دلایل ناکارآمدی در اداره کشور

دلایل ناکارآمدی در اداره کشور

به گزارش سرمایه فردا، اداره کشور  به این دلیل ناکارآمد است که سازوکار روشنی برای تصمیم‌گیری کلان و حتی تدوین و تصویب بودجه وجود ندارد.

شهریار عامری: چندی پیش سندی در فضای مجازی وایرال شد که دستورالعملی بود از طرف سرویس اطلاعاتی انگلیس برای جاسوس های نفوذی به دشمن. در این سندِ سال های۱۹۴۰، با جزئیات و به تفصیل اشاره شده بود. چطور می شود با عملیات خرابکارانه سیستم اداره کشور کشور دشمن را به هم ریخت. من در آغاز به مستند بودن آن دستورالعمل شک کردم. ولی بعد از جستجو اصل سند را پیدا کردم و تعجبم بیشتر شد. برای کوتاهی سخن، آن دستورالعمل را در پنج اصل زیر خلاصه کرده ام:

– برای هر کاری یا تصمیمی یک کارگروه، کمیته، شورا و .. تشکیل دهید و تعداد اعضا را تا می توانید افزایش دهید.

ـ  کارها و تصمیمات مهم و بنیادی را معطل و بجای آن به امور روزمره و کم اهمیت بپردازید.

ـ با هر نوع تغییر و بهبودی مخالفت کنید و زمان تصمیم گیری را به تعویق بی اندازید و تصمیم نهایی را به مشورت بیشتر و نظرات کارشناسی دیگران منوط کنید .

ـ  افراد همراه، بله قربان گو، کیف کش و .. را ارتقا دهید و صاحب نظران و افراد برجسته را به کارهای بی اهمیت و کوچک وادارید یا حذف کنید.

مهمترین شاخص تعیین موفقیت یا شکست در اداره کشور

مهمترین شاخص تعیین موفقیت یا شکست اداره کشور در طول زمان، مقایسه تولید ناخالص داخلی (GDP) آنها است. تولید ناخالص ملی یا داخلی ایران در سال ۱۹۷۶، قبل از شروع خیزش های انقلابی ۶۸ میلیارد دلار بوده است (به روایت آمار بانک جهانی). در همین سال GDP کشورهای اسرائیل، ترکیه و کره جنوبی، به ترتیب ۱۶، ۵۱ و ۳۰ میلیارد دلار بوده است.

در سال ۲۰۲۳ بانک جهانی GDP همان سه کشور اسرائیل، ترکیه و کره جنوبی را به ترتیب ۵۱۳، ۱۱۳۰، ۱۷۱۳ میلیارد دلار اعلام کرده است. بدون در نظر گرفتن اینکه منابع ایران با هیچ یک از این سه کشور قابل مقایسه نیست و با فرض مساوات، با بستن یک تناسب ساده می شود گفت که اگر بنا بود GDP ایران با روند ترکیه رشد کند در ۲۰۲۳ باید به ۱۵۰۶ میلیارد و با رشد مساوی با اسرائیل ۲۱۸۰ و با رشد مساوی با کره ۳۸۸۳ میلیارد دلار می شد.

ولی بر اساس گزارش متورم شده ارسالی (نرخ تسعیر واقعی و دولتی) از ایران به بانک جهانی حجم اقتصاد ایران ۳۷۰ میلیارد دلار است. یعنی بین یک چهارم تا یک دهم آنچه می باید باشد. یعنی انقلاب شکوهمند اسلامی، اقتصادی را که ۱٫۳ برابر ترکیه، ۲٫۳ برابر کره جنوبی و ۴٫۲۵ برابر اسرائیل غاصب بوده تحویل گرفته و بعد از ۴۵ سال اقتصادی که یک سوم ترکیه، یک پنجم کره جنوبی و هفت دهم اسرائیل است را تحویل داده است.

ضعف در بررسی و تصویب بودجه ۱۴۰۴

کمیسیون محترم تلفیق بودجه بناست بودجه ۱۴۰۴ که صدو هفتاد و هفت صفحه دارد را بررسی و تصویب کرد. این کمیسیون بیش از چهل عضو دارد! ریز و درشت، بدون در نظر گرفتن کوچکترین ارزیابی صلاحیت اظهار نظر در یک موضوع اقتصادی، بدون گرفتن یک درس ۱۰۱ در زمینه میکرو یا ماکرو اقتصاد، همینطور دورهمی باید در مورد امر خطیر بودجه کشور تصمیم بگیرند (اینکه خود بودجه با چه وضعی نوشته می شود، تخصیص آن در اداره کشور بماند). معلوم نیست چطور بناست تقسیم کار کنند، فرآیند کارشان چیست، انتظار از ایشان چیست؟ در راس شان هم همان نماینده محترمی ست که در زمان آقای روحانی برجام را زیر سوال برد و طرحی را علیه عضویت در برجام به قانون تبدیل کرد.

یعنی خلاصه به عنوان یک شهروند از کجا باید فهمید تصمیماتی که منجر به چنین فاجعه ی عظیم اقتصادی در یک کشور شده از کجا آمده است؟ چه کسی یا کسانی مسئولند؟ ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت زمان آن مرد محترم کجا رفت، زیان قطع رابطه با جهان چند تریلیون دلار بوده است؟ چه کسی این زیان های نسلی را در  اداره کشور به مردم بر می گرداند؟ چه کسی برای ما جنگ تجویز می کند؟ ما را به انتظار وا می دارد؟ چه کسی حواس مردم را از بدبختی های بزرگی که به سرشان آمده پرت می کند و به فیلتر و حجاب مشغول شان می کند؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *