وزارت راه و شهرسازی در اقدامی بحثبرانگیز، از صدور مجوز بلندمرتبهسازی در تمام پهنههای استان مازندران خبر داده است؛ تصمیمی که با واکنش تند فعالان محیط زیست روبهرو شده و نگرانیها درباره تشدید خوشنشینی، تغییر کاربری و فشار بر اکوسیستم شمال کشور را افزایش داده است.
به گزارش سرمایه فردا،در روزگاری که زیستبومهای شمال ایران زیر بار مهاجرت معکوس، تغییر کاربری و سوداگری زمین خم شدهاند، تصمیم وزارت راه برای صدور مجوز بلندمرتبهسازی در سراسر مازندران، زنگ خطری تازه برای طبیعت این خطه به صدا درآورده است. در حالیکه پیامکهای انبوه خرید و فروش ویلا و باغ، از تبوتاب بازار زمین در شمال حکایت دارند، کارشناسان محیط زیست هشدار میدهند که این سیاست نهتنها به تعارضات اجتماعی دامن میزند، بلکه ظرفیت زیستی استان را به مرز فروپاشی نزدیک میکند. از تالابهای مهاجرتی گرفته تا روستاهای بیآب، از جنگلهای تصرفشده تا زیرساختهای فرسوده، همه نشانههایی هستند از بحرانی که با اجرای این تصمیم، عمیقتر خواهد شد. این گزارش، روایت تقابل میان منطق توسعه شتابزده و ضرورت حفظ توان زیستی مازندران است؛ جایی که بلندمرتبهسازی، شاید سودآور باشد، اما قطعاً پایدار نیست.
وزارت راه و شهرسازی قصد دارد با توجه به تقاضای بالای مردم برای اقامت در استان مازندران، مجوز بلند مرتبهسازی در تمام پهنههای این استان را صادر کند. اقدامی که بهواسطه شائبههای اقتصادی و تبعات زیست محیطی آن با مخالفت فعالان محیط زیست روبرو است. کارشناسان محیط زیست هم انجام ارزیابی برای هر گونه بارگذاری جدید در استان مازندران را ضروری توصیف میکنند.
پیامکهای انبوه خرید و فروش ویلا و باغ در مازندران نشان میدهد که بورس بازان زمین در این استان سخت مشغول کارند. باریکه زمینهای شمال ایران بهویژه در مازندران زیر تیغ طمع سودجویان قرار دارد و حالا گفتههای فرزانه صادق مالواجرد وزیر راه و شهرسازی، جمع کثیری از فعالان محیط زیست را نگران کرده است. آنطور که وزیر راه اعلام کرده، با توجه به تمایل مردم برای اقامت در شمال کشور، در تمام پهنههای مازندران، مجوز بلند مرتبه سازی صادر میشود. تصمیمی که به نظر میرسد نوعی پهن کردن فرش قرمز برای بورس بازان زمین باشد.
فعالان محیط زیست این تصمیم وزیر را نگران کننده توصیف میکنند. آنها برای اینکه صدای اعتراضشان به گوش مسئولان برسد، در اواخر شهریورماه کارزاری هم راه انداخته و خطاب به وزیر راه و شهرسازی، خواستههایشان را مطرح کردهاند اما گویا گوش شنوایی در این حوزه وجود ندارد.
جواد یعقوبزاده فعال محیط زیست مازندران یکی از کسانی است که در گفتوگو با «هفت صبح» مخالفت خود با تصمیم وزیر راه و شهرسازی را اعلام میکند.
گویا دولت قصد دارد به هر شکلی جمعیت را به سمت استانهای شمالی هدایت کند اما این تصمیم مفاسد اقتصادی و خوش نشینی را تقویت میکند.
به گفته او، گویا دولت جدید قصد دارد به هر شکلی جمعیت را به سمت استانهای شمالی هدایت کند اما این تصمیم مفاسد اقتصادی و خوش نشینی را تقویت میکند.
یعقوبزاده صدور مجوز بلند مرتبهسازی را در پازلی میبیند که به اسم چابکسازی به دنبال انحلال سازمان منابع طبیعی بود زیرا این دستگاه با تغییر کاربری زمین مقابله میکرد. بخش دیگر این پازل هم مربوط به اصلاح قوانین تغییر کاربری است تا راه را برای بلند مرتبهسازی در مازندران هموار کند.
آنطور که او میگوید: تصمیم به بلند مرتبهسازی در مازندران یک تصمیم جدید نیست اما بسیاری از کارشناسان در مقاطع مختلف هشدار دادهاند که آثار منفی چنین تصمیمی بیشتر از آثار مثبتش است. برای درک بهتر نظرش هم به جانمایی پایلوت بلند مرتبهسازی، درست در مسیر مهاجرت پرندگان مهاجر تالاب فریدونکنار اشاره میکند.
به اعتقاد این فعال محیط زیست مازندران، بلند مرتبهسازی، افراد غیربومی را راهی مازندران میکند به همین خاطر باید پهنه تاثیر این انتقال جمعیت را به دقت بررسی کرد. چنین سیاستی تعارضات اجتماعی را تشدید میکند و بار این تعارضات به سمت طبیعت هدایت میشود.
او یادآور میشود: وقتی ما در کوچکترین مسایل تغییر کاربری برای رعایت قانون موفق نبودیم، چطور در مسئلهای مثل برجسازی در شمال که پشت آن پولدارهای عجیب و غریبی هستند، موفق خواهیم بود؟
یعقوب زاده بزرگترین تهدید شمال ایران را تغییر کاربری میداند و سیاست دولت جدید را عاملی برای تشدید تغییر کاربری در مازندران و افزایش تخریب طبیعت معرفی میکند؛ ضمن آنکه هشدار میدهد با اجرای چنین سیاستی احتمال تخلفات زیادی وجود دارد که در کل به ضرر سرزمین خواهد بود.
علی پاچی رمضانی عضو انجمن حمایت از جنگلهای هیرکانی نیز در گفتوگو با «هفت صبح» نسبت به آزمون و خطا در بارگذاری جمعیتی شمال کشور هشدار میدهد.
باید برای سیاستها، طرحها و برنامهها در سطح کلان بر اساس ماده ۲۲ قانون برنامه هفتم توسعه، ارزیابی اثرات استراتژیک زیست محیطی انجام شود.
او بر این باور است که مازندران بیش از این توان استقرار جمعیت ندارد زیرا در تمام شهرهای حاشیه جنگل با پول و پارتی رایزنی انجام شده و جنگلها پس از تصرف تبدیل به ویلا شدهاند. حتی زمینهای کشاورزی هم به بهانههای مختلف شاهد تغییر کاربری و ساخت خانههای چند طبقه بودهاند.
این عضو انجمن حمایت از جنگلهای هیرکانی نبود زیرساخت مناسب برای استقرار جمعیت جدید در شمال را نیز دلیل دیگر مخالفت خود دانسته و به صفهای طولانی خرید چند قرص نان در مازندران اشاره میکند. همچنین معتقد است که در بسیاری از روستاهای این استان زیرساخت آب و برق برای ۱۰۰ خانوار تعریف شده اما با توجه به مهاجرت معکوس و خوشنشینی در این روستاها، دیگر آبی برای اهالی وجود ندارد و آب جیرهبندی میشود.
او به اجرای پروژههای متعدد انتقال آب از مازندران مثل سد فینسک و ارتفاعات دو هزار با هدف تامین نیاز دیگر مناطق کشور اشاره کرده و میگوید که این روزها پایین دست مناطقی که پروژههای انتقال آب در آن اجرا شده، مشکل کمبود آب دارند و این مناطق در حال خشک شدن هستند. بنابراین بهتر است که برای توسعه جمعیت در مازندران دوباره آزمون و خطا نکرده و با دقت فکر کنیم.
آیا تصمیم دولت برای بارگذاری جدید تبعاتی برای محیط زیست مازندران ایجاد خواهد کرد؟ آیا ملاحظاتی از نظر محیط زیست در این رابطه باید وجود داشته باشد؟ زهرا یزدانی کارشناس ارشد برنامهریزی و مدیریت محیط زیست در گفتوگو با «هفت صبح» بر لزوم ملاحظات خاص برای اجرای تصمیم وزارت راه و شهرسازی تاکید میکند.
او میگوید: تصمیمی که مطرح کردهاند، یک سیاست کلان است. باید برای سیاستها، طرحها و برنامهها در سطح کلان بر اساس ماده ۲۲ قانون برنامه هفتم توسعه، ارزیابی اثرات استراتژیک زیست محیطی انجام شود. این ارزیابی یک شرح خدماتی و الگویی دارد که باید بر اساس آن مطالعات انجام شود و اجرای آن برای وزارتخانهها و دستگاههایی که فعالیتهای توسعهای انجام میدهند، الزامی است.
به گفته این کارشناس ارشد برنامهریزی و مدیریت محیط زیست بر اساس مطالعات انجام شده، توان اکولوژیکی مناطق سنجیده میشود و بر اساس پتانسیلهای موجود، سناریوهای متعددی نوشته خواهد شد. در تدوین سیاستها باید آیندهپژوهی و آیندهنگری مد نظر قرار بگیرد. چون به هر حال تجارب چندان خوشایندی از سیاستهایی که به این شکل در گذشته اجرا شدهاند، نداریم و سالها بعد تاوانش را مردم و محیط زیست این سرزمین پس دادهاند. یکی از این تصمیمات خودکفایی در محصولات کشاورزی بود که به وضعیت امروز آبخوانهای کشور منجر شد.
او به مشکلات موجودِ گیلان و مازندران بهویژه در تامین زیرساختهای با استانداردهای اولیه محیط زیستی مثل تصفیه بهداشتی فاضلاب، دسترسی به آب شرب با کیفیت و کمیت کافی و مدیریت نادرست و ضعیف پسماند اشاره میکند و معتقد است که این مسایل سبب شده است زیستگاهها به شدت تخریب شوند و توان زیستی که قبلا استان مازندران از لحاظ پذیرش جمعیت یا بارگذاریهای جدید داشته باشد، احتمالا به شدت کاهش یافته باشد.
یزدانی تاکید میکند: درباره اثرات تصمیم جدید نمیتوان اظهار نظر قطعی کرد و نیاز است که مطالعات جامعی در این حوزه انجام شود. از عجله برای بارگذاری و تصویب طرحها و برنامههای جدید که اثرات محیط زیستی جدیتری در اکوسیستم مازندران و گیلان داشته باشد، باید پرهیز شود.
هومان لیاقتی استاد پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی نیز در گفتوگو با «هفت صبح» درباره تبعات بارگذاری جمعیتی جدید در مازندران بیان میکند: متاسفانه در شهرسازی به ظرفیت و توان زیستی مناطق توجه نمیکنیم.
به اعتقاد او در بلند مرتبهسازی باید فشار بر اکوسیستم به دقت سنجیده شود. ساخت ساختمانهای بلند مرتبه فشار بر اکوسیستم را از بین نمیبرد و باید شرایط مختلف به دقت بررسی شده و بدانیم که با پسماند و پساب تولید شده حاصل از استقرار جمعیت چه خواهیم کرد.
لیاقتی میگوید: اکوسیستم خزر در اثر این نوع بلند مرتبه سازیها مثل شهر تهران دچار مشکلات عدیدهای خواهد شد و عملا بلایی که سر تهران آوردیم، در آنجا تکرار میشود. در واقع میخواهیم تهران بزرگ را به کنار سواحل خزر ببریم.
تصمیمی که وزیر راه و شهرسازی درباره آن اطلاعرسانی کرده، شاید برای ایران نانی نداشته باشد زیرا اندک پهنههای حاصلخیز کشور را درگیر بورس بازی و تغییر کاربری میکند اما برای عدهای معدود، نان چربی دارد. اجرای تصمیمات شتابزده و بدون مطالعه، برای کشور بسیار گران تمام خواهد شد؛ بنابراین کاش دولت صدای فعالان محیط زیست را بشنود و از قبل از اجرای هر تصمیمی با خرد جمعی و بهکارگیری نظرات کارشناسی، بهترین گزینه را انتخاب کند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا