کرد و روند سقوط بیتکوین و سایر رمزارزها را کلید زد.
از سوی دیگر، خزانهداری آمریکا نیز از این شرایط نهایت بهره را برد. پس از تبلیغات گسترده درباره خرید بیتکوین و ایجاد موج اعتماد در میان سرمایهگذاران، این نهاد توانست در قیمتهای بسیار بالا بخشی از ذخایر رمزارزی خود را عرضه کند. این اقدام نه تنها سود قابل توجهی برای دولت آمریکا به همراه داشت، بلکه نشان داد رمزارزها به ابزاری برای مدیریت مالی و سیاسی واشنگتن تبدیل شدهاند.
در واقع، افت اونس جهانی و خروج سرمایه از بازار طلا، بهطور غیرمستقیم زمینهساز سقوط رمزارزها شد. سرمایهگذاران خرد که تصور میکردند بیتکوین جایگزین امنی برای طلاست، در نهایت با موج عرضه از سوی سرمایهداران بزرگ و خزانهداری آمریکا مواجه شدند و بیشترین زیان را متحمل گردیدند. این چرخه بار دیگر نشان داد که بازار رمزارزها نه تنها تحت تأثیر دادههای اقتصادی، بلکه در پیوند مستقیم با منافع سیاسی و مالی قدرتهای بزرگ، بهویژه ایالات متحده، حرکت میکند.
تحلیل تکنیکال نشان میدهد بیتکوین پس از شکست حمایت مهم ۹۰ هزار دلاری، اکنون در محدوده ۸۳ هزار دلار معامله میشود و همچنان احتمال افت بیشتر وجود دارد. این سطح حمایتی که نقش روانی و تکنیکال پررنگی داشت، با فشار فروش شدید از دست رفت و همین امر باعث شد قیمت به سرعت وارد کانال ۸۳ هزار دلاری شود. شکست چنین سطحی معمولاً بهعنوان سیگنالی برای ادامه روند نزولی تلقی میشود و سرمایهگذاران بزرگ با استفاده از این موقعیت، عرضههای سنگینتری را وارد بازار کردند.
حجم معاملات در روزهای اخیر نیز نشانهای از شدت فشار فروش است. طی روزهای گذشته بیش از ۲۴۰ میلیارد دلار در بازار رمزارزها جابهجا شده که ۵۸ درصد آن تنها مربوط به بیتکوین بوده است. این حجم بالا نشاندهنده خروج سرمایهگذاران خرد و ورود فروشندگان بزرگ است؛ موضوعی که بهطور مستقیم بر روند نزولی بازار تأثیر گذاشته و باعث شده قیمتها با سرعت بیشتری کاهش یابند.
از منظر شاخص قدرت نسبی (RSI)، بیتکوین در تایمفریم روزانه به محدوده اشباع فروش نزدیک شده است. این وضعیت میتواند احتمال یک اصلاح کوتاهمدت یا بازگشت موقت قیمت را مطرح کند، اما روند اصلی همچنان نزولی باقی مانده است. در چنین شرایطی، اصلاحهای کوتاهمدت بیشتر بهعنوان فرصت خروج یا کاهش ریسک تلقی میشوند تا نشانهای از تغییر روند.
میانگینهای متحرک نیز تصویر مشابهی ارائه میدهند. قیمت بیتکوین در حال حاضر زیر میانگین متحرک ۵۰ روزه و ۱۰۰ روزه قرار گرفته و شکست این میانگینها سیگنال ادامه روند نزولی را تقویت کرده است. تا زمانی که قیمت نتواند دوباره بالای این میانگینها تثبیت شود، چشمانداز بازار همچنان منفی خواهد بود.
اهداف نزولی پیشرو نیز بهوضوح مشخص هستند. نخستین حمایت جدی در محدوده ۸۰ هزار دلار قرار دارد و اگر فشار فروش ادامه یابد، این سطح بهاحتمال زیاد آزمایش خواهد شد. در صورت شکست این حمایت، بازار میتواند به سمت ۷۵ هزار دلار حرکت کند؛ سطحی که همراستا با کف کانال صعودی قبلی است و نقش حمایت کلیدی دارد. در سناریوی نزولی شدیدتر، افت تا محدوده ۷۰ هزار دلار نیز محتمل است. این سطح از نظر روانی و تکنیکال اهمیت زیادی دارد و میتواند نقطهای برای بازگشت خریداران و شکلگیری موج جدید تقاضا باشد.
در جمعبندی باید گفت افت اخیر بیتکوین تنها یک اصلاح ساده نیست، بلکه نتیجه فشار فروش سرمایهداران بزرگ و عرضه خزانهداری آمریکا در قیمتهای بالا است. از منظر تکنیکال، تا زمانی که بیتکوین نتواند دوباره بالای ۹۰ هزار دلار تثبیت شود، روند نزولی ادامه خواهد داشت و اهداف ۸۰، ۷۵ و حتی ۷۰ هزار دلار در دسترس هستند. بنابراین سرمایهگذاران باید با احتیاط عمل کنند، مدیریت ریسک را در اولویت قرار دهند و از ورود هیجانی به بازار پرهیز کنند. این شرایط نشان میدهد که بیتکوین در کوتاهمدت با چالشهای جدی روبهرو است و تنها بازگشت به بالای مقاومتهای کلیدی میتواند چشمانداز مثبتتری برای آن ایجاد کند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا