صحنههای آتشزدن کتب درسی توسط دانشآموزان ایرانی در پایان سال تحصیلی، نشانهای از فرسودگی نظام آموزشی است؛ ساختاری که نهتنها احترام به منابع علمی را نهادینه نکرده، بلکه سالانه میلیاردها تومان سرمایه را بیثمر به چرخهای مصرفی و غیرتربیتی تحمیل میکند—در حالیکه کشورهایی مانند سوئد، با تأکید بر تربیت، مشارکتپذیری و حفظ منابع، مدرسه را به فضای زندگی و رشد تبدیل کردهاند.
به گزارش سرمایه فردا، فیلم منتشره در فضای مجازی از آتش زدن کتب درسی توسط دانش آموزانی که پایان سال تحصیلی خود را جشن گرفته اند، اگرچه در نگاه نخست ممکن است صرفاً تخلیه هیجانات نوجوانانه تلقی شود، اما در واقع نشانهای تلخ از یک نظام آموزشی فرسوده است که نهتنها نتوانسته احترام به منابع آموزشی را نهادینه کند، بلکه میلیاردها تومان سرمایه ملی را هر ساله بیثمر به هدر میدهد.
بر اساس آمار رسمی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، در سال تحصیلی ۱۴۰۳–۱۴۰۲ بیش از ۱۴۰ میلیون جلد کتاب درسی برای دانشآموزان چاپ و توزیع شد که هزینه کلی زنجیره تولید و توزیع آن به هزاران میلیارد تومان میرسد. این حجم سرمایهگذاری اما به دلیل ضعف محتوایی، نداشتن کاربرد عملی، حذف جنبههای بصری و تربیتی، و عدم جذابیت، تبدیل به مجموعهای مصرفی و بیاثر شده است؛ کتابهایی که نه ارزش بازخوانی دارند، نه ارزش حفظ، و نه نشانی از احترام به علم در آنها باقیمانده است.
اما در همین زمان، در کشوری همچون سوئد که نخستین کشور بازیافت کاغذ در جهان است و در صنعت چاپ و چوب پیشگام جهانی محسوب میشود، کتاب درسی یک کالای مصرفی نیست، بلکه یک ابزار بلندمدت تربیتی است.
در سوئد، یک کتاب درسی ممکن است تا ۱۰ سال میان دانشآموزان استفاده شود. در سال ۲۰۲۳ دولت این کشور تنها برای افزایش ساعات مطالعه کتابهای چاپی و کاهش وابستگی به صفحات نمایش، ۶۸۵ میلیون کرون (حدود ۶۳ میلیون دلار) بودجه اختصاص داد. تفاوت اصلی اما صرفاً عدد و رقم نیست، بلکه در فلسفه آموزش است.
در سوئد، از آغاز مدرسه، تربیت مقدم بر تعلیم است، اما نه در حد شعار، بلکه بهصورت ساختاری و روزمره. برنامههای درسی مدارس با دروس عملی و مشارکتی از جمله آشپزی، نجاری، نقاشی، اردوهای آموزشی و مهارتهای زندگی همراه است. کودک نه با اجبار، بلکه با علاقه وارد روند آموزش میشود و مدرسه برای او محل زندگی و تجربهورزی است، نه تنها محلی برای آزمون و فشار روانی. معلمان نیز پس از تدریس، بیشترین زمان خود را صرف ارزیابی وضعیت یادگیری، تحلیل روانی و اجتماعی دانشآموزان و تدوین راهبردهای آموزشی متناسب با آنها میکنند.
هیچ بخشی از این روند به نمایندگان والدین یا گروهی از اولیا تفویض نمیشود. معلم مرجع مطلق آموزشی و تربیتی است و مسؤول مستقیم موفقیت یا ضعف دانشآموزان محسوب میشود.
ساختار مدرسه بهشدت بر آرامش روانی بنا شده است. هیچ منازعهای میان والدین و مدرسه یا والدین با یکدیگر مشاهده نمیشود، چون نقشها به دقت و با انضباط تعریف شدهاند.
دانشآموز نیز در چنین فضایی، بدون اضطراب و تنش، مسیر رشد تربیتی و تحصیلی خود را طی میکند. هرگونه پرخاشگری یا رفتار خشونتآمیز از سوی دانشآموز با گزارش فوری پرستار یا روانشناس مدرسه همراه است و بازرسان شهرداری یا نهادهای حمایتی به سرعت وارد عمل میشوند. در اینجا، انسان درمییابد که «سیستم» وجود دارد، نه افرادی که بهدلخواه روند آموزش را تغییر دهند.
در حالیکه در ایران، پایان سال تحصیلی با صحنههایی تأسفبار همچون کتابپارهکنی و بیاحترامی به منابع آموزشی همراه است، در مدارس سوئد سه روز پایانی مدرسه به پاکسازی، نظافت و زیباسازی فضای آموزشی توسط خود دانشآموزان اختصاص دارد.
دانشآموز در کنار معلم، در تمیز کردن کلاسها، مرتب کردن کتابخانه، شستوشوی میزها و تزیین فضاهای آموزشی مشارکت دارد. نتیجه آن است که حتی اگر از مقابل یک مدرسه دولتی در سوئد عبور کنید، آراستگی، نظم و زیبایی آن چشم رهگذران را جلب میکند. اینها نه توهم و نه آرمانشهرسازی است؛ بلکه نتیجه حضور متخصصان در رأس تصمیمگیریهای آموزشی و نهادینهسازی فرهنگ مشارکتپذیر تربیتی از سنین پایه است.
تمام تعاملهای آموزشی از طریق اپلیکیشنهای رسمی میان والدین و مدرسه پیگیری میشود. والدین فقط در محدوده وظایف تعیینشده نقش دارند و معلمان نیز بهطور کامل پاسخگو هستند. حتی سلامت روحی و جسمی دانشآموزان توسط پرستاران مدارس تحت نظارت مستمر قرار دارد.
نتیجه این نظم دقیق و اعتماد متقابل، شکلگیری نسلی با مهارتهای عملی، زبانهای خارجی و تواناییهای اجتماعی قوی است.
در مدارس سوئد، تکلیف شب تا پایان دبیرستان وجود ندارد و همه امور درون مدرسه انجام میشود. بهجای آن، دانشآموز تا پایان این دوره، حداقل در دو زبان خارجی تبحر دارد و در زمینههایی نظیر آشپزی، امور خانه، مکانیک سبک و نقاشی از استانداردهای کاربردی زندگی برخوردار است.
همین تفاوت نشان می دهد که نسل آینده ما چه تفاوتی با نسل آینده آنها دارد.
دکتر غلامعلی رموی: روزنامه نگار مقیم سوئد
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا