گزارشهای اخیر نشان میدهد بانکهای مرکزی جهان در حال افزایش بیسابقه خرید طلا هستند؛ تنها در ماه اکتبر بیش از ۵۳ تن طلا خریداری شد که بالاترین سطح از نوامبر ۲۰۲۴ محسوب میشود. همزمان، پیشبینی گلدمن ساکس حاکی از آن است که با کاهش نرخ بهره فدرال رزرو و نگرانیها از بدهی دولت آمریکا، انس جهانی طلا در سال ۲۰۲۶ میتواند مرز ۵۰۰۰ دلار را پشت سر بگذارد.
به گزارش سرمایه فردا، بانکهای مرکزی جهان در ماه اکتبر بیش از ۵۳ تن طلا خریداری کردند؛ رقمی که بالاترین میزان از نوامبر ۲۰۲۴ تاکنون است. این روند نشاندهنده افزایش محسوس تقاضای رسمی برای طلا در سطح جهانی است و بیانگر آن است که بانکهای مرکزی همچنان طلا را بهعنوان پشتوانهای امن در برابر نوسانات ارزی و ریسکهای ژئوپولیتیکی ترجیح میدهند.
آمارها نشان میدهد خرید طلا توسط بانکهای مرکزی در ماه اکتبر نسبت به جولای جهشی ۱۹۴ درصدی داشته است. این سومین ماه متوالی است که روند خرید طلا شتاب گرفته و نشاندهنده تغییر جدی در سیاستهای ذخیرهسازی بانکهای مرکزی است. در مجموع، طی ۱۰ ماه نخست سال جاری، ۲۵۴ تن طلا خریداری شده که این کشورها را در مسیر ثبت چهارمین خرید سالانه بزرگ قرن قرار داده است.
در گزارش تازه گلدمن ساکس، پیشبینی شده است که انس جهانی طلا در سال ۲۰۲۶ میتواند مرز ۵۰۰۰ دلار را پشت سر بگذارد. این پیشبینی بر پایه کاهش احتمالی نرخ بهره فدرال رزرو به سطح خنثی ۳ درصد و شرایط اقتصادی مطلوب آمریکا صورت گرفته است. کارشناسان معتقدند چنین فضایی معمولاً به نفع بازار طلا خواهد بود.
هرچند انتظار میرود نرخ بهره کاهش یابد، اما بازدهی اوراق قرضه ۱۰ساله آمریکا تا پایان ۲۰۲۶ در محدوده ۴.۲ درصد باقی خواهد ماند. این موضوع نشان میدهد که علیرغم کاهش نرخ بهره، بازار اوراق دولتی جذابیت چندانی نخواهد داشت و تقاضا برای آن محدود میماند. کاهش جذابیت اوراق، بهطور سنتی موجب افزایش تقاضا برای داراییهای امن مانند طلا میشود.
یکی از عوامل کلیدی در پیشبینی رشد قیمت طلا، نگرانیها از حجم بالای بدهی دولت آمریکا است. کارشناسان بر این باورند که اگر شرایط بدهی آمریکا وخیمتر شود، فشار بر بازار اوراق افزایش یافته و سرمایهگذاران بیش از پیش به سمت طلا حرکت خواهند کرد. در چنین شرایطی، عبور انس جهانی از مرز ۵۰۰۰ دلار نهتنها محتمل، بلکه حتی امکان رشد بیشتر نیز وجود دارد.
جمعبندی حکایت از این دارد که افزایش خرید طلا توسط بانکهای مرکزی و پیشبینیهای خوشبینانه مؤسسات مالی معتبر، نشان میدهد که بازار جهانی طلا در آستانه یک دوره تاریخی قرار دارد. ترکیب سیاستهای پولی آمریکا، بدهیهای سنگین دولت و تغییر رفتار بانکهای مرکزی، میتواند انس جهانی را در سالهای آینده به سطحی بیسابقه برساند و جایگاه طلا را بهعنوان امنترین دارایی جهان بیش از پیش تثبیت کند.
بازار جهانی طلا در سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگری به صحنهای از تقابل نیروهای متناقض اقتصادی و روانی تبدیل شده است. از یکسو، سرمایهگذاران به دنبال پناهگاهی امن در برابر نااطمینانیهای ژئوپلیتیک و نوسانات بازارهای مالی هستند؛ از سوی دیگر، دادههای بنیادی و سیاستهای پولی نشان میدهد که رشد سریع و بیسابقه قیمت طلا نمیتواند بدون توقف و اصلاح ادامه یابد. طلا امروز نه فقط یک فلز گرانبها، بلکه آیینهای از ترسها و امیدهای جهانی است که هر تغییر در نرخ بهره، هر بحران سیاسی و هر موج نقدینگی، تصویر تازهای در آن میسازد. در چنین شرایطی، تحلیل رفتار طلا بیش از آنکه صرفاً اقتصادی باشد، بازخوانی روانشناسی جمعی بازار است که طمع و ترس در آن، مسیر قیمت را تعیین میکنند.
شروین شهریاری کارشناس اقتصادی در یادداشتی اختصاصی به تحلیل این موضوع پرداخته که در ادامه می خوانید؛
«قیمت طلا پس از لمس سقف ۴۴۰۰ دلاری وارد محدوده اصلاح شد؛ اصلاحی معادل ۱۰ درصد از قله اخیر داشت. هرچند دوباره نوسان کرد اما این سطح از آن جهت اهمیت دارد که اگر ارزش طلا را با نقدینگی دلار (شاخص ۲M) تعدیل کنیم، قله اخیر معادل همان قیمت ۱۹۰۰ دلاری است که در سال ۲۰۱۱ تجربه شده بود.
نکته قابل توجه آن است که رشد بیش از ۵۰ درصدی طلا از ابتدای ژانویه تنها در سه سال از یک قرن گذشته سابقه داشته است؛ ۱۹۷۲، ۱۹۷۳ و ۱۹۷۹. این سالها مقارن با دورههای تورمی شدید، افزایش نرخهای بهره و تلاطم بازار سهام بودند؛ در حالی که سال ۲۰۲۵ فاقد چنین ویژگیهایی است. رفتار قیمتی طلا در سال جاری بر اساس شاخصهای آماری یک انحراف چهار برابری از معیار استاندارد بوده که تقریبا هر نیم قرن یک بار رخ میدهد و معنایش این است که مشابه آن ممکن است تا سالها تکرار نشود.
برخی تحلیلگران رشد اخیر طلا را ناشی از بیاعتبار شدن دلار آمریکا در اثر خلق بیرویه پول میدانند. اما بررسی دادههای تاریخی نشان میدهد این استدلال چندان دقیق نیست. اگر به نمودار لگاریتمی حجم نقدینگی دلار پس از جنگ جهانی دوم نگاه کنیم، بجز سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ که فدرال رزرو واکنش انبساطی غیرعادی داشت، از سال ۲۰۲۲ شتاب رشد نقدینگی بهشدت کند شده است. به عبارت دیگر، نرخ رشد نقدینگی – و نه عدد مطلق آن – در سه سال اخیر کمتر از هر زمان دیگر پس از جنگ جهانی دوم بوده است. حتی اگر دوره کرونا را نیز لحاظ کنیم، شیب افزایش نقدینگی دلار در پنج سال اخیر از همه دورههای پنجساله پس از ۱۹۴۵ بهجز دهه ۹۰ کمتر بوده است. بنابراین، استدلال مبتنی بر بیپشتوانه شدن پول در توضیح رشد طلا پایه محکمی ندارد.
از منظر رفتاری، شباهت جالبی میان وضعیت کنونی و سال ۱۹۷۹ وجود دارد. در آن سال، طلا با رشد ملایم آغاز شد، سپس چند ماه درجا زد، بعد وارد یک رالی قدرتمند شد و در نهایت اصلاح بزرگی را تجربه کرد. شرایط بنیادی امروز با آن دوره متفاوت است، اما از نظر روانشناسی بازار، شباهت رفتار معاملهگران در مواجهه با طمع و ترس قابل توجه است.
اگر الگوی ۱۹۷۹ را مبنا قرار دهیم، کانال ۳۵۰۰ دلاری میتواند هدف اصلاحی طلا در چند ماه آینده باشد. همچنین میانگین وزنی بهای تمامشده خریداران در رالی اخیر نشان میدهد امکان افت تا محدوده ۳۶۰۰ دلار و شناسایی سود توسط معاملهگران کوتاهمدت وجود دارد.
در نگاه بلندمدت، کاهشهای حدود ۲۰ درصدی پس از رشدهای سریع امری طبیعی است. معمولاً قیمت پس از چنین اصلاحهایی مدتی حول میانگین ۲۰۰ روزه نوسان میکند. میانگین ۲۰۰ روزه طلا اکنون در کانال ۳۴۰۰ دلاری قرار دارد و میتواند بهعنوان سطح حمایتی مهم عمل کند.
بنابراین بر اساس این ارزیابی، کسانی که طلا را بالاتر از ۴۰۰۰ دلار خریداری کردهاند احتمالاً در کوتاهمدت با زیان مواجه میشوند. در مقابل، سرمایهگذاران جدید اگر خرید خود را نزدیک به سطوح حمایتی انجام دهند، فرصت بهتری برای کسب بازدهی در سیکل رشد بعدی خواهند داشت.»
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا