جهانی سازی فرصت است یا تهدید؟وجود تظاهراتهای گسترده در سطح جهان در مخالفت با جهانی سازی، اما در ایران یک اشتیاق غیر عادی و ناآگاهانه برای پیوستن به این معاهدات وجود دارد.
به گزارش سرمایه فردا، مجید گودرزی در یادداشتی به موضوع جهانی سازی فرصت است یا تهدید؟ پرداخته و اعلام کرد که در مهرماه سال ۱۳۹۹ عیسی آل کثیر بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس به دلیل شادی همیشگی بعد از گل، شش ماه از سوی فیفا محروم شد و بالاترین مقامات سیاسی، نظامی و اقتصادی کشور نتوانستند حتی یک روز از محرومیت ایشان کم کنند.
در اتحادیه های جهانی دنیای سیاست هم وضع به همین منوال است. ایالات متحده آمریکا ۴۵ بار قطعنامه های شورای امنیت را علیه رژیم صهیونیستی وتو کرده است و تلاش جامعه جهانی را برای مهار ماشین کشتار این رژیم، ۷۵ سال است که ناکام گذاشته است.
عموم معاهدات بین المللی در ابتدا ظاهری زیبا و شعارهایی مقبول و باطنی نه چندان موجه دارند. اهداف این معاهدات و کنوانسیون ها در ابتدا مشخص نیست. FATF, پالرمو، ۲۰۳۰ و …هیچکدام در ابتدا شرایط کنونی را نداشته اند. اصلاحات بعدی اهداف پشت پرده این معاهدات را نمایان کرد. بسیاری از کشورها فاقد لابی های لازم برای اثر گذاری هستند و بازنده اصلی این معاهدات هستند.
با وجود تظاهراتهای گسترده در سطح جهان در مخالفت با جهانی سازی، اما در ایران یک اشتیاق غیر عادی و ناآگاهانه برای پیوستن به این معاهدات وجود دارد.
بعنوان نمونه در سند آموزشی ۲۰۳۰ ایران اکنون صددرصد استقلال نظام آموزشی خود را در دست دارد و پیوستن این معاهده تا حد یک حق رأی در جامعه جهانی اختیار ایران را محدود می کند. ایران اگر صددرصد هم با یک طرح مخالف باشد، با یک حق رأی نمی تواند از حقوق و منافع خود دفاع کند و فرهنگ غنی و قوی و چند هزار ساله ایران بسادگی به یک خرده فرهنگ جهانی با یک حق رأی تبدیل می شود.
با وجود سند تحول آموزش و پرورش چرا ایران باید این سند را کنار بگذارد و در کنار کشورهای کوچک جهان به یک حق رأی بسنده کند؟ آنهم نه با داشتن حق وتو و نه امتیاز ویژه که بتواند از این میراث گرانبها محافظت کند.
هر بار موفقیت های دانش آموختگان نظام آموزشی ایران در سطح جهانی، با سیاه نمایی های گسترده مواجه می شود. این سیستم نیاز به تحول دارد نه معاهدات استعماری.
در صنعت هم وضع به همین منوال است و هیچکدام از محدودیتهای تعرفه ایی را برای حفاظت و صیانت از صنعت داخلی را به رسمیت نخواهد شناخت.
چه کسی حاضر است بجای خودرو با کیفیت خارجی، خودرو گران و بی کیفیت داخلی بخرد؟ تقریبا هیچ کس. از سوی دیگر هم انحصار و عدم ورود تکنولوژی جدید باعث عقب ماندگی خواهد شد. همان تکنولوژی که بدون سلب اختیار تصمیم گیری و نابودی صنعت داخلی هرگز منتقل نخواهد شد.حال ما باید بین صنعت با وابستگی پیشرفته و عقب ماندگی مستقل یکی را انتخاب کنیم. قطعا تصمیم دشواری خواهد بود.
🔸قضیه جنگنده میگ ۲۹ بخوبی وابستگی را تبیین خواهد کرد . روسها با قیمت گزاف این جنگنده ها را به ایران فروختند. سپس قراردادی جدید برای آموزش خلبانان ایرانی بستند. این درحالی بود که قطعات میگ ها قابل کانابلایز (جابجایی قطعات هواپیما) نبودند و هر بار باید شماره سریال قطعه معیوب برای سازندگان روسی ارسال می شد تا ساخته و ارسال شود. این وابستگی که عموما هم در دنیا مرسوم است، ذلت بار بود. نهایت بدبختی و وادادگی. تازه روسها متحد ما بودند و به ما هواپیما می فروختند. و کشورهای زیادی حتی به این سطح از وابستگی هم راضی نبودند.
حالا کسانی که این پروسه ذلت بار را دیده اند به محصولات بی کیفیت داخلی هم راضی هستند.
برخی حمایتها از صنعت داخلی منشا سوء استفاده و فشار می شود. گاهی برخی حمایتها بوی حماقت به خود می گیرد. این را باید دید و برای آن برنامه ریزی کرد. آنقدر فشار و انحصار بالا می رود که برخی از مردم تکنولوژی استعماری را ترجیح می دهند. اما استقلال در هر زمینه ایی یک ارزش و یک گوهر گرانبهاست. بخصوص در دنیای کنونی. تمام مراودات و معاهدات باید در جهت حفظ این ارزش باشد. حفظ استقلال و قدرت تصمیم گیری دشوار ترین بخش پیوستن به جامعه جهانی است و قطعا این معاهدات هیچ استقلالی را به رسمیت نخواهند شناخت.
تکنولوژی نباید داشته های گرانقیمت ما را نابود کند. بخصوص فرهنگ ما را.
تکنولوژی مهمترین ابزار ایجاد وابستگی است. گاهی این وابستگی آنقدر شدید و سنگین می شود که می توان یک کشور را بدون شلیک حتی یک گلوله وادار به تسلیم کرد.
این بدترین نوع استعمار است. استعمار نوین از جنگ بدتر است.
اما نباید از مزایای ارتباط با جهان هم غافل شد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا