تاثیر کمبود انرژی بر صنایع تا جایی افزایش یافتهاست که تابستان برق ندارند. زمستان گاز ندارند و در کل سال صنایع انرژی بر مشکل آب ندارند.
به گزارش سرمایه فردا، اوجبار مصرف برق ایران به مرز ۸۰هزار مگاوات رسید. این خبر تکراری روزهای اخیر است که برای بیستونهمین بار تکرار شده و مشخص نیست تا پایان سال چندبار دیگر توسط مسوولان صنعت برق شنیده میشود. تاثیر کمبود انرژی بر تولید شرکتها نمایان شدهاست. به طوری که در صنعت فولاد تنها در یک سال ۴ میلیارد دلار عدم النفع ایجاد کرده است.
طی سهسال گذشته، براساس آمار EI بازنشرشده در نشریه فوربس، ایران با افزایش تولید ۴۵.۷تراوات ساعتی بین همه کشورهای جهان از منظر این شاخص رتبه هفتم را در اختیار دارد. تمام کشورهای اروپایی رشد تولید کمتر از ایران را ثبت کردهاند.
تولید برق ایران در یکروز از ۱.۵میلیون مگاوات ساعت عبور میکند. رقمی که ۵۰درصد بیشتر از ترکیه است. از طرفی پیک توانی مصرف برق نیز با اوجبار کشور آلمان برابری میکند. در حالی که تولید ناخالص داخلی آلمان ۱۰برابر ایران است.
ارزش برق تولیدی ایران که توسط صنعت برق کشور تامین میشود، به نرخ متوسط غرب آسیا روزانه ۱۵۰میلیون یورو در شرایط پیک است.
حال با این آمار قابلتوجه تولید این پرسش اساسی به میان میآید که چرا با این توان تولیدی، ایران به جای صادرکننده برق، تحت فشار تامین نیاز داخل بوده و این روزها با ناترازی ۱۰هزار مگاواتی تولید نیز مواجه است؟
علاوه بر بخش خانگی، مطابق با گزارش سازمان ملی استاندارد، ۴۲درصد از برق هدایتشده به صنعت کشور به دلیل نارساییهای فناوری و تجهیزات فرسوده هدر میرود.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهور منتخب، در روزهای اخیر برمبنای تاثیر کمبود انرژی تاکید کرد تولید و صنعت باید از تهران خارج شوند و به سواحل کشور منتقل شود. نکته مورد تاکید پزشکیان سخن تازهای نیست و نکات زیادی پیرامون آن قرار دارد.
اقتصاد ایران نمونه بارزی از یک اقتصاد سالها دور از تجارت است. تلاشهای متعدد برای خودکفایی و حمایت از تولید داخل از طریق محدود کردن تجارت و ابزار نرخ ارز طی دههها متمادی باعث شده تا صنایع نه چندان پیشرو کشور در مراکز جمعیتی مرکزی ایران مستقر شوند و سر مناطق مرزی بیکلاه بماند.
این مسئله علاوه بر توسعه نامتوازن و تشدید فقر و بیکاری در مناطق کم جمعیت، موجب شده تا فشار زیادی به منابع طبیعی مناطق مرکزی ایران بیاید که آلودگی هوای کلانشهرها، کمبود آب و فرونشست زمین از شناختهشدهترین آنهاست.
برداشتهشدن تحریمها و از سر گرفتن روابط تجاری و مالی عادی با سایر کشورها میتواند با کاستن از ریسکهای سرمایهگذاری در کشور، تولید صادراتمحور را بهبود ببخشد و منجر به تاسیس بنگاههای جدید در مناطق مرزی و ساحلی کشور شود.
البته باید از نقش مهم تاثیر کمبود انرژی و قیمت ارز غافل نشد. تا زمانی که انرژی به طور کامل تامین نمیشود و قیمت ارز در ایران از سوی دولت سرکوب میشود، تولید صادراتمحور نمیتواند توسعه پیدا کند.
بنابراین تلاشها برای توسعه متوازن، کاهش تمرکز و انتقال صنایع به مناطق مرزی بدون توجه به مقوله قیمت ارز و روابط تجاری عادی با دیگر کشورها ابتر باقی خواهد ماند و جز صرف زمان و هزینه نتیجهای در پی نخواهد داشت.
صنایع خلاق به مجموعهای از صنایع ناهمگن اما مرتبط با اقتصاد اطلاق میشود که خلاقیت، عنصر کلیدی آنها در تولید محصول است.
سهم صنایع و خدمات خلاق از تولید ناخالص داخلی جهانی و همچنین تجارت جهانی این بخش در دنیا رو به افزایش است.
اما در حالی که این صنایع پتانسیل بالایی برای اشتغالآفرینی، ارزآوری، صادرات و پیوستن به زنجیرههای ارزش جهانی دارند، سهم ایران از این اقتصاد ناچیز است.
صنایع خلاق محرک مهمی در رشد تولید ناخالص داخلی و اشتغال محسوب میشوند.
صنایع فرهنگی و خلاق ۳.۱درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی و ۶.۲درصد از اشتغال در سراسر جهان را تشکیل میدهند.
صنایع اقتصاد خلاق سالانه بیش از ۲تریلیون دلار درآمد و نزدیک به ۵۰میلیون شغل در سراسر جهان ایجاد میکنند.
میزان اشتغالزایی صنایع خلاق بیش از صنعت خودرو است.
در ایران به نظر میرسد این حوزه به سیاستگذاریهای منطقی و هدفمند اقتصادی-اجتماعی در اسناد بالادستی نیاز دارد؛ خصوصا ضرورت دارد در سیاستگذاریها از نگاههای تکبعدی صرفا ارزشی یا صرفا اقتصادی به این مقوله پرهیز شده و با توجه به ابرروندهایی مانند دیجیتالی شدن، به صورت همزمان از ظرفیتهای صنایع خلاق در ابعاد مختلف استفاده شود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا