پروازهای داخلی ایران دیگر تجربهای از آسایش و رهایی نیستند؛ بلکه به کابوسهایی فلزی بدل شدهاند که در آن مسافر باید زانوهایش را به سینه بچسباند تا نفس بکشد. کاهش فاصله صندلیها، حذف مسیرهای اضطراری و بیتوجهی به استانداردهای ایمنی، نشان میدهد که سودجویی ایرلاینها حالا مستقیماً از جان مسافران تغذیه میکند.
به گزارش سرمایه فردا، در جهانی که صنعت هوایی بهسوی راحتی بیشتر و طراحی ارگونومیک پیش میرود، ناوگان هوایی ایران مسیر معکوس را در پیش گرفته است. صندلیهایی که روزگاری نماد سفر بودند، حالا به قفسهایی تنگ و بیحرکت تبدیل شدهاند. در پروازهای داخلی، مسافر نهتنها با کمبود فضا بلکه با تهدید ایمنی مواجه است؛ تهدیدی که در سکوت نهادهای نظارتی و زیر سایه شعارهای «بهینهسازی» و «افزایش بهرهوری» هر روز گستردهتر میشود. این گزارش، روایت سقوط تدریجی استانداردهای پروازی در آسمان ایران است.
در آسمان ایران، صندلیهای هواپیما به جای این که راحت پرواز کنند؛ هر روز تنگتر میشوند. پروازهای داخلی و برخی از مسیرهای خارجی نزدیک، سالهاست به کابوسی از ازدحام، خفگی و نگرانی بدل شدهاند. هرچند در تبلیغات، شرکتهای هواپیمایی همچنان از «کیفیت پرواز» و «خدمات ویژه» حرف میزنند، اما در واقعیت، مسافر امروز باید زانوهایش را به سینه بچسباند تا بتواند نفس بکشد.
در بسیاری از ناوگانهای هوایی ایران، ایرلاینها با هدف افزایش ظرفیت و سود بیشتر، فاصله بین صندلیها را تا حد غیرقابل تصور کاهش دادهاند. در برخی پروازها، فاصله بین پشتی صندلی جلو تا زانو به جای ۸۶ سانتی متر به کمتر از ۷۱ سانتیمتر رسیده است؛ عددی که از حداقل استانداردهای پروازی سازمان بینالمللی هوانوردی (ICAO) یعنی هم پایینتر است.
کارشناسان صنعت هوایی میگویند: «برخی ایرلاینها با تغییر چیدمان کابین، چهار تا پنج ردیف و گاه یک ستون صندلی جدید به هر هواپیما اضافه کردهاند. این یعنی بین ۲۴ تا ۴۰ مسافر بیشتر در هر پرواز، بدون هیچ تغییر در امکانات رفاهی یا ظرفیت امداد.»
اما هزینهی این تصمیم، نه از جیب شرکتها بلکه از جان و اعصاب مسافران پرداخت میشود. پروازهایی که در آن نه میتوان پا را حرکت داد، نه پشتی صندلی را خم کرد، و نه حتی مسیر اضطراری را به وضوح دید.
موضوع فقط راحتی نیست. ایمنی نیز قربانی این سودجویی پنهان شده است. در بسیاری از هواپیماهای ناوگان داخلی، درهای میانی و انتهایی اضطراری عملاً با صندلیهای جدید پوشانده شدهاند. صندلیهایی که در چیدمان اصلی کارخانهساز (بوئینگ، ایرباس یا فوکر) وجود نداشتند، اما حالا به دستور «تجدید چیدمان اقتصادی» افزوده شدهاند.
در صورت بروز حادثهای مانند آتشسوزی یا فرود اضطراری، تخلیه سریع مسافران از این هواپیماها تقریباً غیرممکن است. یکی از مهندسان بازنشسته شرکت فرودگاهها میگوید:
«در تستهای استاندارد جهانی، تخلیه اضطراری باید در کمتر از ۹۰ ثانیه انجام شود، آن هم در شرایط تاریکی و با نصف خروجیها بسته. اما با این چیدمان جدید، حتی در شرایط عادی هم ممکن نیست مردم به موقع خارج شوند.»
مسافران پروازهای داخلی مدتهاست با طنز تلخ از «صندلیهای انسانی» حرف میزنند. کسی که در صندلی میانی گیر افتاده، عملاً باید تا مقصد بیحرکت بماند. خم کردن صندلی، گذاشتن ساک دستی زیر پا، یا حتی باز کردن کمربند، همه به یک چالش بدل شدهاند. خانم «ر. ف» یکی از مسافران مسیر مشهد – تهران میگوید: «در پرواز اخیرم حس میکردم در جعبهای فلزی حبس شدهام. وقتی مسافری دیگر خواست از کنارم رد شود تا به سرویس برود، مجبور شدیم هر دو از جا بلند شویم و صندلیهای اطراف را بگیریم که نیفتیم!»
قانون در سازمان هواپیمایی کشوری اجرا نمی شود
طبق مقررات سازمان هواپیمایی کشوری، هیچ شرکت هوایی حق ندارد چیدمان صندلی را بدون مجوز فنی سازنده تغییر دهد. اما واقعیت این است که بازرسیها یا انجام نمیشوند، یا بسیار سطحیاند. ایرلاینها با عنوان «بهینهسازی فضای کابین» یا «افزایش بهرهوری پروازی» صندلیهای بیشتری را نصب میکنند و کسی نمیپرسد این تغییرات چه پیامدهایی برای ایمنی دارد.
یکی از خلبانان که خواست نامش فاش نشود در این باره به هفت صبح میگوید: «در برخی هواپیماهای قدیمی، تعادل وزن و مرکز ثقل بههم خورده است. وقتی صندلی اضافه میشود، مرکز ثقل تغییر میکند و ممکن است در شرایط اضطراری، کنترل هواپیما سختتر شود.»
در حالی که ایرلاینهای معتبر دنیا در سالهای اخیر به سمت طراحی صندلیهای ارگونومیکتر و افزایش فضای شخصی مسافران رفتهاند، در ایران این روند معکوس است. حتی در پروازهای بیش از دو ساعت، نه خبری از تکیهگاه مناسب گردن است و نه از فضای کافی برای حرکت. بسیاری از مسافران حالا ترجیح میدهند در مسیرهای کوتاه، از قطار یا خودرو استفاده کنند تا از تجربه «زندهبهگور شدن در آسمان» بگریزند.
نکته تلخ ماجرا این است که حتی در بازرسیهای ایمنی دورهای، این چیدمانهای غیراستاندارد نادیده گرفته میشوند. نهادهای نظارتی، گاه در مواجهه با شرکتهای قدرتمند، سکوت اختیار میکنند و ترجیح میدهند ناوگان هواپیمایی کشور زیر سؤال نرود. در این میان، تنها چیزی که زیر فشار له میشود، زانوهای مسافران و مفهوم واقعی امنیت هوایی است.
پرواز قرار بود تجربهای از آزادی و رهایی باشد، نه تمرینی برای ماندن در قفس. امروز صندلیهای تنگ هواپیماهای ایرانی، نماد بیتوجهی به انساناند. جایی که هر سانتیمتر، در طول یکسال به قیمت میلیاردها تومان فروخته میشود.
و وقتی درِ اضطراری پشت ردیف تازهچیدهشدهای از صندلیها پنهان میشود، شاید باید پذیرفت که بعضی پروازها دیگر مقصدشان آسمان نیست. بلکه فقط سقوطی آرام در میان بینظمی و سودجوییاند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا