رقابت هسته‌ای نوین کلید خورد

رقابت هسته‌ای نوین کلید خورد

دستور رئیس‌جمهور آمریکا برای ازسرگیری آزمایش‌های هسته‌ای، نه‌تنها معاهدات بین‌المللی را زیر پا می‌گذارد، بلکه خطر آغاز یک مسابقه تسلیحاتی جدید را به جهان تحمیل می‌کند؛ جهانی که از بحران‌های اقتصادی و جنگ‌های پراکنده، هنوز جان سالم به در نبرده است.

به گزارش سرمایه فردا، در جهانی که هنوز از تبعات جنگ‌های منطقه‌ای، بحران‌های زیست‌محیطی و نابرابری اقتصادی رنج می‌برد، بازگشت به آزمایش‌های هسته‌ای، بیشتر شبیه زلزله‌ای سیاسی است تا تصمیمی فنی. اعلامیه رئیس‌جمهور آمریکا برای فعال‌سازی فوری آزمایش‌های انفجاری، نه‌تنها آرامش نسبی سه دهه‌ای را برهم زده، بلکه معاهدات بین‌المللی را نیز در معرض بی‌اعتباری قرار داده است. این تصمیم، در سایه رقابت با روسیه و چین، می‌تواند آغازگر دور تازه‌ای از مسابقه تسلیحاتی باشد مسابقه‌ای که نه تضمینی برای امنیت دارد، نه توجیهی برای صلح. در چنین شرایطی، پرسش اصلی این است: آیا جهان تاب این لرزش تازه را خواهد داشت؟ یا باید منتظر موجی از بی‌ثباتی‌های هسته‌ای باشیم که از آزمایشگاه‌ها تا مرزها امتداد می‌یابد؟

در جهانی که هنوز از تبعات جنگ‌های پراکنده و بحران‌های اقتصادی نفس می‌کشد، اعلام ناگهانی رئیس‌جمهور آمریکا برای آغاز دوباره آزمایش‌های هسته‌ای، همچون زلزله‌ای سیاسی، آرامش شکننده نظم بین‌المللی را لرزاند. این تصمیم، در ظاهر واکنشی به آزمایش موشک هسته‌ای روسیه بود، اما در بطن خود، حامل پیام‌هایی پیچیده‌تر برای چین، روسیه و ساختار امنیتی جهان است.

ترامپ این پیام را درست پیش از دیدار با رئیس‌جمهور چین منتشر کرد؛ اما نگاهش، بیش از آنکه به شرق دور باشد، به شمال سرد روسیه دوخته شده بود. روسیه با نمایش قدرت موشک «اسکای‌فال»، سیگنالی فراتر از تکنولوژی نظامی فرستاد—و آمریکا، با دستور آزمایش، پاسخ خود را در قالب تهدیدی هسته‌ای صادر کرد. این اقدام، نه‌تنها معاهده جامع ممنوعیت آزمایش‌های هسته‌ای را زیر پا می‌گذارد، بلکه می‌تواند آغازگر رقابتی تازه در عرصه تسلیحات باشد؛ رقابتی که چین نیز از آن بی‌نصیب نخواهد ماند.

در حالی که وزارت انرژی آمریکا از سال ۱۹۹۲ هیچ آزمایش انفجاری انجام نداده و دانشمندان با تکیه بر داده‌های گذشته، زرادخانه را ایمن و قابل اعتماد می‌دانند، دستور جدید ترامپ این روند را به چالش کشیده است. کارشناسان هشدار می‌دهند که بازگشت به آزمایش‌های زیرزمینی، خطر نشت رادیواکتیو و بی‌ثباتی منطقه‌ای را افزایش می‌دهد—آن‌هم در زمانی که جهان بیش از هر چیز به آرامش و همکاری نیاز دارد.

پشت پرده این تصمیم، پروژه ۲۰۲۵ بنیاد هریتیج قرار دارد؛ طرحی که خواستار آمادگی فوری برای آزمایش‌های هسته‌ای در پاسخ به تحرکات دشمنان است. این رویکرد، اگرچه در ظاهر برای حفظ برتری فنی طراحی شده، اما در عمل می‌تواند آمریکا را وارد رقابتی کند که نه تنها پرهزینه، بلکه بی‌ثمر باشد. چرا که در جهانی رنجور از بحران، هیچ کشوری تاب یک مسابقه تسلیحاتی تازه را ندارد.

در نهایت، آنچه امروز در دستور رئیس‌جمهور آمریکا دیده می‌شود، بیش از آنکه تصمیمی فنی باشد، انتخابی سیاسی است—انتخابی که می‌تواند معادلات امنیتی جهان را دگرگون کند و اعتماد به معاهدات بین‌المللی را به چالش بکشد. آیا جهان آماده است بار دیگر در مسیر آزمایش‌های هسته‌ای قدم بگذارد؟ یا باید پیش از آن، صدای عقلانیت را بلندتر کرد؟

 

چه کسی نخست آزمایش می‌کند؟

اما شاید پرسش اصلی این نباشد که چه کسی نخست آزمایش می‌کند، بلکه این باشد که جهان امروز، با چه منطقی هنوز به آزمایش نیاز دارد؟ در جهانی که مرزهای قدرت دیگر صرفاً با انفجار و بازدارندگی تعریف نمی‌شوند، بازگشت به عصر آزمایش‌های زیرزمینی، بیش از آنکه نشانه اقتدار باشد، نشانه‌ای از بی‌اعتمادی عمیق به ابزارهای دیپلماسی و گفت‌وگو است.

در دهه‌های گذشته، معاهداتی چون CTBT نه‌فقط برای مهار رقابت تسلیحاتی، بلکه برای بازسازی اعتماد جهانی شکل گرفتند. شکستن این هنجارها، حتی اگر از سوی قدرتی بزرگ باشد، به‌سرعت مشروعیت سایر قواعد بین‌المللی را نیز فرسوده می‌کند. در چنین فضایی، کشورها نه به قانون، بلکه به قدرت خام تکیه می‌کنند—و این همان نقطه‌ای است که نظم جهانی از درون تهی می‌شود.

از سوی دیگر، بازگشت به آزمایش‌های انفجاری، تنها یک تصمیم نظامی نیست؛ تصمیمی است که پیامدهای زیست‌محیطی، روانی و سیاسی دارد. نشت‌های رادیواکتیو، بی‌ثباتی منطقه‌ای، و بازتولید ترس در افکار عمومی، تنها بخشی از هزینه‌هایی است که در سایه این تصمیم پنهان مانده‌اند.

در نهایت، شاید زمان آن رسیده باشد که مفهوم «برتری» در سیاست جهانی بازتعریف شود—نه در قالب شمار کلاهک‌ها، بلکه در توانایی کشورها برای مهار بحران، حفظ صلح و ساختن جهانی که در آن، قدرت نه از انفجار، بلکه از اعتماد زاده می‌شود. در جهانی که هر پنج ثانیه، انسانی به دلیل آلودگی یا جنگ جان می‌بازد، شاید بزرگ‌ترین قدرت، توانایی ندویدن در مسیر رقابت مرگبار باشد.

دیدگاهتان را بنویسید